سرنوشت را باید از سرنوشت
شاید اینبار کمی بهتر نوشت
عاشقی را غرق در باور نوشت
غصه ها را قصه ای دیگر نوشت
یک گام به پیش و دو گام پس
اینکه شورای مستقل بدنبال فضایی جدید برای پیشبرد امر پشتیبانی در خارج از کشور از مبارزات اجتماعی در داخل کشور بود و در ابعادی جدید این مهم را در پیش داشت قطعا گامی به پیش بود. اغلب تجمع های پیشین که از آنها متاسفانه تنها خاطره ای بجا مانده است در محدوده ای ( خودمانی ) بلحاظ نظری بوده است. از میان این تجمعات تنها نهادهایی همانند جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک باقی مانده اند و آنهم نه در شمایل آغازین و اهداف شمرده شده در بیانیه اولیه شان و شکست و خاموشی حتی در انتظار تجمعات کوچکتر و خودمانی که در بلوک های نظری چپ تشکیل شدند, نیز بود. تولرانس و احترام به دگر اندیشی و ازاد اندیشی کسری تمامی آنها بوده است.
قطعا تلاشهای مثبتی هم این نهادهای سنتی تر داشته اند اما واژه موفقیت و گسترش همان مفاهیمی است که همه آنها از آن دور ماندند. تشکیلات در برابر تشکیلات ارتباط متقابل آنها و حفظ آن مقدس بوده است.در فرهنگ سیاسی و ارتباطی تشکلهای سنتی کشورمان و بویژه نحله چپ, ارتباط با افراد و محافل کم نام و بی نام! خط قرمز بوده است. چنانچه به هزاران اطلاعیه و نشریات آنها رجوع شود, پاسخگو به هیچیک از انتقادات این طیف موجود نیستند مگر اینکه منتقد, برش سیاسی و توان رسانه ای در میان افکار عمومی داشته باشد. به تعبیری دیگر مضمون و موضوع نقد از زاویه دید فرقه گرایان در تشکلهای سیاسی سنتی بی اهمیت است مگر سمبه نقدکننده پرزورباشد. البته نشانه هایی از بلوغ سیاسی و فرهنگ تحزب در تشکلهایی دیده میشود اما استثناء قائده را نفی نمیکند.
این سوال همواره مطرح بود که پروژه ایجاد این شورا توهم سیاسیون بی تجربه است و یا حقیقتی مبتنی بر ضرورتی انکار نشونده؟ چنانچه اتوپی بود اما اتوپی طیف وسیعی از فعالین سیاسی,اجتماعی و فرهنگی برای یک تحول در مناسبات موجود در میان چپ خارج از کشور بود.
شورای مستقل اما در پی بهم زدن همه معادلاتی بود که پیش از ان دستمایه نهادهای پیشین قرار گرفته بود و شکست تلاشهایشان را در پیش داشت. اصالت ندادن به نام و نشان و سطح معروفیت افراد, فردی یا تشکیلاتی و دخالت با صفت فردی, مناسبات برابر فعالین و از پائین, گسترش مناسبات شبکه ای, تکیه و شفافیت بخشیدن به اشتراکات و نه وجه تمایز دخالت گران, دعوت از طیفهای بسیار متنوع اما در چارچوب سرنگونی خواهان چپ و دمکرات و فعالین کارگری ومولفه های دیگر که تمایز این نهاد را با سایر تلاش های موضعی نشان میداد.هم از اینجهت فراخوان مزبور چشم اندازی بالنده و فراگیر را برای خود ارزیابی میکرد و گامی به پیش برداشته شده بود.فارغ از اینکه ویروس پیروزی که بجان همگرایی ها در میان نحله چپ افتاده بود,اما اینبار شورای مستقل را هدف قرار داده است.
بخشی از فعالین شورای مستقل اندیشه هایی در پشت سر داشتند و مخفی نگاه داشتند. تاکید بر ایجاد نهاد مالی و کودتا در مناسباتی که قرار بود با توافق جمعی مصوبه های خود را درپشتیبانی از مبارزات اجتماعی جاری در خارج از کشور, ارائه کند. انتشار خودسرانه وعلنی تراکت ویژه اول ماه مه بنام شورای مستقل, و اقدامات دیگر که از حوصله خارج است دستاورد این رویکرد بشدت غیر دمکراتیک افرادی بود که ماههای مدید انتظار لحظه موعود ( اول ماه مه ) را کشیده بودند تا حرف آخر خود را بنام شورای مستقل به ثبت برسانند. این اقدامات در آستانه اول ماه مه نمودی از فرقه گرایی, عدم اعتقاد به دگر اندیشی و اصول کار مشترک در شورای مستقل بود. این افراد اقدامات خود را بنام مدافعان کارگران کاملا موجه میشمارند کمااینکه در ارتباط با نهاد های کارگری خود نیز این روشهای ناپسند را تکرار کردند و تا زمانی که جامه فرقه گرایی را از تن رها نکنند به اقدامات خود ادامه خواهند داد.به اعتقاد ما این منش ها پرچم هیچ طبقه کارگری را نخواهد افراشت.
ادامه دارد
ب.
17.2.20120
بخشی از رفقای ما از انجایی که کل جریان تابع انها نبودند کناره گرفتند. این بیماری سیاسی هنوز ادامه دارد.آنها همه فشارها را چنان بر این نوزاد نوظهور افزایش داده اند که ادامه کاری را غیر ممکن می کنند. تنها راه نشاط دوباره این موجودیت مشارکت وسیع شما عزیزان بود که علیرغم درخواست مکرر من امکان نیافت. مقابله با این بیماری کاری انفرادی نیست. فعالین سیاسی مستقل و منفرد از جمله کسانی هستند که بیشترین صدمات را از فرقه گرایی تحمل کرده اند. چرا از شفاف سازی در برابر این پدیده خودداری می کنند/ ایا خویشتن داری است؟ ایا ملاحظات سیاسی است؟ آیا مناسبات رفیقانه و دوستی های دیرین است؟
بنظر من صراحت سیاسی عین صداقت سیاسی است.
واکنش شما عزیزان در گامهای بعدی این شورا در تداوم و بقای این نهاد مهر تائید خواهد زد