روز اوّل بود. ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۱، نخستین روزی بود که برای اولین مرتبه، زمزمه شیرین و رهاییبخش «زن، زندگی، آزادی» در صحن دانشگاه به فریادی کوبنده تبدیل شد. هر چند که دانشگاه از حیث ایستادن در مقابل زنستیزی چه در صحن خود و چه در گفتمانش، سبقه طولانی دارد.
در آن روزهای نخست، دانشجو سوگوار قتل ژینا بود و تنها ندای آزادی را سر میداد. امّا پیچش ندای آزادی در دانشگاه و پیوند آن با جامعه ستمکشیده، به گوش مسئولین دستنشانده دانشگاه تهران به قدری خوش نیامد که سرکوب در همان هفته اول آغاز شد. سرکوبی که نه تنها خاموشی و خفقان نیاورد که روز به روز بر اتحاد و همدلی دانشجویان افزود. بازداشتهای غیرقانونی از طریق همکاری با نیروهای امنیتی آغاز شد و ترس و وحشتی که هدف بود بر جان دانشجویان بیفتد، تُفی سر بالا شد و همان وحشت به جان حراست و ریاست دانشگاه افتاد؛ که ضرب و شتم وحشیانه، فحاشی، گروگانگیری استفاده از شوکر و کاسکت، پر کردن دانشگاه از لباس شخصی، باز کردن دربهای پردیس مرکزی به روی نیروهای امنیتی و شلیک گاز اشکآور و تیر ساچمهای و همچنین گشایش دربهای پردیس فنی و شمالی به روی تفنگداران، بازداشتهای فلهای و تعلیق کردن فلهای دانشجویان، رفتارهایی ضدقانونیست علیه دانشگاه و دانشجو که مصداق همان ترسشان میباشد.
اکنون که ۸ هفته از اعتراضات و اعتصابات دانشجویی گذشته است، باید با افتخار گفت که جنبش دانشجویی ۱۴۰۱، از لحاظ گستردگی، فراگیری، دوام، پیوند با جامعه و در نهایت آنچه بیان میکند و میطلبد، در تاریخ دانشگاهی ایران بیبدیل است. اتحادی عظیم و جنبشی خودجوش و بدنهمحور را شاهد هستیم که ناکامی در سرکوب آن، بر این مهم گواهی میدهد.
حال که این گونه بر دانشگاه و دوران دانشجویی خود میبالیم و دست در دست هم مقابل ضد دانشجویان و دانشگاه ایستادهایم، همچنان درنگ و تردید نخواهیم کرد و حقارت نشستن سر کلاسهای درس و ننگ سکوت در برابر ظلم را نخواهیم پذیرفت. ما تا دیدار دوباره دوستانمان که به ناحق بازداشت یا تعلیق شده مقاومت کرده و روز آخر را خود تعیین خواهیم کرد؛ همانگونه که روز اوّل را نیز خود رقم زدیم.
با رمز اعتصاب، جمع کثیر دانشجویان دانشگاه تهران.
#دانشگاه_تهران
3⃣4⃣1⃣7⃣
🆔 @senfi_uni_iran