چهل و چهار سال پیش طوفان خشم انقلابی مردم علیه استبداد، اختناق پلیسی، نبود آزادیهای سیاسی، تشدید فقر و فلاکت اجتماعی، دستگاه عظیم دیکتاتوری شاهنشاهی را که خود را سایه خدا میخواند به گور سپرد. اما بدلیل فقدان حضور سازمانیافته طبقه کار گر، سرکوب شدید آزادیخواهان و سازمانهای چپ و کمونیست و تقویت دستگاه روحانیت در دوره استبداد شاهی، فسیلهای مومیایی شده تاریخ با کمک قدرتهای جهانی قدرت را بدست گرفتند و انقلاب شکست خورد.
در شرایطی که خواستهای آزادیخواهانه و عدالت محور انقلاب ضد استبدادی بیست و دوم بهمن سال پنجاه و هفت همچنان بی پاسخ مانده و خمینی با مصادره انقلاب و اعمال سیاست های ضد بشری بحران زای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را به سراشیبی فروپاشی کامل سوق داده است، در حالیکه رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی همچون چهل و چهارسال گذشته بر سیاست سرکوب و نادیده گرفتن پایه ای ترین حقوق آحاد مردم ادامه می دهد، جوانان به جان آمده از بی کاری و بی آیندگی و درعین حال آگاه به حقوق حقه خود در دنیای مدرن، راه مستقل و انقلابی خود را در پیش گرفتند.
طوفان خشم فروخورده این نسل به پا خاسته علیه کل نظام مبلغ تاریک اندیشی، فساد، قتل و تجاوز با قتل جنایتکارانه مهسا ژینا امینی، دختر کرد ۲۲ ساله، در روز ۲۵ شهریور بدست نیروهای انتظامی در تهران به اتهام بد حجابی سراسر کشور را در نوردید. خیزش انقلابی جوانان و پیشاپیش آنان زنان با سوزاندن روسری ها، خواندن سرود و ترانه ها ی شاد و انقلابی و با سر دادن شعار « زن ، زندگی، آزادی » از کردستان تا بلوچستان گسترش یافت و آغاز پایان رژیم نابهنگام برخاسته از اعماق تاریکی اعصار جمهوری اسلامی را به گوش همگان رساند، بطوریکه در اندک زمانی همبستگی و حمایت دانشجویان، کارگران، پرستاران، دانش آموزان، پزشکان، بازاریان، کامیون داران و بیکاران درمانده از تامین نان روزانه خود را در پی داشت. در این خیزش همگانی تا کنون بیش از پانصد نفر، از جمله ۶۴ کودک، جان خود را از دست دادند، بیش از بیست نفر زیر شکنجه جان باختند، صدها نفر یک یا هر دو چشم خود را از دست دادند و افزون بر بیست هزار نفر نیز دستگیر شده اند.
ایستادگی حماسی جوانان در مقابل نیروهای سرکوب با چنان جسارتی همراه بود که طی چند هفته تاثیرات شگرف جهانی بر جای گذاشت و زنان در بسیاری از کشورها در همبستگی با خیزش زنان در ایران، با مشارکت در تظاهرات ایرانیان در کشور های مختلف و ایراد سخنرانی، هم آوازی و همبستگی خود با مردم ایران را به اشکال مختلف اعلان کردند.
در رویارویی با خیزش انقلابی جاری، رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی از ارتکاب هیچ جنایتی فروگذار نکرد: ضرب و شتم با باتون، شوک برقی، تجاوز به معترضین، کشتن زیر شکنجه و دزدیدن و سر به نیست کردن آنها، سوزاندن دستگیر شدگان در تعدادی از زندانها، حتی دزدیدن اجساد کشته شده ها و ناپدید کردن آنها به هدف جلوگیری از تجمع بازماندگان در مراسم تدفین فرزندانشان، کشتار بیش از صد معترض بلوچ تنها در نخستین نماز جمعه بعد از آغاز تظاهرات سراسری، حمله و تیراندازی به خانه های معترضین، دستگیری و ضرب و شتم آنها همگی به امر روزانه آمرین و عاملین جنایت و کشتار مردم در تظاهرات مسالمت آمیزشان تبدیل شده است.
رژیم ، سراسیمه از گسترش اعتراضات مردمی در دهها استان و صدها شهر و روستا، با بمباران اردوگاههای پناهندگان و سازمانهای اپوزیسیون در اقلیم کردستان، و کشتار وحشیانه مردم بلوچستان تلاش کرد که نبرد مسلحانه زودرسی را به راه بیاندازد و چون موفق نشد سناریوهای مانند حمله به شاه چراغ شیراز و کشتار تعدادی از زوار و نسبت دادن آن به داعش از یکسو و انگلیس، امریکا، اسرائیل و گروهک ها از سوی دیگر و بحران آفرینی برون مرزی و دستگیری های فله ای را به اجرا گذاشت بجای پرداختن به علل خیزش انقلابی مردم ، سرکوب چهل و چهار ساله هر نوع صدای آزادیخواهی و حق طلبی، چپاول حقوق ناچیز کارگران، معلمین، پرستاران، بازنشستگان و دیگر اقشار زحمتکش به هدف تامین زندگی حزب الله در لبنان و هزینه میلیاردها دلار در سوریه، یمن جهت تقویت شیعیان و سازماندهی گروهای نیابتی بخشی از سیاست سلطه جویانه و ویرانگر رژیم در منطقه و جهان را تشکیل میدهد.
این همه در شرایطی است که طبق اعتراف دولت شصت میلیون نفر و طبق گزارش بانک جهانی هشتاد در صد مردم زیر خط فقر زندگی می کنند و آنچه روز به روز دامنه پیدا می کند پناه بردن هزاران انسان گرسنه و بی خانمان به گور خوابی، کارتن خوابی، اتوبوس خوابی و زباله گردی برای پیدا کردن لقمه ای نان جهت رفع گرسنگی می باشد. هم از اینروست که ما شاهد خیزش انقلابی نسلی هستیم که در عین آگاه بودن به حقوق پایمال شده خویش تحت حاکمیت فاشیستی جمهوری اسلامی و تجاربی که طی مبارزات خود در جنبش دانشجویی ۷۸، جنبش علیه تقلب در انتخابات سال ۸۸ و شورش های دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ کسب کرده اند، مبارزه برای سرنگونی کل نظام را هدف قرار داده اند. آنها نفرت خود را از حاکمان خونخوار در شعارهایی چون « مرگ بر دیکتاتور » ، « مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه ، چه رهبر» و« نه سلطنت، نه رهبری، دمکراسی، برابری » « نه کولبری، نه سوخت بری، آزادی، برابری »، و « نان، کار، آزادی، حکومت شورایی » نشان می دهند.
زنان که اعتراضات خود را در روز هشت مارس سال ۵۸ با سر دادن شعار « ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم! » آغاز کردند، پیشاپیش این خیزش به پاخاسته اند تا علیه فرایند تولید و باز تولید آپارتاید چند گانه جنسی ـــ جنسیتی و تبعیضات نهادینه شده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با سر دادن شعرهایی چون: « نه روسری، نه توسری، آزادی و برابری » ، « نان، کار، آزادی، پوشش اختیاری » یا « از کردستان تا تهران ، ستم علیه زنان » مبارزه کنند.
شکل گیری خیزش انقلابی جوانان و تاثیرات آن در داخل و خارج کشور از سویی حساسیت دول امپریالیستی و ارتجاعی را نسبت به آن برانگیخته و از دیگر سو، موج سوارانی چون خانواده پهلوی و طرفداران سلطنت را به موضع گیری و سوء استفاده از شرایط متحول کنونی برای مصادره این جنبش و به انحراف کشاندن آن واداشته است. هدف این گروه ها وهم پیمانانشان تغییر راس هرم قدرت حاکم به کمک دستگاههای نظامی سپاه پاسداران، ارتش و نیروهای انتظامی موجود است. بنابراین، وظیفه همه نیروهای مترقی، آزادیخواه و برابری طلب است که فعل و انفعالات نیروهای راست چه داخلی و چه دست پرورده امپریالیسم امریکا و دول ارتجاعی را رصد کنند تا بتوان با افشای مداوم آنها و برنامه های دستوری اربابانشان مانع شکل گیری چلبی های جدید در هیات رضا پهلوی یا دولت های ساختگی در تبعید چون « شورای مدیریت گذار » یا « شورای ملی تصمیم » و سلبریتی های بعضا وجیه المله که در صددند با جابجایی قدرت حاکم با رضا پهلوی همان بساط صد سال گذشته دیکتاتوری، غارت، فساد و تباهی حکومت های شاهنشاهی را زیر عنوان « سکولار دمکراسی » یا شعار « همه باهم » بر مردم ستمدیده ایران تحمیل کنند.
تاثیرات جهانی خیزش انقلابی « زن، زندگی، آزادی » نیروهای ارتجاعی و وابسته به امپریالیسم، را از همان آغاز جهت برهم زدن توازن نیرو به نفع خود و به انحراف کشاندن جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه به تکاپو واداشت. آنها با طرح شعارهایی چون « مرد، میهن، آبادی » و اخیرا با « وکیل ملت » دانستن رضا پهلوی و« اجنبی » نامیدن هرکس که با پهلوی نیست را با پشتیبانی همه جانبه دول امپریالیستی و ارتجاع منطقه در خدمت پروژه بدیل خود قرار داده اند.
ما ضمن دفاع قاطعانه و همه جانبه از خیزش انقلابی و حق طلبانه زنان، جوانان دانشجویان، دانش آموزان، کارگران، پرستاران، ملیت های تحت ستم و معتقدین به مذاهب گوناگون، سیاست جنایتکارانه سرکوب اعتراضات مردم به پاخاسته را محکوم می کنیم. ما از همه نیروهای مترقی، دمکرات، آزادیخواه و برابری طلب می خواهیم که درعین تلاش جهت آزادی بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی، در همبستگی و اتحاد با همه نیروهای کار و زحمت در ایجاد و گسترش تشکل های مستقل در محیط کار و زندگی کارگران و کمک به خود سازمانیابی تشکل های مدنی زنان، دانشجویان، دانش آموزان و دیگر آحاد جامعه به یاری نیروهای به پاخاسته شتافته، به پیروزی انقلاب جاری و گذار به جامعه فارغ از ستم و استثمار یاری رسانند!
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر!
بهمن ۱۴۰۱