یكى دو روز پيش خبرى منتشر شد دائر بر اين كه آمريكا بخشى از نيروهاى نظامى و نيز چند سامانه پاتريوت خود را از عربستان سعودى خارج مى كند. علت هم ظاهرا استنتاج مقامات مسئول آمريكا اعلام گرديده مبنى بر اين كه اسلام گرايان ايران ديگر توان ضربه زدن به منافع آمريكا در منطقه را ندارند.
خبرى است بسيار مشكوك و در عين حال موجب ايجاد ظن در باره علل اتخاذ اين تصميم ناگهانى، آن هم در شرايط اوج گرفتن تنش بين اين دو كشور .
اين خبر را به دو شكل مى توان تفسير نمود:
نخست، بايد به سخنان خامنه اى رجوع كرد كه امام على و امام حسين رزمنده را رها كرده و به سيرت امام حسن مسالمت جو و مصالحه كننده با معاويه، پناه آورده، تا زمينه يك عقبگرد كامل و تسليم به خواسته هاى شيطان معظم را از هم اكنون فراهم آورد. لذا بايد شك نمود كه مذاكرات پنهانى، بويژه بعد از موشك پرانى هاى كذايى چند ماه پيش به سوى پايگاه نظامى آمريكا در عراق، در جريان بوده و به نتايج ملموسى نيز دست يافته اند.
دوم اين كه با التفات به رهبرى ضعيف جمهورى خواهان آمريكا به سرگردگى ترامب در اداره كردن امور اقتصادى ومالى و صنعتى و بهداشتى ايالات متحده، على الخصوص بعد از شيوع سراسرى ويروس كرونا و نادرستى شيوه و نحوه عمل شان، و ورشكستگى دهها و صدها شركت نفتى آن كشور در كشاكش رقابت فشرده بين كشورهاى عضو اوپك و خارج از اوپك از جمله خود آمريكا، در اين زمان كه هزار ان كارخانه و مؤسسه اقتصادى و مالى اين كشور با فروپاشى و اخراج كاركنان و كارمندان شان مواجهند و انتظار مى رود كه در هر دم و لحظه ميليون ها معترض به خيابان آمده و شالوده نظام سرمايه سالار آنجا را به چالش بكشانند، يكى از مهم ترين راه حل هاى معمول و مقرر و سابقه دار اين قبيل نظام ها يعنى همان توسل به جنگ را بر گزيند و ضعيف ترين حلقه هاى زنجير دشمنان اش را كه در لحظه حاضر همانا جمهورى اسلامى ايران است مورد تهاجم همه جانبه و نه موضعى قرار دهد.
بنابر اين اگر آمريكا نيروهاى اش را بصورت تاكتيكى جابجا مى كند اين به معناى عقب نشينى نيست.
ضمنا مى توان حدس زد كه آمريكا بعد از اخراج بخشى از سپاهيان اش از كشورهاى واقع در جنوب ايران دو هدف را دنبال مى كند:
– استفاده از اين كشورها بعنوان طعمه و دانه سهل و آسان بعد از تشويق جمهورى اسلامى به حمله موشكى و غيره به آنها، و سپس تهاجم متقابل به ايران به بهانه يورش به كشورهاى دوست و هم پيمان و دفاع از آنان؛ درست بمانند آنچه كه براى عراق و كويت روى داد.
– باز كردن و آسان نمودن راه حمله جمهورى اسلامى ايران به چاه ها و لوله ها و تأسيسات و پالايشگاه هاى نفتى منطقه و در نتيجه جهش نرخ و بهاى نفت شركت هاى ورشكسته آمريكا و جان گرفتن آنها.
البته كشورهاى قدرتمند زمانى كه دچار بحران وجودى مى شوند به هر اقدامى دست مى زنند به ويژه اين كه خرد گريزتر از هر زمان ديگرى نيز خواهند شد.
در طرف مقابل، رژيم نامشروع و نامتعادل جمهورى اسلامى نيز ممكن است با اشتباه محاسبه خود خواهان يك درگيرى محدود و كنترل شده باشد تا راه فرجى براى رهايى از اين اوضاع خفقان آور براى نظام خود بيابد كه اين خطاى مهلك، كار را براى نيروهاى آمريكا تسهيل خواهد كرد.
روزبه سرافراز