اخباروگزارشات کارگری 7 اسفند ماه 1399
– اعتصاب وتجمع کارگران پیمانی پالایشگاه پارس جنوبی(عسلویه )دراعتراض به سطح نازل حقوق،شرایط کاری و وعده های توخالی
– ادامه اعتراضات کارگران پتروشیمی ایلام نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی با تجمع مقابل استانداری ایلام
– آخرین گزارشات از ادامه اعتراضات درسیستان وبلوچستان نسبت به یورش به سوختبران واهالی سراوان
– صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد:نرخ حداقل دستمزد 1400
– نامه سرگشاده دانشجویان به مسئولان وزارت علوم و دانشگاهها در رابطه با خوابگاهها
*اعتصاب وتجمع کارگران پیمانی پالایشگاه پارس جنوبی(عسلویه )دراعتراض به سطح نازل حقوق،شرایط کاری و وعده های توخالی
روز چهارشنبه 6 اسفند، کارگران پیمانی یک پالایشگاه پارس جنوبی(عسلویه )دراعتراض به سطح نازل حقوق،شرایط کاری و وعده های توخالی دست از کارکشیدند ودر محل کارشان اجتماع
یکی از کارگران اعتصاب به خبرنگار رسانه ای گفت:علت اصلی اعتصاب کارگران این پالایشگاه شیفت بندی اخیر شرکت در شرایط کرونایی به شکل یک روز در میان (یک روز کار و یک روز استراحت) یا روز کار دائم بدون مرخصی بوده است.
وی افزود: در کنار این موضوع،عدم تحقق وعده افزایش حقوق است که متاسفانه پس از گذشت مدت ها از این قول و قرارها محقق نشده و مشکلات متعددی را برای ما به وجود آورده است.
درهمین رابطه:ادامه کنش های کارگران پیمانی پارس جنوبی برای افزایش دستمزد،پایان دادن به تبعیض ها،محرمانه بودن قراردادها،اذیت وآزارهمکاران حق طلب وسکوت مصلحتی اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه با انتشار نامه سرگشاده واعزام یکی از نمایندگانشان به پایتخت
کارگران پیمانی پارس جنوبی درادامه کنش های دامنه دارشان برای افزایش دستمزد،پایان دادن به تبعیض ها محرمانه بودن قراردادها،اذیت وآزارهمکاران حق طلب وسکوت مصلحتی اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه نامه ای خطاب به مسئولان منجمله نمایندگان مجلس نوشتند ویکی از نمایندگانشان را به تهران جهت ثبت در مجلس اعزام کردند.
نقل به معنی بخشی از این نامه مشتمل برمطالبات کارگران پیمانی پارس جنوبی که دوشنبه 4 اسفند رسانه ای شده بقرارزیراست:
1- عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل
پس از سالها وقفه و انتظار بالاخره در اسفند ماه سال 98 وزیر نفت اجرای طرح طبقهبندی مشاغل را از تاریخ ۰۱/۰۱/۱۳۹۹ ابلاغ نمود که این طرح پس از گذشت چندین ماه کماکان بلاتکلیف است و به صورت رسمی اجرایی نشده است. لازم به ذکر میباشد با توجه به شواهد موجود طرح مذکور دارای ایراداتی است که در ذیل به چند نمونه اشاره میکنم:
الف) برای اجرای طرح طبقهبندی ابتدا باید کمیته طبقهبندی مشاغل تشکیل شود و این کمیته متشکل از نمایندگان کارگران، نمایندگان کارفرما و ناظران اجرای طرح میباشد که متاسفانه این طرح به صورت کاملا یکطرفه از سمت معاونت منابع انسانی وزارت نفت و بدون در نظر گرفتن نقطه نظرات نمایندگان کارگران ابلاغ شده است.
ب) مبنای محاسبه فوق العاده مناطق گرمسیری، فوق العاده جذب مشاغل اصلی و تخصصی، فوق العاده پارس جنوبی و… مزد شغل یا مزد شغل گروه شغلی یک میباشد. (مزد شغل مبلغ پایه تعیین شده برای هر گروه شغلی بدون احتساب سابقه کار، مدرک تحصیلی و… میباشد.)
ج) در محاسبه سابقه کار فقط سابقه کار مجتمع گاز پارس جنوبی لحاظ گردیده است. به عنوان مثال اگر شخصی ۱۰ سال سابقه کار اجرا، پیش راهاندازی، راهاندازی و بهرهبرداری در یک پالایشگاه داشته باشد فقط سابقه آن بازه زمانی که زیر نظر مجتمع گاز پارس جنوبی فعالیت داشته موثر خواهد بود.
د) حداکثر سابقه کاری امتیازآور ۷ سال است و سابقه کاری بیش از ۷ سال هیچ تاثیری در تعیین میزان حقوق پایه نخواهد داشت.
2- آلودگی هوای منطقه و دوری از خانواده
میزان آلودگی هوای منطقه و اثرات دوری از خانوادههای کارکنان بر هیچ کس پوشیده و پنهان نیست، این امر موجب وارد آمدن خسارات جبران ناپذیری بر سلامت روحی، روانی و جسمی نفرات شاغل در این منطقه و خانوادههای آنان میگردد که با اجرای طرح ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت میتوان تا حدودی آسیب وارد شده را جبران نمود. مجله علمی پژوهشی طب جنوب زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی بوشهر مقالهای تحت عنوان بررسی آلودگیهای زیست محیطی ناشی از صنایع گاز و پتروشیمی و اثرات آن بر ساکنین منطقه عسلویه به چاپ رسانده که به صورت پیوست خدمتتان ارسال میگردد.
3- سختی کار
برای هیچ یک از کارکنان پیمانی مشخص نیست که شغلی که در آن مشغول به کار هستند جز مشاغل سخت و زیانآور است یا خیر. اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس هم شرط رسیدگی به موضوع را داشتن حداقل ۲۰ سال سابقه کار میداند که این امر موجب میشود ۴ درصد حق بیمه مازاد مربوط به مشاغل سخت و زیانآور که پرداخت آن برعهده کارفرما است به ناحق گریبانگیر کارکنان شود و بعضا پرداخت آن از توان کارکنان خارج است. همچنین لازم به ذکر میباشد اگر شغلی جز گروه کاری سخت و زیانآور قرار بگیرد ساعت کاری روزانه یک ساعت کاهش مییابد و در صورت حضور در محل کار کارفرما موظف به پرداخت اضافه کاری میباشد. این امر تاکنون مدنظر قرار نگرفته است و سالیانه حدود ۲۴۰ ساعت اضافه کاری کارگران زحمتکش بدون مزد باقی میماند.
4- تبعیض بین کارکنان پیمانکاری و رسمی
تبعیض بین کارکنان پیمانکاری و رسمی کاملا مشهود و چشم گیر است که این ساختار حاکم موجب برخوردهای بد و دور از شان انسانی با کارکنان خدوم و زحمتکش پیمانکاری میگردد. کارکنان رسمی هم دارای حقوق و دستمزدهای بسیار بالاتری نسبت به نفرات پیمانکاری هستند و هم از خدمات ویژه و بهتری برخوردار هستند. از جمله میتوان به ایجاد شرایط جهت حضور آنها در کنار خانواده با در اختیار گذاشتن مسکن مناسب و دور از آلودگی هوای منطقه، ایجاد شرایط مناسب آموزشی، فرهنگی و ورزشی برای فرزندان و سایر اعضای خانواده، داشتن سهمیه پرواز به تمام نقاط ایران به صورت رفت و برگشت در هر دوره کاری و بسیاری خدمات رفاهی و تفریحی، داشتن خدمات درمانی مناسب و استفاده رایگان از تمام مراکز درمانی طرف قرارداد وزارت نفت و…. این در حالی است که کارکنان پیمانکاری با توجه به اینکه حقوق و دستمزدهای بسیار پایینتری دارند نه تنها از هیچ یک از خدمات فوق برخوردار نیستند بلکه در شرایط نا مناسبی به حال خود رها شدهاند و دائماً مورد کم لطفی و بیمهری مسئولان منطقه قرار میگیرند.
5- برخورد با کارکنان پیمانکاری
برخوردهای حراست پالایشگاهها و منطقه ویژه با کارکنان پیمانکاری به دفعات زیاد قابل مشاهده است و در صورت هرگونه اعتراض تحت عنوان رهبری اغتشاشات و خلل در روند تولید پایدار پالایشگاه برخوردهای سخت و قهری صورت میگیرد و به راحتی موجب اخراج کارکنان پیمانکاری میگردد و بعضا در لیست سیاه منطقه ویژه قرار میگیرند و برای همیشه باید منطقه را ترک کنند. تعدادی از این برخوردها را به عنوان نمونه به صورت پیوست ارسال میگردد.
6- عدم رسیدگی به شکایات کارکنان پیمانکاری توسط اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه
با بررسی تعداد شکایتهای کارکنان پیمانکاری از شرکتهای فعال در این منطقه پی به حجم بالای بیعدالتی و نارضایتی موجود خواهید برد. شکایتهایی که هیچ گاه نتیجه مطلوب و برابر عدالت و قانون نداشته است.
7- محرمانه بودن پیمانها
و در آخر این سوال مطرح است که پیمانهایی که کاملا به صورت خدماتی اجرا میشوند چرا باید محرمانه باشند تا کارکنان پیمانکاری که بخش مهمی از این پیمان برعهده آنها هست از حق و حقوق خود آگاه نباشند.
*ادامه اعتراضات کارگران پتروشیمی ایلام نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی با تجمع مقابل استانداری ایلام
روز چهارشنبه 6 اسفند ماه،جمعی از کارگران پتروشیمی ایلام برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی دست به برپایی تجمع مقابل استانداری ایلام زدند.
روز پنج شنبه 7 اسفند یکی از مسئولان روابط عمومی استانداری ایلام به خبرنگار رسانه ای گفت: این کارگران پتروشیمی مدتی قبل در پروژهای مشغول به کار بودهاند که اکنون کار پروژه آن به اتمام رسیده؛ در نتیجه کارگران نیز در حال حاضر بیکار هستند.
مدیر کل سیاسی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری ایلام در این باره گفت: با توجه به افتتاح واحد الفین پتروشیمی، طبق شیوه نامه اجرایی که بوده است باید آزمونی برگزار شود و از500 نفر نیرو بایستی 200نفر از طریق آزمون استخدام شوند که با توجه به شرایط اعتراضات کارگران زمان مناسبی برای برگزاری آزمون نیست و پتروشیمی این آزمون را تاکنون برگزار نکرده است.
وی افزود: با توجه به تصمیماتی که گرفته شده، پتروشیمی باید کارگرانی که اخراج شدهاند در قالب شیفت 15 روز کار 15 استراحت تا زمان اجرای شیوه نامه و برگزاری آزمون، مشغول به کار باشند ولی پتروشیمی برنامه را درست اجرا نکرده و کارگران 15 روز کار 45 روز استراحت بوده به نوعی این بیکاری سبب اعتراضشان شده است.
درهمین رابطه:ادامه اعتراضات کارگران پروژهای پتروشیمی ایلام نسبت به شیوهنامه جذب با برپایی تجمع مقابل شرکت
روز یکشنبه 3 اسفند،جمعی از کارگران پروژهای پتروشیمی ایلام درادامه اعتراضاتشان نسبت به شیوهنامه جذب دست به تجمع مقابل این شرکت زدند.
براساس گزارش رسانه ای شده، کارگران پروژهای خواهان اصلاح وضعیت جذب خود به عنوان کارگر قراردادی هستند و میگویند که این شیوه نامه باید شرایط ورود آنها را تسهیل کند.
تعداد معترضان حدود 100نفر بود. بیشتر آنها اهالی شهرستان «چوار» هستند؛ شهرستانی که همجوار با محل این استقرار تاسیستات این شرکت است. این گروه از کارگران به صورت 15 روزه به عنوان جوشکار و فیتر (نیروی فنی) در مجتمع الفین این شرکت مشغول به کار هستند. آنها میگویند که بر اساس قانون نفت، ساکنان مناطق همجوار صنایع باید در اولویت جذب باشند.
به گفتهی معترضان مطابق شیوه نامهی جدید، تنها آن گروه از کارگران جذب میشوند که در 6 ماه اول سال 99، حداقل 1 ماه سابقه بیمهپردازی داشته باشند؛ در حالی که کار به شکل پروژهای انجام میشود و بسیاری از آنها در بازهی زمانی مدنظر در محل کار حضور نداشتند.
حضور کارگران پروژهای در محل کار، بر اساس درخواست واحدهای مربوطه انجام میشود اما عرفا کارگران باید 15 روز از ماه را در محل کار حاضر باشند و 15 روز دیگر را استراحت کنند یا برای خود شغل دیگری مهیا کنند.
به گفتهی معترضان در شیوه نامهی جدید حدود 300 نفر جذب میشوند که اگر بنابر جذب بومیان واجد شرایط باشد، از این تعداد حدود 100 نفر بومیانی هستند که از 10 تا 15 سال پیش در این شرکت مشغول به کار بودند و به نوعی از بانیان تاسیس این شرکت، محسوب میشوند.
کارگران پروژهای پتروشیمی ایلام در همین حال میگویند: «به دلیل اینکه از هفتههای گذشته اعتراض خود را آغاز کردهاند، شرکت گروهی کارگر را از استانهای همجوار ایلام به عنوان جایگزین آنها به استان آورده است» .
*آخرین گزارشات از ادامه اعتراضات درسیستان وبلوچستان نسبت به یورش به سوختبران واهالی سراوان
روزهای چهارشنبه وپنج شنبه 6و7 اسفند،کسبه شهرهای ایرانشهر، زاهدان و جکیگور با بستن مغازه ها اعتراضشان را نسبت به یورش سپاه پاسداران به سوختبران واهالی شهرستان سراوان بنمایش گذاشتند و معترضان در شهرهای مختلف استان با آتش زدن لاستیک محورهای ترانزیتی را مسدود کردند.
بنابه گزارش یک منبع خبری محلی،در پی این تجمعات اعتراضی دونفردر قلعه بید به نام های حسن محمد زهی(نوجوان) و محمد صالح مقدمی جان باخته اند.
درادامه اعتصاب و اعتراضات گسترده اهالی در سیستان وبلوچستان، اینترنت دراین استان قطع یا بسیار ضعیف شده است.
*صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد:نرخ حداقل دستمزد 1400
امسال در شرایطی بحث حداقل دستمزد کارگران مطرح است که نرخ تورم نقطه به نقطه حدود ۴۸.۸ اعلام شده و بحران معیشت بیش از هر زمان دیگری زندگی کارگران و مزد بگیران و بازنشستگان را در معرض تهدید جدی قرار داده و هر روز شاهد گستردهتر شدن فقر و افزایش شکافهای طبقانی هستیم.هرچه کارگران و مزدبگیران در تلاطم و بحران بیشتری برای بدستآوردن حداقلهای زیست انسانی بسر میبرند عزم دولت،کارفرما،عمال آنان برای دستاندازی و چپاول بیشتر در سفره کارگران جدیترمیشود.از وزیر کار تا شوراهای اسلامی،از نمایندگان مجلس تا دستنشانده های رسانهایی آنان و اقتصاددانان سرمایهداری همه و همه کسب سود بیشتر و انباشت سرمایهبیشتر را در گرو استثمار و بهرهکشی دوچندان کارگران میدانند.هرسال حوالی اسفند برای مدتی بحث حداقل دستمزد مطرح و بعد از تصویب آن بدون در نظر گفتن تورم لحظهایی، تا سال آینده پرونده هرگونه افزایشی در حقوق مختومه اعلام میشود.که البته نگاهی به نهادهای تصویب کننده حداقل نرخ دستمزد و چینش و ماهیت افراد چرایی این امر را پاسخ میدهد؛”شورای عالی کار“
مرجعی برای تصمیم گیری تصویب نرخ دستمزد.نهادی که باحضور ۷نفر طرف دولتی و کارفرمایی در مقابل ۳نفر به اصطلاح نماینده کارگری در پروسهایی نمایشی و فرمایشی برای یورشی همهجانبه به زیست خانوادههای کارگری از یکدیگر پیشی میگیرند.شورایی که هیچگاه به هیچ کارگر مستقل ویا نمایندگان مستقل آنان فرصت حضور و سخنگفتن از لزوم افزایش دستمزد و وضعیت معیشت کارگران را نمیدهد و به حضور اعضای شوراهای اسلامی و خانه کارگر؛ این نهادهای مزدور و جیرهخوار برای تایید مصوبههای ضد انسانی و ضد کارگری بسنده میکنند و باحضور “نا نمایندگان” سعی در مشروع نشاندادن سهم اندک کارگران ازتولید و ثروت ملی دارند.
انچه سال پیشرو را از سالیانگذشته متمایز میسازد بحران فراگیر و گسترده در پی همهگیری کروناست که طی آن تعداد زیادی از کارگران یا اخراج شدند ویا با اندک حقوق دریافتی بدون پاداش و اضافهکار و افزایش هزینهها برای پیشگیری و درمان کرونا.. در باتلاقی ساختهی نظام سرمایه سالار بیش از هممیشه گرفتارند.اما چنین شرایط سخت و دشوار هم حاکمیت و کارفرما را از پرکردن انبانها برحذر نمیدارد.
معاون حقوقی رییس جمهوری طی نامهایی به سازمان تامین اجتماعی خواستار قانونی شدن دستمزد توافقی و عدمافزایش دستمزد در سال۱۴۰۰ شدهاست.رویهایی که اگرچه سالهاست به طور غیر رسمی در قراردادهای موقت اعمال میشود اما قانونی شدن آن زنگخطری برای تمام آنکسانیست که جز فروش نیروی کارشان هیچ ابزاری برای گذران زندگی ندارند.مسئلهایی که در ضدیت کامل با مقاولهنامهی ۱۳۲سازمان جهانی کار(ilo) است که دولت جمهوریاسلامی آنرا پذیرفته،امضا کرده و متعهد به اجرای آن شده و حالا اینچنین عریان به این عهدنامهها دهن کجی میکند.طی این بخشنامهرییس جمهور به سازمان تامین اجتماعی کارفرما هیج الزامی به افزایش دستمزد مخصوصا برای کارگران قراردادموقت نداشته و دست کارفرما برای پرداخت کمتر و بهرهکشی بیشتر بازتر از هر زمان دیگریست.آن هم در شرایطی که از سال۷۱ و درپی شتاب خصوصیسازیها۹۰٪ قراردادها بصورت موقت منعقد شده و ۷۰% همان کارگران فقط و فقط حداقل دستمزد را دریافت میکنند و علاوه بر تمام اینها مسئله “دستمزد منطقهایی” نیز با جدیت و استفاده از هر رانت و ابزاری توسط مافیای کارفاما از جمله کارفرمای گروه ملی فولاد پیگیری میشود و اینمسئلهاییست که زندگی تعداد زیادی از همکارانما در گروه ملی فولاد راهم متاثر خواهد کرد و تنگا و عسرت بیشتری برآنان تحمیل خواهد شد.در این شرایط تنها تعیین تصویب حداقل دستمزد ۱۲میلیونی میتواند اندکی از افرایش فشار بر خانوادههای کارگری جلوگیری کند و از آنجا که خط فقر ۱۱میلیون تعریف شده هر پرداختی کمتر از آن دردی از مشکلات بیشمار کارگران را درماننخواهد کرد و قابل پذیرش نیست.این نرخ ۱۲میلیونی کمتربن میزانیست که یک خانواده کارگری برای رفع نیازهای اولیه خود نظیر خوراک پواشک مسکن آموزش و درمان به ان نیازمند است.
در این بزنگاه که حاکمیت مدافع سرمایه و کارفرما با تمام توان در حال تاختن به اندکهای طبقه کارگر هستند تنها عاملی که میتواند بصورت مانع عمل کرده و مانع از پیشروی گستاخانه آنان شود،اتحاد و همبستگی طبقاتی و وجود تشکلهای مستقل کارگراناست.در واقع طرح مسئله دستمزد امکانی را مهیا میکند که کارگران در محیطهای کار و زندگی با تمرین هماندیشی برای برونرفت از شرایط اضطرار زندگی به راهکاری مورد پذیرش جمع برسند و مدام در مورد موضوع دستمزد به مثابه همه هستی و دارایی طبقه کارگر به شور و گفتگو بپردازند و اجازه ندهند این مبحث محدود به یکبار درسال در حوالی اسفندماه باشد.علی ایحال تا زمان لغو کار مزدی وپایان ستم انسان برانسان مسئله حداقلدستمزد مسئله روز و جاری کارگران مزدبگیران و متحدان آنان خواهد بود و ضروریست که تشکلهای مستقل کارگری با تمام توان و به پشتوانه کارگران مجدانه درجهت احقاق حقوق اولیه انسان برای بقا تلاش کنند.
ما کارگران گروه ملی فولاد نیز خواهان تصویب حداقل مزد ۱۲میلیونی برای کارگران هستیم و برای حصول نتیجه و نیل به این هدف با کارگران در سراسر دنیا همراه و همقدم خواهیم شد
*نامه سرگشاده دانشجویان به مسئولان وزارت علوم و دانشگاهها در رابطه با خوابگاهها
با گذشت قریب به یک سال از شروع همهگیری بیماری کرونا همچنان خوابگاههای دانشجویی عملاً در تعطیلی بهسر میبرند و در تعداد محدودی و در پروسهای پرمشقت به برخی از دانشجویان تعلق میگیرند. این دانشجویان که بخش کوچکی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی هستند مجوز استفاده از خوابگاه را دریافت کردهاند. اصولاً در این یک سال هیچ درخواستی از دانشجویان کارشناسی مورد بررسی قرار نگرفته است و اکنون نیز در جدیدترین تصمیمات صرفاً به مدت حدود دو هفته و تنها برای واحدهای عملی امکان استفاده از خوابگاه فراهم شده است.
بهاینوسیله ما بهعنوان بخشی از بدنهی دانشجویی اعتراض خود را به رویههای موجود در اداره خوابگاهها اعلام داشته و پیشنهادهای جایگزین را برای بهبود شرایط بیان میداریم.
در جامعهی بحرانزدهی ما شماری از دانشجویان فاقد محیط و امکانات مناسب برای دنبالکردن آموزش مجازی و پیگیری تحصیلشان هستند. کار دانشجویی نیازمند محیطی برای تمرکز، تأمل و پژوهش است که در بیرون از خوابگاه برای برخی دانشجویان بیرون از دسترس قرار گرفته است. در دوران تعطیلی خوابگاههای دانشجویی و در میان تحمیل هزینههای مالی، روحی و انگیزشی فراوان به دانشجویان یکی از همکلاسیهایمان اشکان فتحی در بازگشت از کارگری در رودخانه غرق شده است. در کنار آن خبرهای تلخی از فروپاشی زیست دانشجویان خارج از خوابگاه از جمله خودکشیها به گوشمان میرسد. دانشجویانی تا آستانه انصراف از تحصیل پیش رفتهاند و عدهای در این روند سخت و یک طرفه آموزش و امتحانات مجازی بریدهاند و از تحصیل ناامید شدهاند.
پرسش این است که حق آموزش رایگان ما و حق برخورداری از امکانات رفاهی مناسب برای پیگیری تحصیل با چه توجیهی نادیده گرفته شده است. آیا مسئولان تا به حال از دانشجویانی که در پارک یا بی.آر.تی خوابیدهاند چیزی شنیدهاند؟ آیا نمیدانند که دانشجویانی بدون اتاق و امکانات مستقل و با مشکلات محیطی فراوان، بیرون از دانشگاه، در حال فروپاشی هستند؟ حقیقت این است که سیاستهای دانشگاه و وزارت علوم از کرونا برای هم صنفان ما مرگبارتر بوده است و درحال شکنجه دانشجویان محروم از امکانات و سوق دادنشان به مرگ تدریجی است.
متاسفانه میدان خالی دانشگاه به عرصه سرکوب و طرد تبدیل شده است. دانشجویان بهصورت غیابی و با رعایت پروتکلهای احتمالا مسولانه و دلسوزانه! در کمیته انضباطی دانشگاه محاکمه و به تعلیق محکوم میشوند و یا برای پیگیری حقوقشان به برخورد انضباطی تهدید میشوند و از آنسو حقوقدانهای دانشگاه از هیچ ابزار فشاری برای شوک درمانی در دوران کرونا صرف نظر نمیکنند. آیا مقدمه همین آییننامهی انضباطی فرمایشی را نخواندهاند که اعلام میکند کمیتهی انضباطی نبایستی بهعنوان ابزاری در جهت سرکوب حقخواهی دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد؟
خالی کردن خوابگاهها به بهانه اجرای پروتکلهای بهداشتی دیگر برای دانشجویان صرفاً در حکم بهانه است. مساله اصلی این است که دانشگاه نمیخواهد برای دانشجو از پولی که حق دانشجوست خرج کند. همه چیز با ساماندهی فوری فضاهای خوابگاهی، انجام تستهای سریع در ورود به خوابگاه و مشارکت نمایندگان دانشجویی قابل حل است. اما مسئولان به هیچ عنوان به نظرات دانشجویی و دغدغههای منتقل شده توجهی نمیکنند.
البته صحبت این نیست که شرایط فعلی خوابگاهها محیطی امن، بهینه و ایدهآل میباشد، بلکه ما از یکسو خواهان پایان یافتن نابسامانیها، آلودگیها و تهدیدهای بهداشتی موجود در خوابگاهها هستیم و گمان میکنیم با همین منابع موجود ولی با نگاه و رفتاری مسولانهتر و مشارکت دانشجویان در تصمیمگیری و اداره امور میتوان ساماندهی بهتری در خوابگاهها داشت. در یک نمونه بزرگ، چگونه است که مبالغ هنگفت صرفهجوییهای ناشی از عدم حضور دانشجویان برای آماده کردن حداکثر ظرفیتهای خوابگاهی برای دانشجویانی که به خوابگاه احتیاج دارند اختصاص نیافته است؟ هزینهها، یارانهها و امتیازهای دانشجویی که در دوران کرونا به دانشجویان تعلق نگرفته است در کجا قرار دارد. چگونه در برابر استیصال برخی از دانشجویان که اعلام میکنند قادر به پیگیری تحصیلشان خارج از خوابگاه نیستند هیچ واکنشی نشان داده نشده است؟ این جمعیت طرد شده به واسطه کرونا کجای برنامههای دانشگاه و وزارت علوم هستند؟ مسئولان دانشگاههایی که از مسئولیت اجتماعی سخن میگویند و ادعا میکنند از احوال دانشجویانشان با تماس تلفنی مطلع هستند، چگونه در برابر این حجم از طرد و فروپاشی خم به ابرو نمیآورند و دق نمیکنند؟
ما اعلام میکنیم که برای ایستادگی بر سر حقوق همصنفانمان پیشاپیش در برابر هر اتهام و پروندهسازی برگههای دفاع خود را آماده کردهایم. ما جز این جملات چیزی در دفاع از خودمان نخواهیم نوشت: ما خواهان آموزش رایگان، الغای تبعیضها و هرگونه رویهای که منجر به تبعیض و طرد شود هستیم. فراهم آوردن امکانات استفاده از این آموزش مسئولیت دانشگاه و وزارت علوم است و ما از این خواسته به هیچ قیمتی کوتاه نخواهیم آمد. ما در برابر فروپاشی و طرد همصنفانمان سکوت نخواهیم کرد.
ما میگوییم که خوابگاهها بایستی برای دانشجویانی که به آن احتیاج دارند بازگشایی شوند و در این مورد تمایزی بین مقاطع کارشناسی، ارشد یا دکترا وجود ندارد، اساساً با چه سنجشی این تمایز خلق شده است؟! پیشنهاد ما این است که کمیتهای مشترک با نمایندگان دانشجویان تشکیل دهید و اطلاعات خوابگاهها را بهصورت شفاف اعلام کنید. سپس باتوجه به مسایل بهداشتی و اولویتهایی که بایستی با همفکری و مشارکت نمایندگان دانشجویی تعیین شوند شروع به اسکان دانشجویان کنید. اگر دانشجویی باز هم بدون خوابگاه ماند آن وقت از محدودیت سخن گویید. برای آن شرایط هم صرفهجویی دانشگاهها در این ماهها برای اضافه کردن امکانات کافیست. تعطیلی خوابگاه پاک کردن مساله است نه یافتن راهحلی برای گره کار! پیشنهاد ما این است که بهجای تعطیلی و حذف، روشهای بهینه گشایش خوابگاه و افزودن امکانات متناسب با شرایط موجود با همفکری نمایندگان دانشجویان جستجو شود. اگر اراده داشته باشید راه حل پیش پای شماست. اما اگر اصرار به ادامهی همین مسیر دارید شما بیشک مسئول تمام عواقب محروم کردن دانشجویان از خوابگاه و امکانات هستید. هر مرگی و هر طردی صورت بگیرد مسئولیت مستقیم آن با مسئولین دانشگاه و وزارت علوم است.
در پایان بهطور خلاصه موارد مورد تاکید خود را اعلام میداریم:
1. ما اختصاص خوابگاه صرفا به بخش کوچکی از دانشجویان در مقطعی خاص را باعث طرد و حذف بخش بزرگی از دانشجویان از فرآیند تحصیل می دانیم.
2. نابسامانی و آشفتگی در اداره خوابگاهها که منجر به محیطی ناسالم، بدشکل و آلوده شده است، با شفاف کردن منابع و مشارکت موثرتر دانشجویان باید پایان یابد.
3. خوابگاه و خدمات دانشجویی بایستی بر اساس نیاز دانشجویان و با مشارکت و اعلام نظر نمایندگان دانشجویی و با رعایت مقررات بهداشتی مرسوم بازگشایی شود.
4. اساساً هرگونه تبعیضی برای بهرهمندی از خوابگاه، از جمله تبعیض در مقطع تحصیلی، در سن، جنسیت، قومیت، ملیت و… را مردود دانسته و خواهان احترام یکسان به همگان هستیم.
5. منابع مالی، یارانهها و امتیازهای دانشجویی که بهخاطر شرایط کرونا در اختیار دانشجویان قرار نگرفتهاند، باید بهطور شفاف برای امکانات و تسهیلات خوابگاهی و سایر خدمات دانشجویی بکار گرفته شوند.
از همه دانشجویان، شوراها و انجمنهای دانشجویی تقاضا میکنیم جهت پیشبرد بهتر مطالبات و تاثیرگذاری بیشتر به متن بپیوندند.
اسامی شوراها و فعالین امضا کننده نامه :
شورای صنفی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران
شورای صنفی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران
شورای منتخب دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
فعالین صنفی مستقل دانشگاه تهران
فعالین صنفی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران
شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
کمیته خوابگاه شورای صنفی دانشگاه خوارزمی
اسامی انجمنهای علمی امضا کننده نامه:
انجمن علمی دانشکده مهندسی نقشه برداری و اطلاعات مکانی دانشگاه تهران
انجمن علمی انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
انجمن علمی زبان چینی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران
انجمن علمی باستان شناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
انجمن علمی جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
انجمن علمی برنامه ریزی اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
انجمن علمی جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
انجمن علمی مددکاری اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
انجمن علمی برنامه ریزی اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
انجمن علمی مطالعات فرهنگی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
اجمن علمی و مددکاری اجتماعی دانشگاه خوارزمی
اخباروگزارشات کارگری 5 اسفند ماه 1399
– یورش نیروهای انتظامی بفرمان شورای تامین وامام جمعه شهرستان اسفراین به کارگران معدن آلبلاغ وبازداشت ده ها نفروضبط وسایل کارشان بدنبال یک درگیری
– تجمعات اعتراضی اهالی خشمگین سراوان نسبت به کشته وزخمی شدن ده ها سوخت بر در مرز شمسر شهرستان سراوان توسط سپاه پاسداران
دوشنبه 4 اسفند:تجمع تعدادی از سوخت بران سراوان مقابل پایگاه سپاه بازگشایی مرز و اجازه تردد به سوخت بران
دوشنبه 4 اسفند: تجمع اعتراضی خانواده های سوخت بران نسبت به کشته وزخمی شدن عزیزانشان مقابل فرماندهی سپاه پاسداران سراوان
سه شنبه 5 اسفند:تجمع جمعی از اهالی سراوان مقابل فرمانداری،شلیک بسوی تجمع کنندگان و مقاومت معترضان درمقابل یورش نیروهای امنیتی
– تجمع اعتراضی جمعی از معلمان و مربیان کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
– سومین روز تجمع مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی وتعطیلی دفتر بهارستان نشین این شهرستان
– ادامه اعتراضات کارگران آب و فاضلاب روستایی خوزستان نسبت به عدم پرداخت ماه های حقوق وحق بیمه،بلاتکلیفی قرارداد کاری و وعده های توخالی مسئولان باتجمع مقابل استانداری
– تجمع اعتراضی کارگران اداره بنادر ودریانوردی بندرلنگه نسبت به عدم پرداخت 11 ماه حقوق وقراردادکاری ناروشن مقابل ورودی ساختمان اداری مدیریت اداره بنادر و دریانوردی غرب استان هرمزگان
– عقد قرارداد وپرداخت حقوق معوقه وعیدی کارگران سنگ شکن شهرداری مراوه تپه پس از اعتصاب وتجمع اعتراضیشان
– حکمی جدید برای لیلا حسین زاده دانشجوی انسانشناسی دانشگاه تهران
– بازداشت پویا جانیپور، فعال صنفی دانشگاه علم و صنعت
– جان باختن کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن
*یورش نیروهای انتظامی بفرمان شورای تامین وامام جمعه شهرستان اسفراین به کارگران معدن آلبلاغ وبازداشت ده ها نفروضبط وسایل کارشان بدنبال یک درگیری
گزارش دریافتی:در واپسین روزهای بهمن ماه سال جاری (چهارشنبه 29 بهمن)در پی درگیری در معدن آلبلاغ یک تن کشته و شش تن مجروح شدند. که در بین کشته شدگان حال یک تن دیگر وخیم گزارش شده است. این درگیری که درآن از تفنگ ساچمهزنی شکاری و آلات درگیری سرد مانند چوب و سنگ استفاده شده منجر به فوت یک تن و مجروحیت شش تن دیگر شد.
طبق اظهار نظر رییس هلالاحمر خراسان شمالی، بعد از تماس کارگران شاغل در معدن آلبلاغ واعلام وجود هفت مصدوم در منطقه، یک بالگرد جمعیت هلالاحمر خراسان شمالی به منطقه اعزام شد که به دلیل مساعد نبودن هوا نتوانست بر زمین بنشیند و پس از آن اکیپ های امداد ماشینی به منطقه اعزام شدند که به دلیل تاخیر در رسیدن به مجروحان یک تن از آنان فوت نمود.
پنج شنبه مصادف با سیام بهمن ماه جلسه شوارای تامین شهرستان اسفراین شکل میگیرد و علت درگیری را درگیری بین قاچاقچیان و سودجویان از معدن آلبلاغ معرفی میکنند. در جمعه یکم اسفند ماه امام جمعه اسفراین در خطبه های نماز جمعه ، اعلام میکند که به حسب اتفاق فوق الذکر در معدن آلبلاغ امنیت جامعه تحت خطر قرار گرفته است و از تمام دستگاه های نظامی و انتظامی میخواهد که امنیت را به شهر بازگردانند. وی در ادامه خاطر نشان میکند که شرکتی که مسئولیت معدن را به عهده گرفته است توانایی انجام این کار را ندارد و از دولت در خواست میکند که معدن را به قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسداران بسپارد.
شنبه دوم اسفند ماه ، نیروی انتظامی با کمک هلال احمر و راهیاب های منطقه، که جزء بسیج روستاهای اطراف میباشند 110 نفر را تحت کنترل قرار میدهد و به معدن آلبلاغ یورش میبرد. طبق اظهارات رییس نیروی انتظامی استان در این یورش ، بخشی از کارگران شاغل در معدن به بیابان های اطراف متواری میشوند و آندسته از کارگران که نتوانسته اند فرار کنند را بازداشت کرده اند. طبق بیانات رسمی عوامل دخیل در یورش ،تجهیزات جا مانده از کارگران متواری به عنوان اموال عمومی شناخته خواهد شد.
یکشنبه سوم اسفند،طبق گفته های رسمی؛ به دلیل بالا بودن تعداد بازداشت شده ها در یک عملیات 11 ساعته،جمعی از کارگران بازداشت شده آزاد شدند و آندسته از کارگرانی که پیش از این در این منطقه مورد بازداشت قرار میگرفتند و یا جمعی از کارگران را مدیریت و سرپرستی میکردند همچنان در بازداشت بسر میبرند.
در جریان اتفاقاتی که بیان کردیم و اکثرا هم از دیدگاه مسئولان منطقه ای است تارنمایی و واژگونه نشان دادن اتفاقات رخ داده را شاهد هستیم بخصوص زمانی که این سخنپراکنی ها را صحبت های کارگران و بومی های محلی در کنار هم قرار میدهیم متوجه میشویم که با وضعیت وارونهای با آنچه مقامات و مسئولین ارایه میدهند روبرو هستیم.
در ابتدا برای درک دقیقتری از موضوع بهتر است با تاریخچه کوتاهی از معدن آلبلاغ آشنا شویم. معدن آلبلاغ واقع در خراسان شمالی و در فاصله 25 کیلومتری شمال شرقی شهرستان اسفراین واقع شده است. این معدن در سالهای 94-95 کشف و در سال 96 مورد استقبال بسیاری از کارگران منطقه قرار گرفت. سپس با حضور دولت روحانی مسئولیت راه اندازی معدن به شکل قانونی به شرکت ایمیدور از زیر مجموعه های شستا سپرده شد. اما در این سالها شستا هرگز قدمی برای رفع مشکلات و حتی راه اندازی قانونی معدن برنداشت و این کم کاری این معدن را به پر حادثه ترین معدن سال 98 تبدیل کرد. در ادامه این روند _برای پاک کردن صورت مساله_ هیچ گونه خبری از حوادث کارگری این معدن در سال 99 توسط مسئولین ذیربط گزارش داده نشد. مسئولین طوری وانمود کردند که گویا مشکلات معدن آلبلاغ بلکل حل شده است و فقط منتظر حضور شرکت ایمیدور هستند که البته پیش از این ، این خدعه و نیرنگ رژیم توسط کارگران منطقه افشا گری شده بود.
این حادثه غیر قابل کتمان و دهشتناک میتواند درسی بزرگ باشد برای دولتمردان جمهوری جهل و جور و به تبع آن برای مسیولین محلی استان خراسان شمالی که هیچ مساله ای را با پاک کردن صورت مساله نمیتوان حل نمود. البته اینبار هم در مورد آلبلاغ بر طبق رفتار چند سال گذشته با نسبت دادن عنوان قاچاقچی به کولبران آلبلاغ و کارگران این معدن و بیان این موضوع که درگیری بین قاچاقچیان بوده است و با یک رزمایش فراگیر که منجر به بازداشت کارگران و توقیف تجهیزات انان سعی مجدد در پاک کردن صورت مساله داشته اند.
ابتدای امر باید بیان نمود که طبق گفته کارگران حاضر در منطقه اساسا مشخص نیست که تمام طرف های درگیر از کارگران این معدن بوده اند. زیرا اکثر کارگران از روستاهای دور و نزدیک منطقه می آیند، که این امکان را بوجود میآورد که این درگیری ادامه یک دعوای شخصی در این محل باشد. دوم حمل سلاح گرم چه ربطی به زحمتکشان این منطقه دارد؟ کارگرانی که برای بالا رفتن از کوه و آوردن سنگ ها باید به سبک ترین حالت ممکن بروند و حتی از بردن آب کافی وغذای مناسب هم به دلیل سنگین نشدن بار جلوگیری میکنند چرا باید با خود سلاح گرم بیاورند و آن را حمل کنند آن هم در منطقه ای که حمل سلاح گرم مسبوق به حادثه نبوده است! و دیگر آنکه طبق اظهارات مدیر کل محیط زیست آن استان در تابستان سال جاری که از حضور شکارچیان در محدوده آلبلاغ اسفراین ابراز نگرانی کرده بود این شایبه را گسترش میدهد که درگیری بین شکارچیان بوده است و نه کارگران معدن.
حال ما فرض را بر آن میگیریم که هر آنچه دستگاه های رژیم در مورد درگیری فوقالذکر معدن آلبلاغ گفته اند صحیح میباشد. سوالی اصلی اینگونه شکل میگید که چرا هزینه ناتوانی نیروی های انتظامی رژیم برای برقراری امنیت در منطقه کاری آلبلاغ را زحمتکشان آن معدن باید بپردازند؟ چگونه است که فرماندهی انتظامی آن استان با افتخار اعلام میکند که در یک عملیات یازده ساعته با کمک 110 تن از پرسنل نیروی انتظامی ، بسیج و هلالاحمر امکان سرکوب و بازداشت صد ها کارگر و کولبر را داشته اند اما توان برقراری یک پاسگاه برای جلوگیری از رخ داد اینگونه حادثه ها را ندارند! در واقع شورای تامین آن شهرستان باید نیروی انتظامی و هلالاحمر را مقصر قلمداد میکرد که در یک محیط کاری وسیع و پر حادثه یک پایگاه انتظامی ، امدادی ندارند نه آنکه کارگران را سودجو و کولبران را قاچاقچی معرفی کنند.
اوج این کمدی سیاه آنجاست که امام جمعه شهرستان اسفراین از مرگ و مصدومیت این افراد کمال سواستفاده جناحی را میکند و با صدور دستور سرکوب کارگران آلبلاغ خواهان تقدیم معدن به قرارگاه خاتم الانبیا سپاه میشود. ایشان برای اولین بار در آن استان دستور حمله به یک محیط کاری را به نیروهای انتظامی میدهد و احتمالا پایه گذار یک سنت سرکوب جدید در استان میشود.
*تجمعات اعتراضی اهالی خشمگین سراوان نسبت به کشته وزخمی شدن ده ها سوخت بر در مرز شمسر شهرستان سراوان توسط سپاه پاسداران
دوشنبه 4 اسفند:تجمع تعدادی از سوخت بران سراوان مقابل پایگاه سپاه بازگشایی مرز و اجازه تردد به سوخت بران
دوشنبه 4 اسفند:تجمع اعتراضی خانواده های سوخت بران نسبت به کشته وزخمی شدن عزیزانشان مقابل فرماندهی سپاه پاسداران سراوان
سه شنبه 5 اسفند:تجمع جمعی از اهالی سراوان مقابل فرمانداری،شلیک بسوی تجمع کنندگان و مقاومت معترضان درمقابل یورش نیروهای امنیتی
+روز دوشنبه 4 اسفند، سپاه پاسداران با تیراندازی مستقیم به سمت سوخت بران در نقطه صفر مرزی «آسکان» شهرستان سراوان باعث کشته و زخمی شدن ده ها تن شده است.
سپاه پاسداران با بستن و حفر چاله های بزرگ در نقاط صفر مرزی از تردد سوخت بران ممانعت کرده که با اعتراض آنها مواجه شده است.
تعدادی از سوخت بران با حضور در مقابل پایگاه سپاه خواستار بازگشایی مرز و اجازه تردد به سوخت بران شدند که با تیراندازی نیروهای سپاه پاسداران مواجه شدند.
هویت دو تن از سوخت بران که با تیراندازی نیروهای سپاه پاسداران کشته شدند، «انس صاحب زاده» اهل روستای حق آباد بم پشت و «رحمن» اهل روستای پرکن شهرستان مهرستان عنوان شده است.
همچنین هویت دو تن از زخمی شدگان، «عبدالستار دهواری» فرزند خیرمحمد اهل روستای کلپورگان و «سلمان» فرزند جنگهان محرز شده که سلمان بیهوش و به بخش آی سی یو منتقل شده است.
به گزارش یک منبع خبری محلی،سپاه پاسداران برای متفرق کردن سوخت بران از نیروهای مرصاد نیز کمک خواسته و آنها نیز با تجهیزات کامل در منطقه حاضر شده و سوخت بران بلوچ در محاصره نیروهای مرزبانی قرار دارند.
+به گزارش همین منبع،هویت 10 سوخت بری که براثر تیراندازی مستقیم سپاه پاسداران جان باختند،بقرارزیراست:
1- یحیی گنگوزهی فرزند علی خا
2- عبدالرحمن شهرسان زه
3- عبدی شهرسان زهی فرزند بهارشاه
4- سلمان شهرسان زهی اهل مهرستان
5- رحمان بخش دهواری فرزند بهارشاه اهل سوران
6- عبدالوهاب دامنی اهل تابدیم
7- انس صاحب زاده ساکن شمسر سیدآباد
8- عبدالغفور توتازهی
9- محمد میربلوچزه
10- محمد نصرت زهی17 ساله فرزند بشیر اهل سراوان.
همچنین هویت سوخت بران زخمی بقرارزیراست:
1- بهزاد آزادی فرزند رسول بخش اهل مهرستان
2- ادریس بلوچ زهی فرزند حسن اهل روستای بلبل
3- محمد مندازهی سرجنگل کورین
4- سلمان فرزند جنگهان اهل پرکن سوران
5- عبدالستار دهواری فرزند خیرمحمد اهل روستای کلپورگان
برپایه گزارش همین منبع،بیمارستان رازی سراوان با کمبود شدید خون مواجه است و وضعیت سوخت بران زخمی وخیم است.
همچنین اینترنت در شهرستان سراوان دچار قطعی و اختلال و راه های ارتباطی با این شهرستان بسته شده است؛ به دلیل عدم دسترسی و اطلاع رسانی شهروندان، احتمال افزایش آمار کشته و زخمی شده ها وجود دارد.
روز سه شنبه 5 اسفند،جمعی از اهالی خشمگین سراوان برای اعتراض به کشته وزخمی شدن عزیزانشان مقابل ساختمان فرمانداری این شهرستان تجمع کردند.
به گزارش یک منبع محلی،نیروهای امنیتی با گلوله های ساچمه ای و مشکی به سمت معترضان تیراندازی کردند.
بهدنبال تیراندازی ماموران امنیتی، گزارش ها تایید شده نشان میدهد معترضان نیز در واکنش به تیراندازی ها، ساختمان فرمانداری سراوان را تسخیر کردهاند.
به گفته منابع مطلع پس از تسخیر فرمانداری، درگیری ها به داخل خیابان های سراوان کشیده شده و معترضان خودروهای ماموران کلانتری را پس از توقیف به آتش کشیدند.
با تیراندازی ماموران امنیتی به سمت معترضان و پرتاب گاز اشک آور، شماری از تجمع کنندگان زخمی شدند.
طبق آخرین اطلاعات دریافتی، هم اکنون تنش بین نیروهای ضد شورش و معترضان افزایش یافته و معترضان در حال پیشروی به سمت قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران هستند.
*تجمع اعتراضی جمعی از معلمان و مربیان کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
روز سه شنبه 5 اسفند،جمعی از معلمان و مربیان کشور(معلمان خرید خدمات، معلمان حقالتدریس سالهای 92 تا 1400و مربیان پیش دبستانی، سرباز معلمها و معلمان برون سپاری سالهای 91 تا 1400)برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت دست به تجمع مقابل مجلس زدند.
بنابه گزارش رسانه ای شده،این معلمان و مربیان که تعداد آنها در سراسر کشور به هزاران نفر میرسد، خواهان روشن شدن تکلیف وضعیت استخدامی خود هستند.
آنها گفتند: با وجود اینکه معلمان و مربیان پیش از سال 92 از لحاظ وضعیت استخدامی وضعیت بهتری دارند اما وزارت آموزش و پرورش برای تعیین تکلیف آنها مردد است.
این معلمان که تعدادی از آنها امروز در مقابل مجلس تجمع کردند، به مصوبههای دستگاههای مختلف مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره میکنند که بر مبنای آنها استخدام دشوار میشود و در دستانداز میفتد چراکه شروطی مانند جذب از طریق دانشگاه فرهنگیان را الزام کردهاند.
آنها با اشاره به انفعال مجلس در مقابل عملکرد نامطلوب وزارت آمورش و پرورش در جذب آنها و مصوبههای شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شدند: ارادهای برای تبدیل وضعیت استخدامی آنها وجود ندارد.
درهمین رابطه:بخش هایی از بیانیه مشترک معلمانخرید خدمات آموزشی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۳،معلمانحقالتدریس سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۲،مربیان پیشدبستانی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱،سربازمعلمانسالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱ومعلمانبرونسپارسالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱:
در چشمانداز ۵ سال آینده، عمدهترین چالش دولت و به تبع وزارت آموزش و پرورش مسئله ساماندهی هزاران نفر معلم غیر رسمی در وزارت آموزش و پرورش با درنظر گرفتن بازنشستگی ۴۰۰هزار نفری معلمان و عدم پاسخگویی ظرفیت سختافزاری و نرمافزاری تامین نیروی انسانی از طریق دانشجو معلم و کنکور سراسری است. سالهاست که طرحهای غیرکارشناسی و تصمیمات غیرمسئولانه، بحران تامین نیروی انسانی را نه تنها حل نکرده بلکه عمیقتر نیز نموده است. قربانیان تصمیمات غیراصولی و سلیقهای این وزیر و آن وکیل صرفاً آرزوهای بر باد رفته جوانان فرهیختهای بوده که به عشق معلمی مصائب را تحمل کردهاند. فقدان اراده حاکمیت در مواجهه با معلمان غیررسمی و تعیین تکلیف نیروهای بکارگرفته شده بعد از سال ۱۳۹۲ متاسفانه دور و تسلسلی ایجاد کرده که حاصل آن جز آشفتگی و درهم ریختگی و تبعیض و بیعدالتی مضاعف چیز دیگری نبوده است. امری که با هر اصولی اعم از اسلامی، اخلاقی و قانونی در ضدیت آشکار قرار دارد.
معلمان و مربیان غیررسمی بعد از سال ۱۳۹۱ (۱۳۹۲) در چهارچوب عقلانیت معتقدند اتخاذ تصمیم برای سامان بخشی به هر مجموعهای اساساً بدون همراهی بدنه آن مجموعه ناممکن خواهد بود؛ امری که غفلت از آن آسیبهای فراوانی به جامعه آموزشی کشور تحمیل نموده است. تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش و چگونگی تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی (معلمان خرید خدمات آموزشی، معلمان حق التدریس، مربیان پیش دبستانی، سربازمعلمان و معلمان برونسپار) در حال حاضر دیگر یک مشکل صرف نبوده بلکه به یک مسئله اساسی بدل گشته و قاعدتاً هر گونه طرح یا پیشنهادی هم که ارائه میگردد الزاماً بایستی معطوف به حل مسئله مورد نظر و در راستای گرهگشایی با همفکری و مشارکت این نیروها ارائه گردد. هیچ تصمیم و طرحی بدون اتکا به نظرات و دغدغههای این قشر از فرهنگیان قابل حصول نبوده و قاعدتاً از سوی ایشان پذیرفتنی نیست. دیدگاهی که فاقد مسئله محوری باشد بدون شک راهکار مناسبی نیز ارائه نخواهد داد. مجموعه افراد، نهادها و حتی نمایندگانی که بر جزئیات مسئله آگاهی و اشراف کاملی ندارند قطع به یقین جهت حل مسئله، قابلیت و توانایی لازم برای ارائه راهحلی عادلانه و کارشناسانه را ندارند.
در ادامه این بیانه به تاثیرپذیری ناآگاهانهی برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی اشاره و از انفعال نمایندگان در برابر برخی مصوبات بالادستی انتقاد شده است.
نویسندگان این بیانیه دیدگاههای دولت و به تبع آنعدم مسئولیتپذیری دولت و مجلس را مورد نقد قرار دادند و تاکید کردند که ورود نهادهای غیرمرتبط و مداخلات آنها در امور حاکمیتی آموزش و پرورش و همچنین اقدامات غیرکارشناسی برخی نمایندگان مجلس در جهت نگارش آییننامه برای مصوبهی ۳۱۷۷ شورای انقلاب فرهنگی و معرفی آن به عنوان طرح، آشفتگی بدنبال خواهد داشت.
نویسندگان این بیانیه در مورد راهکارها یادآور شدند: بر این باوریم تعامل میان گروههای یاد شده، وزارت آموزش و پرورش و کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی بوده و معتقدیم بدون در نظر گرفتن دغدغهها و شرایط حاکم بر این معلمان، نه تنها مسئلهای حل نمیگردد بلکه سیکل معیوب استخدام-قراردادی همچنان به حیات پر از خود ادامه میدهد.
معلمان خرید خدمات آموزشی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۳
معلمان حقالتدریس سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۲
مربیان پیشدبستانی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱
سرباز معلمان سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱
معلمان برونسپار سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱
*سومین روز تجمع مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی وتعطیلی دفتربهارستان نشین این شهرستان
روز سه شنبه 5 اسفند برای سومین روز متوالی، مربیان پیشدبستانی ایذه درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی دست به تجمع مقابل دفتربهارستان نشین این شهرستان دراستان خوزستان زدند که منجر به تعطیلی این دفترشد.
درهمین رابطه:ادامه اعتراضات مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی با برپایی تجمع مقابل بهارستان نشین این شهرستان برای دومین روز متوالی
روزدوشنبه 4 اسفند برای دومین روز متوالی، مربیان پیشدبستانی ایذه درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی دست به تجمع مقابل بهارستان نشین این شهرستان دراستان خوزستان زدند.
تجمع کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند: تا زمانی که یک نفر در شهرستان پیدا نشود به حرف ما گوش کند و مطالبات ما را پیگیری کند، کوتاه بیا نیستیم. وقتی ما به فرمانداری شهرستان مراجعه میکنیم و سرپرست فرمانداری به ما میگوید چرا اینجا آمدهاید، مگر اینجا دفتر نماینده مجلس است، ما تکلیفمان با دیگر مدیران شهرستان روشن است.
یکی از این مربیان معترض گفت:چرا هر چه تلاش میکنیم تا با نماینده مجلس ملاقات داشته باشیم به ما اجازه نمیدهند؟ چطور مشکل مربیان پیشدبستانی باغملکی حل شده ولی مشکل ما قابل رسیدگی نیست! چگونه میشود که هیچکس در شهرستان ایذه نمیتواند او را ببیند؟
*ادامه اعتراضات کارگران آب و فاضلاب روستایی خوزستان نسبت به عدم پرداخت ماه های حقوق وحق بیمه،بلاتکلیفی قرارداد کاری و وعده های توخالی مسئولان باتجمع مقابل استانداری
روزسه شنبه 5 اسفند، کارگران آب و فاضلاب روستایی خوزستان درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به عدم پرداخت ماه های حقوق وحق بیمه،بلاتکلیفی قرارداد کاری و وعده های توخالی مسئولان برای باری دیگر دست به تجمع مقابل استانداری این استان درکلانشهراهواززدند.
این کارگران که 5 ماه حقوقشان پرداخت نشده است به خبرنگار رسانه ای گفتند:20 ماه حق بیمه برای ما پرداخت نشده و 9 ماه بدون هیچگونه دفترچه خدمات درمانی هستیم.
یکی ازآنها گفت: بعد از ادغام آب و فاضلاب روستایی با شهری هنوز قراردادهای ما تعیین تکلیف نشده است؛ بعضی از همکاران ما که سابقه زیادی در این شرکت دارند باید زیر نظر پیمانکار کار کنند.
آنها افزودند: از ابتدای سال جاری که بحث ادغام آبفا شهری و روستایی مطرح گردید مشکلات ما بیشتر شد، در چند ماه گذشته وعدههای زیادی برای پرداخت حقوق و بیمه از طرف مسئولان داده شد، ولی میتوان گفت به هیچکدام از آنها عمل نشد.
یکی از کارگران به نزدیکی شب عید اشاره کرد و ادامه داد: عید نزدیک است؛ وقتی چند ماه حقوقی دریافت نکردهایم حتی نمیتوانم برای بچههایم میوه بخرم، آیا مسئولان میتوانند این موضوع را درک کنند؟
*تجمع اعتراضی کارگران اداره بنادر ودریانوردی بندرلنگه نسبت به عدم پرداخت 11 ماه حقوق وقراردادکاری ناروشن مقابل ورودی ساختمان اداری مدیریت اداره بنادر و دریانوردی غرب استان هرمزگان
روز دوشنبه 4 اسفند، کارگران اداره بنادر ودریانوردی بندرلنگه برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت 11 ماه حقوق وقراردادکاری ناروشن مقابل ورودی ساختمان اداری مدیریت اداره بنادر و دریانوردی غرب استان هرمزگان اجتماع کردند.
براساس گزارش رسانه ای شده،این کارگران معترض در نامهای خطاب به قاسم عسکری نسب مدیر اداره بنادر و دریانوردی غرب هرمزگان آوردهاند: اینجانبان جمعی از کارکنان قرارداد کار معین شاغل در اداره بندرلنگه، دارای یک سری مشکلات در مورد نحوه قراردادها و حکمهای سال 99که تا کنون بسته نشده و پیگیریهای لازم هیچ ثمری نداشته و هیچ کس پاسخگوی مسایل و مشکلات فراوان که به این علت به وجود آمده نیست لذا با توجه به اینکه پیگیری های مستمر اینجانبان از کلیه مجاری قانونی واداری داخل اداره کل بنادر با گذشت حدود یکسال به هیچ نتیجه ای نرسیده وامورات به حال خود رها شده، خواهشمندیم دستور فرمایید، هرج و مرج و نابسامانی و عدم پاسخگویی موجود در امورات جاری مربوط به ما که باعث آسیب به زندگی و روح روان اینجانبان گردیده مورد بررسی قرار گیرد و ضمنا حق و حقوق پرسنل از اسفند 98 پرداخت نشده است.
*عقد قرارداد وپرداخت حقوق معوقه وعیدی کارگران سنگ شکن شهرداری مراوه تپه پس از اعتصاب وتجمع اعتراضیشان
بدنبال عقد قرارداد کارگران سنگ شکن شهرداری مراوه تپه دراستان گلستان پس از اعتصاب وتجمع اعتراضی روز دوشنبه 4 اسفندشان، حقوق معوقه وعیدیشان هم پرداخت شد.
به گزارش 5اسفند یک منبع خبری محلی، روز گذشته تجمع کارکنان شرکت سنگ شکن شهرداری مراوه تپه خبر ساز شد و خروجی این تجمع که با نشست شهردار و معاون فرمانداری مراوه تپه و نمایندگان کارکنان شرکت خاتمه یافت؛ نشست امروز با بگ جانی، مسئول شرکت پیمانکار برای حل مشکل کارکنان بود.
بگ جانی در خصوص مشکل کارکنان سنگ شکن، گفت: مشکل کارکنان سنگ شکن شهرداری مراوه تپه عدم پرداخت معوقات بود که مطالبات آنان پرداخت و فیش حقوقی به آنها تعلق گرفت.
وی ادامه داد: قرارداد کاری هم با کارکنان بسته شد و طبق قرارداد حقوق بهمن و عیدی نیز پرداخت شد.
وی در خصوص حقوق اسفند کارکنان سنگ شکن شهرداری مراوه تپه هم تصریح کرد: در صورتی که پیمانکاری سنگ شکن به ما واگذار شود، حقوق اسفند را تا قبل از سال، پرداخت خواهیم کرد.
*حکمی جدید برای لیلا حسین زاده دانشجوی انسانشناسی دانشگاه تهران
بنا به گفته ی امیر رئیسیان وکیل دادگستری، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران حکم پرونده جدید
لیلا حسینزاده را صادر کرد. پنج سال حبس به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایمی علیه امنیت». از مصادیق این اتهام«تبریک تولد به یک دانشجوی دیگر!»
حسینزاده همچنین به ۲سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی محکوم شده است.
*بازداشت پویا جانیپور، فعال صنفی دانشگاه علم و صنعت
پویا جانیپور از فعالین صنفی دانشجویی و دبیر اسبق کمیسیون اسکان شورای صنفی دانشگاه علم و صنعت، شب ۴ اسفند طی حمله ماموران امنیتی به منزل شخصی اش بازداشت شده است.
گفتنی است از علت بازداشت، نهاد بازداشت کننده و محل نگهداری این فعال صنفی اطلاعی در دست نیست.
منبع 2خبربالا:کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
*جان باختن کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن
کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن جانش را ازدست داد.
اخباروگزارشات کارگری 5 اسفند ماه 1399
– یورش نیروهای انتظامی بفرمان شورای تامین وامام جمعه شهرستان اسفراین به کارگران معدن آلبلاغ وبازداشت ده ها نفروضبط وسایل کارشان بدنبال یک درگیری
– تجمعات اعتراضی اهالی خشمگین سراوان نسبت به کشته وزخمی شدن ده ها سوخت بر در مرز شمسر شهرستان سراوان توسط سپاه پاسداران
دوشنبه 4 اسفند:تجمع تعدادی از سوخت بران سراوان مقابل پایگاه سپاه بازگشایی مرز و اجازه تردد به سوخت بران
دوشنبه 4 اسفند: تجمع اعتراضی خانواده های سوخت بران نسبت به کشته وزخمی شدن عزیزانشان مقابل فرماندهی سپاه پاسداران سراوان
سه شنبه 5 اسفند:تجمع جمعی از اهالی سراوان مقابل فرمانداری،شلیک بسوی تجمع کنندگان و مقاومت معترضان درمقابل یورش نیروهای امنیتی
– تجمع اعتراضی جمعی از معلمان و مربیان کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
– سومین روز تجمع مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی وتعطیلی دفتر بهارستان نشین این شهرستان
– ادامه اعتراضات کارگران آب و فاضلاب روستایی خوزستان نسبت به عدم پرداخت ماه های حقوق وحق بیمه،بلاتکلیفی قرارداد کاری و وعده های توخالی مسئولان باتجمع مقابل استانداری
– تجمع اعتراضی کارگران اداره بنادر ودریانوردی بندرلنگه نسبت به عدم پرداخت 11 ماه حقوق وقراردادکاری ناروشن مقابل ورودی ساختمان اداری مدیریت اداره بنادر و دریانوردی غرب استان هرمزگان
– عقد قرارداد وپرداخت حقوق معوقه وعیدی کارگران سنگ شکن شهرداری مراوه تپه پس از اعتصاب وتجمع اعتراضیشان
– حکمی جدید برای لیلا حسین زاده دانشجوی انسانشناسی دانشگاه تهران
– بازداشت پویا جانیپور، فعال صنفی دانشگاه علم و صنعت
– جان باختن کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن
*یورش نیروهای انتظامی بفرمان شورای تامین وامام جمعه شهرستان اسفراین به کارگران معدن آلبلاغ وبازداشت ده ها نفروضبط وسایل کارشان بدنبال یک درگیری
گزارش دریافتی:در واپسین روزهای بهمن ماه سال جاری (چهارشنبه 29 بهمن)در پی درگیری در معدن آلبلاغ یک تن کشته و شش تن مجروح شدند. که در بین کشته شدگان حال یک تن دیگر وخیم گزارش شده است. این درگیری که درآن از تفنگ ساچمهزنی شکاری و آلات درگیری سرد مانند چوب و سنگ استفاده شده منجر به فوت یک تن و مجروحیت شش تن دیگر شد.
طبق اظهار نظر رییس هلالاحمر خراسان شمالی، بعد از تماس کارگران شاغل در معدن آلبلاغ واعلام وجود هفت مصدوم در منطقه، یک بالگرد جمعیت هلالاحمر خراسان شمالی به منطقه اعزام شد که به دلیل مساعد نبودن هوا نتوانست بر زمین بنشیند و پس از آن اکیپ های امداد ماشینی به منطقه اعزام شدند که به دلیل تاخیر در رسیدن به مجروحان یک تن از آنان فوت نمود.
پنج شنبه مصادف با سیام بهمن ماه جلسه شوارای تامین شهرستان اسفراین شکل میگیرد و علت درگیری را درگیری بین قاچاقچیان و سودجویان از معدن آلبلاغ معرفی میکنند. در جمعه یکم اسفند ماه امام جمعه اسفراین در خطبه های نماز جمعه ، اعلام میکند که به حسب اتفاق فوق الذکر در معدن آلبلاغ امنیت جامعه تحت خطر قرار گرفته است و از تمام دستگاه های نظامی و انتظامی میخواهد که امنیت را به شهر بازگردانند. وی در ادامه خاطر نشان میکند که شرکتی که مسئولیت معدن را به عهده گرفته است توانایی انجام این کار را ندارد و از دولت در خواست میکند که معدن را به قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسداران بسپارد.
شنبه دوم اسفند ماه ، نیروی انتظامی با کمک هلال احمر و راهیاب های منطقه، که جزء بسیج روستاهای اطراف میباشند 110 نفر را تحت کنترل قرار میدهد و به معدن آلبلاغ یورش میبرد. طبق اظهارات رییس نیروی انتظامی استان در این یورش ، بخشی از کارگران شاغل در معدن به بیابان های اطراف متواری میشوند و آندسته از کارگران که نتوانسته اند فرار کنند را بازداشت کرده اند. طبق بیانات رسمی عوامل دخیل در یورش ،تجهیزات جا مانده از کارگران متواری به عنوان اموال عمومی شناخته خواهد شد.
یکشنبه سوم اسفند،طبق گفته های رسمی؛ به دلیل بالا بودن تعداد بازداشت شده ها در یک عملیات 11 ساعته،جمعی از کارگران بازداشت شده آزاد شدند و آندسته از کارگرانی که پیش از این در این منطقه مورد بازداشت قرار میگرفتند و یا جمعی از کارگران را مدیریت و سرپرستی میکردند همچنان در بازداشت بسر میبرند.
در جریان اتفاقاتی که بیان کردیم و اکثرا هم از دیدگاه مسئولان منطقه ای است تارنمایی و واژگونه نشان دادن اتفاقات رخ داده را شاهد هستیم بخصوص زمانی که این سخنپراکنی ها را صحبت های کارگران و بومی های محلی در کنار هم قرار میدهیم متوجه میشویم که با وضعیت وارونهای با آنچه مقامات و مسئولین ارایه میدهند روبرو هستیم.
در ابتدا برای درک دقیقتری از موضوع بهتر است با تاریخچه کوتاهی از معدن آلبلاغ آشنا شویم. معدن آلبلاغ واقع در خراسان شمالی و در فاصله 25 کیلومتری شمال شرقی شهرستان اسفراین واقع شده است. این معدن در سالهای 94-95 کشف و در سال 96 مورد استقبال بسیاری از کارگران منطقه قرار گرفت. سپس با حضور دولت روحانی مسئولیت راه اندازی معدن به شکل قانونی به شرکت ایمیدور از زیر مجموعه های شستا سپرده شد. اما در این سالها شستا هرگز قدمی برای رفع مشکلات و حتی راه اندازی قانونی معدن برنداشت و این کم کاری این معدن را به پر حادثه ترین معدن سال 98 تبدیل کرد. در ادامه این روند _برای پاک کردن صورت مساله_ هیچ گونه خبری از حوادث کارگری این معدن در سال 99 توسط مسئولین ذیربط گزارش داده نشد. مسئولین طوری وانمود کردند که گویا مشکلات معدن آلبلاغ بلکل حل شده است و فقط منتظر حضور شرکت ایمیدور هستند که البته پیش از این ، این خدعه و نیرنگ رژیم توسط کارگران منطقه افشا گری شده بود.
این حادثه غیر قابل کتمان و دهشتناک میتواند درسی بزرگ باشد برای دولتمردان جمهوری جهل و جور و به تبع آن برای مسیولین محلی استان خراسان شمالی که هیچ مساله ای را با پاک کردن صورت مساله نمیتوان حل نمود. البته اینبار هم در مورد آلبلاغ بر طبق رفتار چند سال گذشته با نسبت دادن عنوان قاچاقچی به کولبران آلبلاغ و کارگران این معدن و بیان این موضوع که درگیری بین قاچاقچیان بوده است و با یک رزمایش فراگیر که منجر به بازداشت کارگران و توقیف تجهیزات انان سعی مجدد در پاک کردن صورت مساله داشته اند.
ابتدای امر باید بیان نمود که طبق گفته کارگران حاضر در منطقه اساسا مشخص نیست که تمام طرف های درگیر از کارگران این معدن بوده اند. زیرا اکثر کارگران از روستاهای دور و نزدیک منطقه می آیند، که این امکان را بوجود میآورد که این درگیری ادامه یک دعوای شخصی در این محل باشد. دوم حمل سلاح گرم چه ربطی به زحمتکشان این منطقه دارد؟ کارگرانی که برای بالا رفتن از کوه و آوردن سنگ ها باید به سبک ترین حالت ممکن بروند و حتی از بردن آب کافی وغذای مناسب هم به دلیل سنگین نشدن بار جلوگیری میکنند چرا باید با خود سلاح گرم بیاورند و آن را حمل کنند آن هم در منطقه ای که حمل سلاح گرم مسبوق به حادثه نبوده است! و دیگر آنکه طبق اظهارات مدیر کل محیط زیست آن استان در تابستان سال جاری که از حضور شکارچیان در محدوده آلبلاغ اسفراین ابراز نگرانی کرده بود این شایبه را گسترش میدهد که درگیری بین شکارچیان بوده است و نه کارگران معدن.
حال ما فرض را بر آن میگیریم که هر آنچه دستگاه های رژیم در مورد درگیری فوقالذکر معدن آلبلاغ گفته اند صحیح میباشد. سوالی اصلی اینگونه شکل میگید که چرا هزینه ناتوانی نیروی های انتظامی رژیم برای برقراری امنیت در منطقه کاری آلبلاغ را زحمتکشان آن معدن باید بپردازند؟ چگونه است که فرماندهی انتظامی آن استان با افتخار اعلام میکند که در یک عملیات یازده ساعته با کمک 110 تن از پرسنل نیروی انتظامی ، بسیج و هلالاحمر امکان سرکوب و بازداشت صد ها کارگر و کولبر را داشته اند اما توان برقراری یک پاسگاه برای جلوگیری از رخ داد اینگونه حادثه ها را ندارند! در واقع شورای تامین آن شهرستان باید نیروی انتظامی و هلالاحمر را مقصر قلمداد میکرد که در یک محیط کاری وسیع و پر حادثه یک پایگاه انتظامی ، امدادی ندارند نه آنکه کارگران را سودجو و کولبران را قاچاقچی معرفی کنند.
اوج این کمدی سیاه آنجاست که امام جمعه شهرستان اسفراین از مرگ و مصدومیت این افراد کمال سواستفاده جناحی را میکند و با صدور دستور سرکوب کارگران آلبلاغ خواهان تقدیم معدن به قرارگاه خاتم الانبیا سپاه میشود. ایشان برای اولین بار در آن استان دستور حمله به یک محیط کاری را به نیروهای انتظامی میدهد و احتمالا پایه گذار یک سنت سرکوب جدید در استان میشود.
*تجمعات اعتراضی اهالی خشمگین سراوان نسبت به کشته وزخمی شدن ده ها سوخت بر در مرز شمسر شهرستان سراوان توسط سپاه پاسداران
دوشنبه 4 اسفند:تجمع تعدادی از سوخت بران سراوان مقابل پایگاه سپاه بازگشایی مرز و اجازه تردد به سوخت بران
دوشنبه 4 اسفند: تجمع اعتراضی خانواده های سوخت بران نسبت به کشته وزخمی شدن عزیزانشان مقابل فرماندهی سپاه پاسداران سراوان
سه شنبه 5 اسفند:تجمع جمعی از اهالی سراوان مقابل فرمانداری،شلیک بسوی تجمع کنندگان و مقاومت معترضان درمقابل یورش نیروهای امنیتی
+روز دوشنبه 4 اسفند، سپاه پاسداران با تیراندازی مستقیم به سمت سوخت بران در نقطه صفر مرزی «آسکان» شهرستان سراوان باعث کشته و زخمی شدن ده ها تن شده است.
سپاه پاسداران با بستن و حفر چاله های بزرگ در نقاط صفر مرزی از تردد سوخت بران ممانعت کرده که با اعتراض آنها مواجه شده است.
تعدادی از سوخت بران با حضور در مقابل پایگاه سپاه خواستار بازگشایی مرز و اجازه تردد به سوخت بران شدند که با تیراندازی نیروهای سپاه پاسداران مواجه شدند.
هویت دو تن از سوخت بران که با تیراندازی نیروهای سپاه پاسداران کشته شدند، «انس صاحب زاده» اهل روستای حق آباد بم پشت و «رحمن» اهل روستای پرکن شهرستان مهرستان عنوان شده است.
همچنین هویت دو تن از زخمی شدگان، «عبدالستار دهواری» فرزند خیرمحمد اهل روستای کلپورگان و «سلمان» فرزند جنگهان محرز شده که سلمان بیهوش و به بخش آی سی یو منتقل شده است.
به گزارش یک منبع خبری محلی،سپاه پاسداران برای متفرق کردن سوخت بران از نیروهای مرصاد نیز کمک خواسته و آنها نیز با تجهیزات کامل در منطقه حاضر شده و سوخت بران بلوچ در محاصره نیروهای مرزبانی قرار دارند.
+به گزارش همین منبع،هویت 10 سوخت بری که براثر تیراندازی مستقیم سپاه پاسداران جان باختند،بقرارزیراست:
1- یحیی گنگوزهی فرزند علی خا
2- عبدالرحمن شهرسان زه
3- عبدی شهرسان زهی فرزند بهارشاه
4- سلمان شهرسان زهی اهل مهرستان
5- رحمان بخش دهواری فرزند بهارشاه اهل سوران
6- عبدالوهاب دامنی اهل تابدیم
7- انس صاحب زاده ساکن شمسر سیدآباد
8- عبدالغفور توتازهی
9- محمد میربلوچزه
10- محمد نصرت زهی17 ساله فرزند بشیر اهل سراوان.
همچنین هویت سوخت بران زخمی بقرارزیراست:
1- بهزاد آزادی فرزند رسول بخش اهل مهرستان
2- ادریس بلوچ زهی فرزند حسن اهل روستای بلبل
3- محمد مندازهی سرجنگل کورین
4- سلمان فرزند جنگهان اهل پرکن سوران
5- عبدالستار دهواری فرزند خیرمحمد اهل روستای کلپورگان
برپایه گزارش همین منبع،بیمارستان رازی سراوان با کمبود شدید خون مواجه است و وضعیت سوخت بران زخمی وخیم است.
همچنین اینترنت در شهرستان سراوان دچار قطعی و اختلال و راه های ارتباطی با این شهرستان بسته شده است؛ به دلیل عدم دسترسی و اطلاع رسانی شهروندان، احتمال افزایش آمار کشته و زخمی شده ها وجود دارد.
روز سه شنبه 5 اسفند،جمعی از اهالی خشمگین سراوان برای اعتراض به کشته وزخمی شدن عزیزانشان مقابل ساختمان فرمانداری این شهرستان تجمع کردند.
به گزارش یک منبع محلی،نیروهای امنیتی با گلوله های ساچمه ای و مشکی به سمت معترضان تیراندازی کردند.
بهدنبال تیراندازی ماموران امنیتی، گزارش ها تایید شده نشان میدهد معترضان نیز در واکنش به تیراندازی ها، ساختمان فرمانداری سراوان را تسخیر کردهاند.
به گفته منابع مطلع پس از تسخیر فرمانداری، درگیری ها به داخل خیابان های سراوان کشیده شده و معترضان خودروهای ماموران کلانتری را پس از توقیف به آتش کشیدند.
با تیراندازی ماموران امنیتی به سمت معترضان و پرتاب گاز اشک آور، شماری از تجمع کنندگان زخمی شدند.
طبق آخرین اطلاعات دریافتی، هم اکنون تنش بین نیروهای ضد شورش و معترضان افزایش یافته و معترضان در حال پیشروی به سمت قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران هستند.
*تجمع اعتراضی جمعی از معلمان و مربیان کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
روز سه شنبه 5 اسفند،جمعی از معلمان و مربیان کشور(معلمان خرید خدمات، معلمان حقالتدریس سالهای 92 تا 1400و مربیان پیش دبستانی، سرباز معلمها و معلمان برون سپاری سالهای 91 تا 1400)برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت دست به تجمع مقابل مجلس زدند.
بنابه گزارش رسانه ای شده،این معلمان و مربیان که تعداد آنها در سراسر کشور به هزاران نفر میرسد، خواهان روشن شدن تکلیف وضعیت استخدامی خود هستند.
آنها گفتند: با وجود اینکه معلمان و مربیان پیش از سال 92 از لحاظ وضعیت استخدامی وضعیت بهتری دارند اما وزارت آموزش و پرورش برای تعیین تکلیف آنها مردد است.
این معلمان که تعدادی از آنها امروز در مقابل مجلس تجمع کردند، به مصوبههای دستگاههای مختلف مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره میکنند که بر مبنای آنها استخدام دشوار میشود و در دستانداز میفتد چراکه شروطی مانند جذب از طریق دانشگاه فرهنگیان را الزام کردهاند.
آنها با اشاره به انفعال مجلس در مقابل عملکرد نامطلوب وزارت آمورش و پرورش در جذب آنها و مصوبههای شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شدند: ارادهای برای تبدیل وضعیت استخدامی آنها وجود ندارد.
درهمین رابطه:بخش هایی از بیانیه مشترک معلمان خرید خدمات آموزشی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۳،معلمان حقالتدریس سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۲،مربیان پیشدبستانی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱،سرباز معلمان سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱ومعلمان برونسپار سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱:
در چشمانداز ۵ سال آینده، عمدهترین چالش دولت و به تبع وزارت آموزش و پرورش مسئله ساماندهی هزاران نفر معلم غیر رسمی در وزارت آموزش و پرورش با درنظر گرفتن بازنشستگی ۴۰۰هزار نفری معلمان و عدم پاسخگویی ظرفیت سختافزاری و نرمافزاری تامین نیروی انسانی از طریق دانشجو معلم و کنکور سراسری است. سالهاست که طرحهای غیرکارشناسی و تصمیمات غیرمسئولانه، بحران تامین نیروی انسانی را نه تنها حل نکرده بلکه عمیقتر نیز نموده است. قربانیان تصمیمات غیراصولی و سلیقهای این وزیر و آن وکیل صرفاً آرزوهای بر باد رفته جوانان فرهیختهای بوده که به عشق معلمی مصائب را تحمل کردهاند. فقدان اراده حاکمیت در مواجهه با معلمان غیررسمی و تعیین تکلیف نیروهای بکارگرفته شده بعد از سال ۱۳۹۲ متاسفانه دور و تسلسلی ایجاد کرده که حاصل آن جز آشفتگی و درهم ریختگی و تبعیض و بیعدالتی مضاعف چیز دیگری نبوده است. امری که با هر اصولی اعم از اسلامی، اخلاقی و قانونی در ضدیت آشکار قرار دارد.
معلمان و مربیان غیررسمی بعد از سال ۱۳۹۱ (۱۳۹۲) در چهارچوب عقلانیت معتقدند اتخاذ تصمیم برای سامان بخشی به هر مجموعهای اساساً بدون همراهی بدنه آن مجموعه ناممکن خواهد بود؛ امری که غفلت از آن آسیبهای فراوانی به جامعه آموزشی کشور تحمیل نموده است. تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش و چگونگی تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی (معلمان خرید خدمات آموزشی، معلمان حق التدریس، مربیان پیش دبستانی، سربازمعلمان و معلمان برونسپار) در حال حاضر دیگر یک مشکل صرف نبوده بلکه به یک مسئله اساسی بدل گشته و قاعدتاً هر گونه طرح یا پیشنهادی هم که ارائه میگردد الزاماً بایستی معطوف به حل مسئله مورد نظر و در راستای گرهگشایی با همفکری و مشارکت این نیروها ارائه گردد. هیچ تصمیم و طرحی بدون اتکا به نظرات و دغدغههای این قشر از فرهنگیان قابل حصول نبوده و قاعدتاً از سوی ایشان پذیرفتنی نیست. دیدگاهی که فاقد مسئله محوری باشد بدون شک راهکار مناسبی نیز ارائه نخواهد داد. مجموعه افراد، نهادها و حتی نمایندگانی که بر جزئیات مسئله آگاهی و اشراف کاملی ندارند قطع به یقین جهت حل مسئله، قابلیت و توانایی لازم برای ارائه راهحلی عادلانه و کارشناسانه را ندارند.
در ادامه این بیانه به تاثیرپذیری ناآگاهانهی برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی اشاره و از انفعال نمایندگان در برابر برخی مصوبات بالادستی انتقاد شده است.
نویسندگان این بیانیه دیدگاههای دولت و به تبع آنعدم مسئولیتپذیری دولت و مجلس را مورد نقد قرار دادند و تاکید کردند که ورود نهادهای غیرمرتبط و مداخلات آنها در امور حاکمیتی آموزش و پرورش و همچنین اقدامات غیرکارشناسی برخی نمایندگان مجلس در جهت نگارش آییننامه برای مصوبهی ۳۱۷۷ شورای انقلاب فرهنگی و معرفی آن به عنوان طرح، آشفتگی بدنبال خواهد داشت.
نویسندگان این بیانیه در مورد راهکارها یادآور شدند: بر این باوریم تعامل میان گروههای یاد شده، وزارت آموزش و پرورش و کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی بوده و معتقدیم بدون در نظر گرفتن دغدغهها و شرایط حاکم بر این معلمان، نه تنها مسئلهای حل نمیگردد بلکه سیکل معیوب استخدام-قراردادی همچنان به حیات پر از خود ادامه میدهد.
معلمان خرید خدمات آموزشی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۳
معلمان حقالتدریس سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۲
مربیان پیشدبستانی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱
سرباز معلمان سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱
معلمان برونسپار سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۱
*سومین روز تجمع مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی وتعطیلی دفتر بهارستان نشین این شهرستان
روز سه شنبه 5 اسفند برای سومین روز متوالی، مربیان پیشدبستانی ایذه درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی دست به تجمع مقابل دفتربهارستان نشین این شهرستان دراستان خوزستان زدند که منجر به تعطیلی این دفترشد.
درهمین رابطه:ادامه اعتراضات مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی با برپایی تجمع مقابل بهارستان نشین این شهرستان برای دومین روز متوالی
روزدوشنبه 4 اسفند برای دومین روز متوالی، مربیان پیشدبستانی ایذه درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی دست به تجمع مقابل بهارستان نشین این شهرستان دراستان خوزستان زدند.
تجمع کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند: تا زمانی که یک نفر در شهرستان پیدا نشود به حرف ما گوش کند و مطالبات ما را پیگیری کند، کوتاه بیا نیستیم. وقتی ما به فرمانداری شهرستان مراجعه میکنیم و سرپرست فرمانداری به ما میگوید چرا اینجا آمدهاید، مگر اینجا دفتر نماینده مجلس است، ما تکلیفمان با دیگر مدیران شهرستان روشن است.
یکی از این مربیان معترض گفت:چرا هر چه تلاش میکنیم تا با نماینده مجلس ملاقات داشته باشیم به ما اجازه نمیدهند؟ چطور مشکل مربیان پیشدبستانی باغملکی حل شده ولی مشکل ما قابل رسیدگی نیست! چگونه میشود که هیچکس در شهرستان ایذه نمیتواند او را ببیند؟
*ادامه اعتراضات کارگران آب و فاضلاب روستایی خوزستان نسبت به عدم پرداخت ماه های حقوق وحق بیمه،بلاتکلیفی قرارداد کاری و وعده های توخالی مسئولان باتجمع مقابل استانداری
روزسه شنبه 5 اسفند، کارگران آب و فاضلاب روستایی خوزستان درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به عدم پرداخت ماه های حقوق وحق بیمه،بلاتکلیفی قرارداد کاری و وعده های توخالی مسئولان برای باری دیگر دست به تجمع مقابل استانداری این استان درکلانشهراهواززدند.
این کارگران که 5 ماه حقوقشان پرداخت نشده است به خبرنگار رسانه ای گفتند:20 ماه حق بیمه برای ما پرداخت نشده و 9 ماه بدون هیچگونه دفترچه خدمات درمانی هستیم.
یکی ازآنها گفت: بعد از ادغام آب و فاضلاب روستایی با شهری هنوز قراردادهای ما تعیین تکلیف نشده است؛ بعضی از همکاران ما که سابقه زیادی در این شرکت دارند باید زیر نظر پیمانکار کار کنند.
آنها افزودند: از ابتدای سال جاری که بحث ادغام آبفا شهری و روستایی مطرح گردید مشکلات ما بیشتر شد، در چند ماه گذشته وعدههای زیادی برای پرداخت حقوق و بیمه از طرف مسئولان داده شد، ولی میتوان گفت به هیچکدام از آنها عمل نشد.
یکی از کارگران به نزدیکی شب عید اشاره کرد و ادامه داد: عید نزدیک است؛ وقتی چند ماه حقوقی دریافت نکردهایم حتی نمیتوانم برای بچههایم میوه بخرم، آیا مسئولان میتوانند این موضوع را درک کنند؟
*تجمع اعتراضی کارگران اداره بنادر ودریانوردی بندرلنگه نسبت به عدم پرداخت 11 ماه حقوق وقراردادکاری ناروشن مقابل ورودی ساختمان اداری مدیریت اداره بنادر و دریانوردی غرب استان هرمزگان
روز دوشنبه 4 اسفند، کارگران اداره بنادر ودریانوردی بندرلنگه برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت 11 ماه حقوق وقراردادکاری ناروشن مقابل ورودی ساختمان اداری مدیریت اداره بنادر و دریانوردی غرب استان هرمزگان اجتماع کردند.
براساس گزارش رسانه ای شده،این کارگران معترض در نامهای خطاب به قاسم عسکری نسب مدیر اداره بنادر و دریانوردی غرب هرمزگان آوردهاند: اینجانبان جمعی از کارکنان قرارداد کار معین شاغل در اداره بندرلنگه، دارای یک سری مشکلات در مورد نحوه قراردادها و حکمهای سال 99که تا کنون بسته نشده و پیگیریهای لازم هیچ ثمری نداشته و هیچ کس پاسخگوی مسایل و مشکلات فراوان که به این علت به وجود آمده نیست لذا با توجه به اینکه پیگیری های مستمر اینجانبان از کلیه مجاری قانونی واداری داخل اداره کل بنادر با گذشت حدود یکسال به هیچ نتیجه ای نرسیده وامورات به حال خود رها شده، خواهشمندیم دستور فرمایید، هرج و مرج و نابسامانی و عدم پاسخگویی موجود در امورات جاری مربوط به ما که باعث آسیب به زندگی و روح روان اینجانبان گردیده مورد بررسی قرار گیرد و ضمنا حق و حقوق پرسنل از اسفند 98 پرداخت نشده است.
*عقد قرارداد وپرداخت حقوق معوقه وعیدی کارگران سنگ شکن شهرداری مراوه تپه پس از اعتصاب وتجمع اعتراضیشان
بدنبال عقد قرارداد کارگران سنگ شکن شهرداری مراوه تپه دراستان گلستان پس از اعتصاب وتجمع اعتراضی روز دوشنبه 4 اسفندشان، حقوق معوقه وعیدیشان هم پرداخت شد.
به گزارش 5اسفند یک منبع خبری محلی، روز گذشته تجمع کارکنان شرکت سنگ شکن شهرداری مراوه تپه خبر ساز شد و خروجی این تجمع که با نشست شهردار و معاون فرمانداری مراوه تپه و نمایندگان کارکنان شرکت خاتمه یافت؛ نشست امروز با بگ جانی، مسئول شرکت پیمانکار برای حل مشکل کارکنان بود.
بگ جانی در خصوص مشکل کارکنان سنگ شکن، گفت: مشکل کارکنان سنگ شکن شهرداری مراوه تپه عدم پرداخت معوقات بود که مطالبات آنان پرداخت و فیش حقوقی به آنها تعلق گرفت.
وی ادامه داد: قرارداد کاری هم با کارکنان بسته شد و طبق قرارداد حقوق بهمن و عیدی نیز پرداخت شد.
وی در خصوص حقوق اسفند کارکنان سنگ شکن شهرداری مراوه تپه هم تصریح کرد: در صورتی که پیمانکاری سنگ شکن به ما واگذار شود، حقوق اسفند را تا قبل از سال، پرداخت خواهیم کرد.
*حکمی جدید برای لیلا حسین زاده دانشجوی انسانشناسی دانشگاه تهران
بنا به گفته ی امیر رئیسیان وکیل دادگستری، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران حکم پرونده جدید
لیلا حسینزاده را صادر کرد. پنج سال حبس به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایمی علیه امنیت». از مصادیق این اتهام«تبریک تولد به یک دانشجوی دیگر!»
حسینزاده همچنین به ۲سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی محکوم شده است.
*بازداشت پویا جانیپور، فعال صنفی دانشگاه علم و صنعت
پویا جانیپور از فعالین صنفی دانشجویی و دبیر اسبق کمیسیون اسکان شورای صنفی دانشگاه علم و صنعت، شب ۴ اسفند طی حمله ماموران امنیتی به منزل شخصی اش بازداشت شده است.
گفتنی است از علت بازداشت، نهاد بازداشت کننده و محل نگهداری این فعال صنفی اطلاعی در دست نیست.
منبع 2خبربالا:کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
*جان باختن کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن
کارگریک کارخانه سیرجان براثرسقوط به داخل دستگاه سنگشکن جانش را ازدست داد.
اخباروگزارشات کارگری 4 اسفندماه 1399
– فراخوان کارگران راه آهن لرستان به اعتصاب سراسری برای احقاق حقوق برحقشان
– فراخوان پشتیبانی کارگران راه آهن هرمزگان ازاعتصاب سراسری
– ادامه کنش های کارگران پیمانی پارس جنوبی برای افزایش دستمزد،پایان دادن به تبعیض ها،محرمانه بودن قراردادها،اذیت وآزارهمکاران حق طلب وسکوت مصلحتی اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه با انتشار نامه سرگشاده واعزام یکی از نمایندگانشان به پایتخت
– ادامه اعتراضات کارکنان شرکتی دانشگاههای علوم پزشکی کشورنسبت به پایمالی حقوقشان منجمله عدم پرداخت مطالبات با برپایی تجمع در شهرهای مختلف
– دور جدید اعتراضات آموزشدهندگان نهضت سواد آموزی نسبت به عدم تبدیل وضعیت با برپایی تجمع دوباره مقابل مجلس دومین روز را پشت سرگذاشت
– ادامه اعتراضات مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی با برپایی تجمع مقابل بهارستان نشین این شهرستان برای دومین روز متوالی
– ادامه اعتراضات کارگران شهرداری الوند نسبت به عدم پرداخت بموقع حقوق وحق بیمه وبی تفاوتی مسئولان شهرستان البرز واستان قزوین
– بی سرپناهی قوزبالای قوزکارگران شهرداری سی سخت با ماه ها حقوق معوقه
– تهدید به اخراج از کارحربه کارفرمایان برای بالا کشیدن مطالبات کارگران
– صدور قرار منع تعقیب بابت اتهام عضویت در گروه های معاند نظام و قرار جلب به دادرسی بابت اتهام تبلیغ علیه نظام برای جوانمیر مرادی
– تجمع اعتراضی دوباره خانوادههای بیماران SMA نسبت به عدم دسترسی به دارومقابل وزارت بهداشت
*فراخوان کارگران راه آهن لرستان به اعتصاب سراسری برای احقاق حقوق برحقشان
روز دوشنبه 4 اسفند، کارگران راه آهن لرستان(شرکت تراورس) برای احقاق حقوق برحقشان فراخوانی برای اعتصاب سراسری کارگران نواحی مختلف راه آهن از روزسه شنبه 5 اسفند منتشر کردند.
بخشی ازاین فراخوان که در شبکه های اجتماعی منتشر شده بقرار زیراست:
به نمایندگی از ناحیه لرستان ما فردا اعتصاب سراسری رو شروع میکنیم از همه نواحی نگهداری در سرتا سرکشور تقاضامندیم به ما بپیوندن.
دوستان عزیز و همکاران زحمت کش نگهداری و ابنیه فنی :
همه نواحی در این اعتصاب باید یک هدف مشترک رو دنبال کنیم اونم پایان دادن به بیش از 9 سال تبعیض ،ظلم ،بی عدالتی محض علیه نیروهای خط و خانواده هاشون هست که باید بصورت قطعی تعیین و تکلیف بشه .
یادمون باشه با هیچ تهدیدی پاپس نکشیم و دغدغمون تجمیع باشه. سالهای سال اعتصاب کردیم ولی شکننده بود و با کوچکترین تهدیدی یه عده شونه خالی کردن و تن دادن به این شرایط فلاکت باری که الان شاهدش هستیم . همه با هم باشیم و نترسیم از ظالم .
*فراخوان پشتیبانی کارگران راه آهن هرمزگان ازاعتصاب سراسری
روز دوشنبه 4 اسفند،کارگران راه آهن هرمزگان(شرکت تراورس)با انتشارپیامی از فراخوان اعتصاب سراسری حمایت کردند.
متن این فراخوان که درشبکه های اجتماعی منتشرشده بشرح زیراست:
ما نیروهای تراورس جنوب کشور هم هماهنگ هستیم اگر چند روز باهم هماهنگ اعتصاب و اعتراض کنیم مشکلات حل میشه.
امروز چهارم اسفند هست هنوز حقوق آذر را کامل بما ندادند چجوری میخان سه تا نصفی حقوق با عیدی پرداخت کنن؟
نیروهای راه آهن حقوق و عیدی کامل گرفتن حتی هفته آینده یک و پانصد قراره بجای آجیل عید بهشون نقد پرداخت کنند .
چه راه آهنی هست ؟
مگر مسئولین اینهمه تبعیض را نمی ببنند بخدا مرگ یکبار شیون هم یکبار تموم میشه یا کارمون درست میشه یا اخراجمون میکنند بالاتر از سیاهی رنگی نیست.
شما در نواحی لرستان زاگرس خراسان اعلام کنید ما هم هماهنگ با شما عمل میکنیم.
درهمین رابطه:فراخوان کارگران راه آهن لرستان برای اعتصاب سراسری برای احقاق حقوق برحقشان
روز شنبه 2 اسفند، کارگران راه آهن لرستان(شرکت تراورس)برای احقاق حقوق برحقشان فراخوانی برای اعتصاب سراسری منتشر کردند.
متن این فراخوان بشرح زیراست:
دوستان برای رسیدن به این هدف اول باید همه دوستان مشکلات شخصی و داخلی خودشون رو کنار بزارن یعنی دیگه فعلا کاری نداشته باشن کی رئیسه کی سواره کی پیاده . هدف همگی در اعتصاب سراسری خط موارد زیر باشه :
۱- تجمیع همه نواحی بصورت یک شرکت واحد (مثل پویان نوین سبز که شرکت مرکزی بهره برداری هست )
۲- دریافت تمام بندهای قرارداد شامل حق جذب ،اضافه کار (حداقل ۴۸ ساعت ) و همه بندهای قرارداد
۳-دریافت لباس کار بصورت مستمر و قانونی بدون وقفه
۴-دریافت بن های مربوطه شامل بن لباس (عیدانه)،بن ماه مبارک رمضان ، کارت هدیه روز زن برای متاهلین ،بن خرید کالا (یعنی هرچی بقیه ادارات گرفتن ماهم بگیریم )
۵-دریافت حقوق بصورت کامل (نه بصورت ۵۰ درصد که مشخص نیست چطوری داری حقوق میگیری) آنهم در یک تاریخ مشخص نه دلبخواهی
۶-دادن گروه شغلی و افزایش مستمر آن بعد ۴ سال
۷-تمدید بیمه بصورت ماهیانه و بستن قراداد با بیمه های تکمیلی معتبر مثل بیمه ملت و غیره
*ادامه کنش های کارگران پیمانی پارس جنوبی برای افزایش دستمزد،پایان دادن به تبعیض ها،محرمانه بودن قراردادها،اذیت وآزارهمکاران حق طلب وسکوت مصلحتی اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه با انتشار نامه سرگشاده واعزام یکی از نمایندگانشان به پایتخت
کارگران پیمانی پارس جنوبی درادامه کنش های دامنه دارشان برای افزایش دستمزد،پایان دادن به تبعیض ها محرمانه بودن قراردادها،اذیت وآزارهمکاران حق طلب وسکوت مصلحتی اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه نامه ای خطاب به مسئولان منجمله نمایندگان مجلس نوشتند ویکی از نمایندگانشان را به تهران جهت ثبت در مجلس اعزام کردند.
نقل به معنی بخشی از این نامه مشتمل برمطالبات کارگران پیمانی پارس جنوبی که دوشنبه 4 اسفند رسانه ای شده بقرارزیراست:
1- عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل
پس از سالها وقفه و انتظار بالاخره در اسفند ماه سال 98 وزیر نفت اجرای طرح طبقهبندی مشاغل را از تاریخ ۰۱/۰۱/۱۳۹۹ ابلاغ نمود که این طرح پس از گذشت چندین ماه کماکان بلاتکلیف است و به صورت رسمی اجرایی نشده است. لازم به ذکر میباشد با توجه به شواهد موجود طرح مذکور دارای ایراداتی است که در ذیل به چند نمونه اشاره میکنم:
الف) برای اجرای طرح طبقهبندی ابتدا باید کمیته طبقهبندی مشاغل تشکیل شود و این کمیته متشکل از نمایندگان کارگران، نمایندگان کارفرما و ناظران اجرای طرح میباشد که متاسفانه این طرح به صورت کاملا یکطرفه از سمت معاونت منابع انسانی وزارت نفت و بدون در نظر گرفتن نقطه نظرات نمایندگان کارگران ابلاغ شده است.
ب) مبنای محاسبه فوق العاده مناطق گرمسیری، فوق العاده جذب مشاغل اصلی و تخصصی، فوق العاده پارس جنوبی و… مزد شغل یا مزد شغل گروه شغلی یک میباشد. (مزد شغل مبلغ پایه تعیین شده برای هر گروه شغلی بدون احتساب سابقه کار، مدرک تحصیلی و… میباشد.)
ج) در محاسبه سابقه کار فقط سابقه کار مجتمع گاز پارس جنوبی لحاظ گردیده است. به عنوان مثال اگر شخصی ۱۰ سال سابقه کار اجرا، پیش راهاندازی، راهاندازی و بهرهبرداری در یک پالایشگاه داشته باشد فقط سابقه آن بازه زمانی که زیر نظر مجتمع گاز پارس جنوبی فعالیت داشته موثر خواهد بود.
د) حداکثر سابقه کاری امتیازآور ۷ سال است و سابقه کاری بیش از ۷ سال هیچ تاثیری در تعیین میزان حقوق پایه نخواهد داشت.
2- آلودگی هوای منطقه و دوری از خانواده
میزان آلودگی هوای منطقه و اثرات دوری از خانوادههای کارکنان بر هیچ کس پوشیده و پنهان نیست، این امر موجب وارد آمدن خسارات جبران ناپذیری بر سلامت روحی، روانی و جسمی نفرات شاغل در این منطقه و خانوادههای آنان میگردد که با اجرای طرح ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت میتوان تا حدودی آسیب وارد شده را جبران نمود. مجله علمی پژوهشی طب جنوب زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی بوشهر مقالهای تحت عنوان بررسی آلودگیهای زیست محیطی ناشی از صنایع گاز و پتروشیمی و اثرات آن بر ساکنین منطقه عسلویه به چاپ رسانده که به صورت پیوست خدمتتان ارسال میگردد.
3- سختی کار
برای هیچ یک از کارکنان پیمانی مشخص نیست که شغلی که در آن مشغول به کار هستند جز مشاغل سخت و زیانآور است یا خیر. اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس هم شرط رسیدگی به موضوع را داشتن حداقل ۲۰ سال سابقه کار میداند که این امر موجب میشود ۴ درصد حق بیمه مازاد مربوط به مشاغل سخت و زیانآور که پرداخت آن برعهده کارفرما است به ناحق گریبانگیر کارکنان شود و بعضا پرداخت آن از توان کارکنان خارج است. همچنین لازم به ذکر میباشد اگر شغلی جز گروه کاری سخت و زیانآور قرار بگیرد ساعت کاری روزانه یک ساعت کاهش مییابد و در صورت حضور در محل کار کارفرما موظف به پرداخت اضافه کاری میباشد. این امر تاکنون مدنظر قرار نگرفته است و سالیانه حدود ۲۴۰ ساعت اضافه کاری کارگران زحمتکش بدون مزد باقی میماند.
4- تبعیض بین کارکنان پیمانکاری و رسمی
تبعیض بین کارکنان پیمانکاری و رسمی کاملا مشهود و چشم گیر است که این ساختار حاکم موجب برخوردهای بد و دور از شان انسانی با کارکنان خدوم و زحمتکش پیمانکاری میگردد. کارکنان رسمی هم دارای حقوق و دستمزدهای بسیار بالاتری نسبت به نفرات پیمانکاری هستند و هم از خدمات ویژه و بهتری برخوردار هستند. از جمله میتوان به ایجاد شرایط جهت حضور آنها در کنار خانواده با در اختیار گذاشتن مسکن مناسب و دور از آلودگی هوای منطقه، ایجاد شرایط مناسب آموزشی، فرهنگی و ورزشی برای فرزندان و سایر اعضای خانواده، داشتن سهمیه پرواز به تمام نقاط ایران به صورت رفت و برگشت در هر دوره کاری و بسیاری خدمات رفاهی و تفریحی، داشتن خدمات درمانی مناسب و استفاده رایگان از تمام مراکز درمانی طرف قرارداد وزارت نفت و…. این در حالی است که کارکنان پیمانکاری با توجه به اینکه حقوق و دستمزدهای بسیار پایینتری دارند نه تنها از هیچ یک از خدمات فوق برخوردار نیستند بلکه در شرایط نا مناسبی به حال خود رها شدهاند و دائماً مورد کم لطفی و بیمهری مسئولان منطقه قرار میگیرند.
5- برخورد با کارکنان پیمانکاری
برخوردهای حراست پالایشگاهها و منطقه ویژه با کارکنان پیمانکاری به دفعات زیاد قابل مشاهده است و در صورت هرگونه اعتراض تحت عنوان رهبری اغتشاشات و خلل در روند تولید پایدار پالایشگاه برخوردهای سخت و قهری صورت میگیرد و به راحتی موجب اخراج کارکنان پیمانکاری میگردد و بعضا در لیست سیاه منطقه ویژه قرار میگیرند و برای همیشه باید منطقه را ترک کنند. تعدادی از این برخوردها را به عنوان نمونه به صورت پیوست ارسال میگردد.
6- عدم رسیدگی به شکایات کارکنان پیمانکاری توسط اداره کار و امور اشتغال منطقه ویژه
با بررسی تعداد شکایتهای کارکنان پیمانکاری از شرکتهای فعال در این منطقه پی به حجم بالای بیعدالتی و نارضایتی موجود خواهید برد. شکایتهایی که هیچ گاه نتیجه مطلوب و برابر عدالت و قانون نداشته است.
7- محرمانه بودن پیمانها
و در آخر این سوال مطرح است که پیمانهایی که کاملا به صورت خدماتی اجرا میشوند چرا باید محرمانه باشند تا کارکنان پیمانکاری که بخش مهمی از این پیمان برعهده آنها هست از حق و حقوق خود آگاه نباشند.
*ادامه اعتراضات کارکنان شرکتی دانشگاههای علوم پزشکی کشورنسبت به پایمالی حقوقشان منجمله عدم پرداخت مطالبات با برپایی تجمع در شهرهای مختلف
اعتراضات کارکنان شرکتی دانشگاههای علوم پزشکی کشورنسبت به پایمالی حقوقشان منجمله عدم پرداخت مطالبات با برپایی تجمع در شهرهای مختلف کماکان ادامه دارد.
بنابه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 4 اسفند،دیروز و امروز (سوم و چهارم اسفند) جمعی از کارکنان شرکتهای بهداشت و درمان و زیرمجموعه دانشگاههای علوم پزشکی کشور با مراجعه به نهادهای ذیربط در استانها و دانشگاههای علوم پزشکی، خواستار توجه به مطالبات مزدی و معیشتی خود شدند.
جمعی از این شرکتیها گفتند: عدم اجرای قوانین، صدای مدافعان سلامت را درآورده است و بیشک تجمعات همکاران شرکتی زنگ خطری برای مسئولین است. ادامه بیتوجهی به قوانین و عدم پرداخت مطالبات کادر درمان و مدافعان سلامت از جمله توزیع عادلانهی فوقالعاده سختی کار کرونا بین واحدهای درگیر از اورژانس 115تا اورژانس بیمارستان و بخشهای ویژه و مراکز بهداشتی و اجرای دقیق دستورالعمل 20درصد کسر موظفی برای همه واحدها و شفافسازی در مورد علت کاهش مبلغ کارانه و عدم پرداخت حق مسکن و پول لباس و بسیاری از مطالبات دیگر، نارضایتیها را گستردهتر خواهد کرد.
بنابهمین گزارش،کادر شرکتی فوریتهای پزشکی اورژانس پیش بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز در کنار سایر کارکنان شرکتی دانشگاه، در تلاشند تا صدای اعتراض خودشان را به گوش مسئولان برسانند.
یکی از این کارکنان در ارتباط با مطالبات خود و همکارانش گفت: مهمترین خواستههای ما، اجرای قانون بهرهوری برای همکاران شرکتی اورژانس 115مثل سایر کارکنان شرکتی دانشگاه، پرداخت مبلغ فوق العاده ویژه و حذف اضافه کار اجباری تا سقف 15شیفت 24ساعته است که با این حجم ماموریت در شرایط کرونایی مزید بر مشکلات اقتصادی و تورم سرسام آور شده و گذران زندگی را برای این مدافعان سلامتِ جان بر کف، سخت و طاقت فرسا نموده است.
*دور جدید اعتراضات آموزشدهندگان نهضت سواد آموزی نسبت به عدم تبدیل وضعیت با برپایی تجمع دوباره مقابل مجلس دومین روز را پشت سرگذاشت
روز دوشنبه 4 اسفند برای دومین روز متوالی، آموزشدهندگان نهضت سواد آموزی برای اعتراض نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس تجمع کردند.
درهمین رابطه:ادامه اعتراضات آموزشدهندگان نهضت سواد آموزی نسبت به عدم تبدیل وضعیت با برپایی تجمعی دیگرمقابل مجلس
روز یکشنبه 3 اسفند همزمان با بررسی جزییات لایحه بودجه 1400، آموزشدهندگان نهضت سواد آموزی درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت برای باری دیگرمقابل مجلس اجتماع کردند.
تجمع کنندگان به خبرنگار رسانه ای گفتند:آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی از سال 1392به بعد در مورد وضعیت استخدامی شان بلاتکلیف هستند .
*ادامه اعتراضات مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی با برپایی تجمع مقابل بهارستان نشین این شهرستان برای دومین روز متوالی
روزدوشنبه 4 اسفند برای دومین روز متوالی، مربیان پیشدبستانی ایذه درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی دست به تجمع مقابل بهارستان نشین این شهرستان دراستان خوزستان زدند.
تجمع کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند: تا زمانی که یک نفر در شهرستان پیدا نشود به حرف ما گوش کند و مطالبات ما را پیگیری کند، کوتاه بیا نیستیم. وقتی ما به فرمانداری شهرستان مراجعه میکنیم و سرپرست فرمانداری به ما میگوید چرا اینجا آمدهاید، مگر اینجا دفتر نماینده مجلس است، ما تکلیفمان با دیگر مدیران شهرستان روشن است.
یکی از این مربیان معترض گفت:چرا هر چه تلاش میکنیم تا با نماینده مجلس ملاقات داشته باشیم به ما اجازه نمیدهند؟ چطور مشکل مربیان پیشدبستانی باغملکی حل شده ولی مشکل ما قابل رسیدگی نیست! چگونه میشود که هیچکس در شهرستان ایذه نمیتواند او را ببیند؟
درهمین رابطه:تجمع اعتراضی خانوادگی مربیان پیشدبستانی ایذه نسبت به بلاتکلیفی استخدامی مقابل اداره آموزشوپرورش
روزسه شنبه 28 بهمن،جمعی ازخانوادههای مربیان پیشدبستانی ایذه با همراه فرزندانشان برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به بلاتکلیفی استخدامی این مربیان پیش دبستانی مقابل اداره آموزشوپرورش این شهرستان دراستان خوزستان تجمع کردند.
*ادامه اعتراضات کارگران شهرداری الوند نسبت به عدم پرداخت بموقع حقوق وحق بیمه وبی تفاوتی مسئولان شهرستان البرز واستان قزوین
روز دوشنبه 4 اسفند برای باری دیگر، کارگران شهرداری الوند اعتراضشان را نسبت به عدم پرداخت بموقع حقوق وحق بیمه وبی تفاوتی مسئولان شهرستان البرز واستان قزوین،ابرازکردند.
براساس گزارش رسانه ای شده،در روزهای گذشته، مشکلات مزدی و بیمهای کارگران پیمانکاری شهرداری الوند از طریق رسانهها بارها مطرح شد+ و کارگران خطاب به مسئولان استانی و شهرستانی درراستای پیگیری و وصول مطالباتشان گفتند: صدای ما شنیده نمیشود.
کارگران خدماتی شهرداری الوند که تحت مسئولیت یک پیمانکار کار میکنند و مطالبات مزدی و بیمه آنها با تاخیر دو تا سه ماهه پرداخت میشود، از عملکرد مسئولان استان قزوین و شهرستان البرز انتقاد کردند.
یکی از این کارگران در این رابطه گفت: حدود 80 کارگر در بخش خدمات شهرداری الوند هستیم که بارها برای دریافت مطالبات مزدی و بیمهای خود اقدام کردهایم اما مسئولان پاسخ مشکلاتمان را نمیدهند.
وی گفت: در حال حاضر دو تا سه ماه معوقات مزدی و بیمهای طلبکاریم و فشار گرانی مشکلات زیادی را برای ما و خانوادهایمان ایجاد کرده است.
+دست وپنجه نرم کردن کارگران شهرداری الوند وخانواده هایشان با دفترچه های خدمات درمانی بدون اعتبار بدلیل عدم پرداخت حق بیمه از طرف شهرداری وعدم پرداخت بموقع حقوق
روز شنبه 18 بهمن،کارگران شهرداری الوند از دست وپنجه نرم کردن خود وخانواده هایشان با دفترچه های خدمات درمانی بدون اعتبار بدلیل عدم پرداخت حق بیمه از طرف شهرداری این شهر در استان قزوین وعدم پرداخت بموقع حقوق ،خبردادند.
آنها به خبرنگار رسانه ای گفتند: اداره تامین اجتماعی شعبه شهر صنعتی البرز در استان قزوین به دلیل بدهیهای مالی شهرداری الوند به تامین اجتماعی اخیرا از تمدید دفترچههای درمانی کارگرانی که برای تمدید دفترچههای درمانی خود اقدام میکنند، خودداری کرده است.
یکی از کارگران خدماتی شهرداری الوند با بیان اینکه او و همکارانش بیش از 10سال است که به سازمان تامین اجتماعی حق بیمه پرداخت میکنند، در ادامه افزود: در حال حاضر مشکلات بیمهای ناشی از عدم تمدید دفترچههای درمانی این تعداد کارگر و خانوادههایشان به مشکلات معیشتی آنان افزوده است.
به گفته وی؛ به صورت مشخص دوتاسه ماه حق بیمه کارگران این شهرداری به تامین اجتماعی پرداخت نشده، علاوه بر این دو ماه معوقات مزدی طلبکاریم.
این کارگر گفت: در حال حاضر کارگران منتظر هستند که کارفرما معوقات مزدی و بیمهای ما را بپردازد تا بخشی از مشکلاتمان برطرف شود.
وی افزود: در بین کارگران شهرداری الوند کارگرانی وجود دارند که هماکنون خود یا خانوادههایشان در بیمارستانهای طرف قرارداد با تامین اجتماعی بستری هستند و در حال حاضر آنها بیشتر از هر زمانی به دفترچههای درمانی تامین اجتماعی خود نیازمندند اما با مشکلاتی که در زمینه تمدید نشدن دفترچهها برایشان پیش آمده، برای پرداخت هزینههای درمانی سرگردان شدهاند.
این کارگر شهرداری الوند در بخش پایانی سخنانش اظهار داشت: با توجه به اینکه مسئولان استانی و شهرستانی از وضعیت حدود 80 کارگر بخش خدمات شهرداری باخبرند، از آنان میخواهیم نسبت به مشکلات کارگران در آستانه سال نو بیتفاوت نباشند.
*بی سرپناهی قوزبالای قوزکارگران شهرداری سی سخت با ماه ها حقوق معوقه
از دست دادن سرپناه بدنبال زلزله اخیر قوزبالای قوزکارگران شهرداری سی سخت با ماه ها حقوق معوقه شده است.
روز دوشنبه 4 اسفند،جمعی از کارگران شهرداری سیسخت دراستان کهکیلویه و بویراحمد به خبرنگار رسانه ای گفتند: در حال حاضر که چندین روز از زلزله سیسخت میگذرد ما کارگران با از دست دادن سرپناه، جدا از وضعیت بد معیشتی در بدترین شرایط موجود گذران میکنیم.
یکی از این کارگران افزود: علارغم مشکل بیپولی که در نتیجه 10 ماه طلب مزدی برای ما کارگران و خانوادههایمان بوجود آمده، زلزله اخیر مشکلاتمان را چند برابر کرده و جز تعداد معدودی که چادر دریافت کردهاند، مابقی سرپناهی برای خود و خانوادهایشان ندارند.
او با بیان اینکه هم اکنون 87 کارگر شاغل در شهرداری سیسخت مشغول خدمترسانی به مردم در کنار سایر امدادگران هستند، افزود: دغدغه اصلی همه ما همانند سایر مردم شهر ایجاد سرپناهی موقت برای خود و خانوادهایمان است.
اوادامه داد:کارگران شهرداری سیسخت بیشتر از هر زمانی نیازمند وصول طلبهای مالی خود برای ایجاد سرپناه و تامین خوراک و آذوقه برای خود و خانوادههایشان هستند.
او گفت: امدادگران کمکهای خوبی به مردم میکنند اما ناهماهنگیها موجب میشود زمینه سوءاستفاده برخی افراد فراهم شود تا این کمکها به اندازه مورد نیاز افراد مستحق و آواره نرسد. به عنوان نمونه به نظر میرسد چادر به اندازه کافی کمکرسانی شده اما به دلیل فرصتطلبی برخی افراد، به اندازه کافی در اختیار مردم قرار نمیگیرد.
او در ادامه اضافه کرد: به نظر میرسد در وضعیت فعلی روال پرداخت حقوق ما کارگران شهرداری سیسخت همانند ماهها و سالهای گذشته باشد. ما کارگران نمیدانیم با این گرانیها و تورم، چگونه باید هزینههای سنگین زندگی خود را در شرایط بیسرپناهی زلزله تامین کنیم؟ از چه کسی قرض بگیریم و چه زمانی میتوانیم این قرضها را بازپرداخت کنیم؟
وی افزود:مشخص نیست شهرداری چه زمانی قصد دارد مطالبات مزدی کارگران را تسویه نماید؟آخرین حقوقی که دریافت کردهایم یک ماه پیش بود که مربوط به اردیبهشت ماه سال جاری میشد.
او گفت: آسیبی که زلزله به بخشهای مختلف وارد کرده بیشک به افزایش میزان بیکاری در مناطق سیسخت میانجامد.
درهمین رابطه:بلند شدن صدای اعتراض کارگران شهرداری سیسخت نسبت به عدم پرداخت 10 ماه حقوق و وعده های توخالی برای چندین وچندمین بار
روز شنبه 18 بهمن،برای چندین وچندمین بار صدای اعتراض کارگران شهرداری سی سخت در استان کهگیلویه و بویراحمد نسبت به عدم پرداخت 10 ماه حقوق و وعده های توخالی ،بلند شد.
جمعی از کارگران شهرداری سیسخت به خبرنگار رسانه ای گفتند: در 11 ماه و 15 روز سپری شده از سال جاری، فقط یک ماه حقوق فروردین را دو ماه پیش گرفتهایم؛ یعنی 10 ماه مطالباتمان به تاخیر افتاده است.
این کارگران که هر ماه مطالبات خود را با تاخیر 10ماهه دریافت میکنند، گفتند: شهردار جدید که از حدود یکسال پیش مدیریت شهر سیسخت را برعهده گرفته؛ در روز معارفه خود وعده بهروز کردن مطالباتمان را داد اما بعد از گذشت بیش از یکسال هنوز هیچ اقدام جدیدی صورت نگرفته است.
یکی از کارگران واحد خدمات شهرداری سیسخت با بیان این پرسش که چرا اعضای شورای شهر سیسخت هیچ نظارتی بر پرداخت مطالبات کارگران ندارند، گفت: ما از شورای شهرمان در مقام ناظر بر عملکرد شهردار انتظار داریم چارهای برای تامین منابع مالی شهرداری و پرداخت دستمزد نیروی کار شهرداری بیندیشند.
آنها افزودند:دو ماه پیش حقوق فروردین و اردیبهشت ماه را دریافت کردهایم. پرداخت حقوق در هر دوسه ماه یکبار در حالی انجام میشود که شهرداران سابق نیز هر ماه به ما یک حقوق میدادند.
یکی دیگر از کارگران واحد خدمات شهرداری سیسخت در تکمیل سخنان همکار خود گفت: 80 نفر در مجموعه شهرداری سیسخت کار میکنند وبه نظر میرسد در وضعیت فعلی روال پرداخت حقوق همانند ماهها و سالهای گذشته است. ما کارگران نمیدانیم با این گرانیها و تورم، چگونه باید هزینههای سنگین زندگی خود را تامین کنیم؛ از چه کسی قرض بگیریم و چه زمانی میتوانیم این قرضها را بازپرداخت کنیم.
به گفته این کارگران، مشخص نیست شهرداری چه زمانی قصد دارد مطالبات مزدی کارگران را در آستانه سال نو تسویه نماید. قرار بود روز شنبه اول هفته جاری شهردار یک ماه حقوق به حساب کارگران واریز کند، امروز چهار روز از وعده داده شده میگذرد اما تاکنون خبری از پرداختها نیست.
*تهدید به اخراج از کارحربه کارفرمایان برای بالا کشیدن مطالبات کارگران
تعدادی از کارفرمایان برای بالا کشیدن مطالبات کارگران: اگر حق و حقوق خود را کامل بخواهید یا دنبال عیدی کامل باشید، سال بعد، قرارداد کاری شما تمدید نمیشود و اخراج میشوید.
کارگران برخی کارگاههای تولیدی کوچک در گفتگو با خبرنگار رسانه ای، از تهدید جدید کارفرمایان برایعدم تمدید قرارداد در سال بعد خبر میدهند.
این کارگران که قرارداد آنها پایان اسفندماه تمام میشود و باید برای ادامه کار، قرارداد جدید داشته باشند؛ میگویند: کارفرما ما را تهدید کرده که اگر حق و حقوق خود را کامل بخواهید یا دنبال عیدی کامل باشید، سال بعد، قرارداد کاری شما تمدید نمیشود و اخراج میشوید.
این کارگران که برخی از آنها چندین سال سابقه کار دارند، در انتقاد از این وضعیت میگویند: چون قراردادمان موقت است، دستمان به جایی بند نیست؛ میترسیم که سال بعد با ما قرارداد جدید نبندند؛ بنابراین مجبوریم هرچه کارفرما میگوید، گوش دهیم! از ترس بیکار شدن، سراغ شکایت نمیرویم.
وضعیت بغرنج این کارگران در حالی بغرنجتر میشود که به یاد داشته باشیم اصولاً بازرسان کار برای سرکشی به کارگاههای کوچک ورود نمیکنند و هیچ کس از نوع تعامل کارفرما با این کارگران مطلع نمیشود.
این کارگران میگویند: از ترس بیکار شدن مجبوریم با عیدی یک میلیون و پانصد هزار تومانی یعنی کمتر از نصف مقدار قانونی، بسازیم و دم برنیاوریم!
*صدور قرار منع تعقیب بابت اتهام عضویت در گروه های معاند نظام و قرار جلب به دادرسی بابت اتهام تبلیغ علیه نظام برای جوانمیر مرادی
امروز دوشنبه 4اسفند99، طی ابلاغيه الکترونیکی از شعبه 4 بازپرسی به جوانمیر مرادی، ارجاع پرونده وی به اتهام تبلیغ علیه نظام به شعبه یک دادگاه انقلاب کرمانشاه، اعلام گردید.
جوانمیر مرادی در تاریخ 14دی99 به اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت در گروهای معاند نظام توسط اطلاعات سپاه نبی اکرم کرمانشاه بازداشت و توسط شعبه 4 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرمانشاه تفهیم اتهام شده بود که در همان شعبه بازپرسی از اتهام عضویت در گروهای معاند تبرئه گردید.
جوانمیر مرادی عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و انجمن کارگران برق و فلزکار کرمانشاه است. جوانمیر مرادی هیچ جرمی مرتکب نشده است و تنها و تنها بخاطر دفاع از حقوق کارگران و فعالیتهای اجتماعی دستگیر و با اتهامات واهی محاکمه شده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن ابراز انزجار از پرونده سازی امنیتی علیه جوانمیر مرادی، خواهان خاتمه فوری تعقیب قضایی علیه وی و دیگر کارگران و فعالین کارگری است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران_۹۹/۱۲/۴
*تجمع اعتراضی دوباره خانوادههای بیماران SMA نسبت به عدم دسترسی به دارومقابل وزارت بهداشت
روز دوشنبه 4 اسفند برای باری دیگر، خانوادههای بیماران SMAبرای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عدم دسترسی به دارومقابل وزارت بهداشت تجمع کردند.
براساس گزارشات رسانه ای شده،تعداد زیادی ازتجمع کنندگان دارای فرزندهایی بودند که تا به حال داروهای مخصوص بیماری SMA را استفاده نکردند و به همین دلیل طبق گفتههای والدین اغلب فرزندانشان دچار معلولیتهای شدید جسمانی شدند، در حالی که اگر داروهای تخصصی را استفاده میکردند، بخش عمدهی عوارض این بیماری از بین میرفت.
یکی از تجمع کنندگان گفت:تا الان هیچ دارویی برای بیماران ما وارد کشور نشده است، دختر من 14 سال دارد و به دلیل بیماری کم کم فلج شد، در صورتی که اگر دارو مصرف میکرد، میتوانست مثل دیگر بچهها راه برود.