يازده دی ماه، روز تجدید پیمان با جانباختگان راه کارگر است. روزی که اولین دبیر اول سازمان ما ، رفیق علیرضا شکوهی ، پس از ماهها مقاومت در مقابل شکنجه گران حکومت اسلامی و دفاعی دلیرانه در بیدادگاه انقلاب اسلامی در مقابل جوخه ها ی مرگ ایستاد. در زمانه ای که سکوت داخلی وبین المللی وسرکوب های خونین ، توهم به خمینی وروحانیت و جنگ ارتجاعی ، دست خبرگان آدمخوار را برای اعدام هزاران نفر از بهترین فرزندان مردم باز گذاشته بود، در زمانه ای که زندانها انباشته از دهها هزار زندانی نوجوان وجوانی بود که آزادی و برابری و سرنگونی حکومت الله را میخواستند وتنها بخاطر اعلامیه و نشریه ای د رمقابل جوخه های مرگ قرار می گرفتند. ایستادگی رفقایی چون علی رضا شکوهی اهمیت بسیار داشت. در این میان ما بسیاری از اعضای دفتر سیاسی و کمیته مرکزی و کادرها و اعضا و هواداران سازمان را همچون هزاران فعال انقلابی چپ و ترقیخواه در سراسر کشور، در مقابل جوخه های مرگ وخاورانهای ایران یافتیم. آرمان طلبان شریفی که عروج روحانیت به تخت سلطنت را شکست انقلاب ۵۷ وآرمانهای بزرگ آن میدانستند وصدای گامهای فاشیسم اسلامی وجهنم کنونی را پیش بینی میکردند ومیخواستند با همه ی وجودشان در مقابل آن مقاومت وایستادگی کنند.
اینک که انقلاب زن –زندگی – آزادی ،در چهارمین ماه نبرد روزانه ی خیابانی ، تظاهرات ، اعتصابات ، اعتراضات، مقاومتهای درخشان در خیابان و زندان ها است ؛ اینک که میلیونها نفر در ایران وجهان ،شیفته ی انقلاب ژینا وزندگی شده وهمبستگی ها وهمیاری های بزرگ را خلق میکنند؛ اینک که اکثریت عظیمی از مردم به حکومت اسلامی، به دیکتاتوری ، به آپارتاید جنسی و مذهبی ،به تبعیض ها ونابرابریهای اجتماعی واقتصادی « نه « روشن را فریاد میکنند و درهمبستگی های بزرگ از آستارا تا زاهدان ، از کردستان تا خراسان ، از خوزستان تا آذربایجان فریاد آزادی و همراهی با یکدیگر جلوه ای با شکوه از ایستادگی وفداکاری را به نمایش می گذارند، نامها و خاطره ها ویادهای رفیقان ما در مقابل ما رژه میرود. اینک یاران ما زنده شده اند. اینک مقاومت و ایستادگی و آرمان خواهی علی ویوسف و غلام و شهلا و خدیجه و نسرین ونیلوفر ویحیی و کوروش و بیتا و رحمت ……. ، در ایستادگی و وفاداری مجیدرضا ومحسن و مهسا و بیتا و… خود را به نمایش میگذارد. اینجاست که «ما بسیاریم » معنای عمیق خودرا بازتولید کرده ومیکند. اینجاست که میگوییم علیرغم همه هزینه های گزاف ، فاشیسم اسلامی نتوانست ما را از هدف رهایی بازدارد. انقلابیون دهه ی پنجاه وشصت ، در شرایطی مبارزه ی انقلابی علیه استبداد شاهی وفقاهتی را دنبال میکردند ، که اکثریت عظیمی از مردم از ابعاد فاجعه بار حاکمیت دینی وموروثی ، حاکمیت الله بر مردمان آگاه نبودند. اکثریت بزرگی از مردم ، صدای پای فاشیسم ونعلین روحانیت را نشنید ودر توهم نوستالژیک اجرای « عدل اسلامی » بود، که سده ها از منابر ومساجد ورسانه های حکومتی و روحانی شنیده بود. دوره ای طولانی از نبرد وفداکاریهای بزرگ وتجربه زندگی میطلبید که واقعیت تلخ وسخت خودرا به نمایش بگذارد. به این سبب است که میتوانیم اذعان کنیم که انقلاب زن –زندگی –آزادی ،ثمره ی همه فداکاریها وایستادگی های نسلی است که علیه فاشیسم اسلامی، علیه استبداد و ستم سرمایه داری درهمه ی این سالها جنگیده است. اینک که جنبش انقلابی مردم در برابر حاکمیت اسلامی قد علم کرده است،اینک که اکثریت عظیم مردم به عمق فاجعه ای که حاکمیت اسلامی در کشورمان به وجود آورده، پی برده اند. اینک دیگر جانباختگان نبرد در سکوت و در خاوانهای ایران ، بی نام ونشان به خاک سپرده نمی شوند، اینک هر جانباخته ای ،پرچمی برای نبردی تازه وگسترش آن در شهرها ومناطق دیگراست. اینک مهسا وبیتا ومحسن وفرید و مجید رضا و…. فریاد میشوند، با شادی با طبل وسرود وشعر وفریاد بدرقه میشوند ونامهایشان بر پرچمها حک میشود تا رویاهای آزادی و برابری و حرمت انسانی، درهمبستگی های انسانی خودرا جلوه گر کند. اینک که دار وداغ واعدام وشکنجه نمیتواند مردم را به خانه بازگرداند، اینک که سکوت آغاز وادامه ی بیداد است ومردمان ایران علیه بیداد برخاسته اند. قطعا باید برای پیروزی این جنبش زن –زندگی –آزادی ، اولین و ضروری ترین اقدام سرنگونی حکومت اسلامی وسازمان دادن نظامی مردمی است که آزادی های بی حد وحصر سیاسی ، حق تعیین سرنوشت مردم بدست خودشان، پایان دادن به هرنوع حاکمیت فردی و موروثی و ایدئولوژیک را سرلوحه ی خود قرار دهد. حاکمیتی که برای تامین دمکراسی پایدار و گسترده ،به حاکمیت اقلیت از هر نوع آن پایان دهد و راه را برای حاکمیت اکثریت عظیم بدست اکثریت عظیم وبرای اکثریت عظیم فراهم کند.
سازمان راه کارگر یک بار دیگر در برابر مادران، پدران، همسران، فرزندان و خانواده های تمامی جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم سر تعظیم فرود مي آورد و یاد همه آن عزیزان را گرامی داشته و با آنان عهد می بندیم تا تحقق همه آرمانهای شریف همه جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم ،تا سپردن حاکمیت دین وروحانیت وسرمایه به گورستان تاریخ ، دست از نبرد برنداریم. در این نبرد قطعا نام ویاد وآرمانهای رفقای مان همچون طلعتی درخشان بر پرچمهای سرخمان خواهد درخشید.
یاد یاران یاد باد!
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
۲۹ دسامبر ۲۰۲۲
يازده دی ماه، روز شهدای سازمان راه کارگر است. روزی که اولین دبیر اول سازمان ما ، رفیق علیرضا شکوهی ، پس از ماهها مقاومت در مقابل شکنجه گران حکومت اسلامی و دفاعی دلیرانه در بیدادگاه انقلاب اسلامی در مقابل جوخه ها ی مرگ ایستاد. در زمانه ای که سکوت داخلی وبین المللی وسرکوب های خونین ، توهم به خمینی وروحانیت و جنگ ارتجاعی ، دست خبرگان آدمخوار را برای اعدام هزاران نفر از بهترین فرزندان مردم باز گذاشته بود، در زمانه ای که زندانها انباشته از دهها هزار زندانی نوجوان وجوانی بود که آزادی و برابری و سرنگونی حکومت الله را میخواستند وتنها بخاطر اعلامیه و نشریه ای د رمقابل جوخه های مرگ قرار می گرفتند. ایستادگی رفقایی چون علی رضا شکوهی اهمیت بسیار داشت. در این میان ما بسیاری از اعضای دفتر سیاسی و کمیته مرکزی و کادرها و اعضا و هواداران سازمان را همچون هزاران فعال انقلابی چپ و ترقیخواه در سراسر کشور، در مقابل جوخه های مرگ وخاورانهای ایران یافتیم. آرمان طلبان شریفی که عروج روحانیت به تخت سلطنت را شکست انقلاب ۵۷ وآرمانهای بزرگ آن میدانستند وصدای گامهای فاشیسم اسلامی وجهنم کنونی را پیش بینی میکردند ومیخواستند با همه ی وجودشان در مقابل آن مقاومت وایستادگی کنند.
اینک که انقلاب زن –زندگی – آزادی ،در چهارمین ماه نبرد روزانه ی خیابانی ، تظاهرات ، اعتصابات ، اعتراضات، مقاومتهای درخشان در خیابان و زندان ها است ؛ اینک که میلیونها نفر در ایران وجهان ،شیفته ی انقلاب ژینا وزندگی شده وهمبستگی ها وهمیاری های بزرگ را خلق میکنند؛ اینک که اکثریت عظیمی از مردم به حکومت اسلامی، به دیکتاتوری ، به آپارتاید جنسی و مذهبی ،به تبعیض ها ونابرابریهای اجتماعی واقتصادی « نه « روشن را فریاد میکنند و درهمبستگی های بزرگ از آستارا تا زاهدان ، از کردستان تا خراسان ، از خوزستان تا آذربایجان فریاد آزادی و همراهی با یکدیگر جلوه ای با شکوه از ایستادگی وفداکاری را به نمایش می گذارند، نامها و خاطره ها ویادهای رفیقان ما در مقابل ما رژه میرود. اینک یاران ما زنده شده اند. اینک مقاومت و ایستادگی و آرمان خواهی علی ویوسف و غلام و شهلا و خدیجه و نسرین ونیلوفر ویحیی و کوروش و بیتا و رحمت ……. ، در ایستادگی و وفاداری مجیدرضا ومحسن و مهسا و بیتا و… خود را به نمایش میگذارد. اینجاست که «ما بسیاریم » معنای عمیق خودرا بازتولید کرده ومیکند. اینجاست که میگوییم علیرغم همه هزینه های گزاف ، فاشیسم اسلامی نتوانست ما را از هدف رهایی بازدارد. انقلابیون دهه ی پنجاه وشصت ، در شرایطی مبارزه ی انقلابی علیه استبداد شاهی وفقاهتی را دنبال میکردند ، که اکثریت عظیمی از مردم از ابعاد فاجعه بار حاکمیت دینی وموروثی ، حاکمیت الله بر مردمان آگاه نبودند. اکثریت بزرگی از مردم ، صدای پای فاشیسم ونعلین روحانیت را نشنید ودر توهم نوستالژیک اجرای « عدل اسلامی » بود، که سده ها از منابر ومساجد ورسانه های حکومتی و روحانی شنیده بود. دوره ای طولانی از نبرد وفداکاریهای بزرگ وتجربه زندگی میطلبید که واقعیت تلخ وسخت خودرا به نمایش بگذارد. به این سبب است که میتوانیم اذعان کنیم که انقلاب زن –زندگی –آزادی ،ثمره ی همه فداکاریها وایستادگی های نسلی است که علیه فاشیسم اسلامی، علیه استبداد و ستم سرمایه داری درهمه ی این سالها جنگیده است. اینک که جنبش انقلابی مردم در برابر حاکمیت اسلامی قد علم کرده است،اینک که اکثریت عظیم مردم به عمق فاجعه ای که حاکمیت اسلامی در کشورمان به وجود آورده، پی برده اند. اینک دیگر جانباختگان نبرد در سکوت و در خاوانهای ایران ، بی نام ونشان به خاک سپرده نمی شوند، اینک هر جانباخته ای ،پرچمی برای نبردی تازه وگسترش آن در شهرها ومناطق دیگراست. اینک مهسا وبیتا ومحسن وفرید و مجید رضا و…. فریاد میشوند، با شادی با طبل وسرود وشعر وفریاد بدرقه میشوند ونامهایشان بر پرچمها حک میشود تا رویاهای آزادی و برابری و حرمت انسانی، درهمبستگی های انسانی خودرا جلوه گر کند. اینک که دار وداغ واعدام وشکنجه نمیتواند مردم را به خانه بازگرداند، اینک که سکوت آغاز وادامه ی بیداد است ومردمان ایران علیه بیداد برخاسته اند. قطعا باید برای پیروزی این جنبش زن –زندگی –آزادی ، اولین و ضروری ترین اقدام سرنگونی حکومت اسلامی وسازمان دادن نظامی مردمی است که آزادی های بی حد وحصر سیاسی ، حق تعیین سرنوشت مردم بدست خودشان، پایان دادن به هرنوع حاکمیت فردی و موروثی و ایدئولوژیک را سرلوحه ی خود قرار دهد. حاکمیتی که برای تامین دمکراسی پایدار و گسترده ،به حاکمیت اقلیت از هر نوع آن پایان دهد و راه را برای حاکمیت اکثریت عظیم بدست اکثریت عظیم وبرای اکثریت عظیم فراهم کند.
سازمان راه کارگر یک بار دیگر در برابر مادران، پدران، همسران، فرزندان و خانواده های تمامی جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم سر تعظیم فرود مي آورد و یاد همه آن عزیزان را گرامی داشته و با آنان عهد می بندیم تا تحقق همه آرمانهای شریف همه جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم ،تا سپردن حاکمیت دین وروحانیت وسرمایه به گورستان تاریخ ، دست از نبرد برنداریم. در این نبرد قطعا نام ویاد وآرمانهای رفقای مان همچون طلعتی درخشان بر پرچمهای سرخمان خواهد درخشید.
یاد یاران یاد باد!
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
۲۹ دسامبر ۲۰۲۲