با تألم و دردی عمیق از خبر درگذشت دوست عزیز نوجوانی و اوان جوانی، نادر فولادی اطلاع یافتم.
نادر زرگر فولادی در واقع دوست صمیمی دوران نو جوانی و جوانی دوست مشترکمان زنده یاد ناصر سجادی بود و از آنطریق در زادگاهمان، شهر سقز در کردستان با هم آشنا شدیم.
روحیه ورزشکاری، فروتنی و ادب و تواضع هر دوی آنان، هر نگاهی را به خود جلب می نمود. نادر کمتر لب به سخن می گشود اما با نگاه عمیق و صمیمی یارانش را در فعالیتهای گوناگون همراهی می کرد.
از مدتی قبل از انقلاب ۵۷ و به دلایل متعدد سربازی، تحصیل در نقاط دیگر و …، روابط و دیدار به ندرت و اتفاقی صورت می گرفت. ناصر پس از مدتی کوتاه بعد از انقلاب به عنوان سرباز وظیفه طی اتفاقی، یار صمیمی خود نادر را و همه ما را تنها گذاشت.
در این دوران حساس و شکل گیری «جنبش مقاومت خلق کرد» هرکدام در نقطه و در جایگاهی قرار گرفتیم.
پس از تصرف شهرهای کردستان توسط رژیم اشغالگر، غالب نیروهای سیاسی در خاک کردستان عراق استقرار یافتند.
در یکی از مناطق و در پایگاه سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)، کاک طاهر (نادر) را دیدم. دیداری غافلگیر کننده ولی بسیار مسرت بخش.
اوان آشنائی و یاد ناصر و همه خاطرات دیگر را کوتاه مرور کردیم.
این دیدار به علت شرایط ویژه آن زمان و رفت و آمد به خارج و در نهایت جابجائی غالب نیروها به سمت اروپا، نتوانست ادامه یابد و استمرار پیدا نکرد.
سالها قبل، از مشکلات عدیده نادر اطلاع پیدا کرده بودم. از دوست و دوستان مشترک جویای حال همدیگر می بودیم اما مسافرت های کوتاه و در فقدان رابطه ای مستمر، به جز یک بار و زمانی که برای مراسم خاکسپاری و بزرگداشت یکی از چهره های سرشناس فعال به هانوفر رفته بودم، فرصت دیدار نیافتیم.
امروز با یادآوری همه خصائص نیک و برجسته نادر و در اندوه از دست دادن وی، صمیمانه در کنار و همراه و همدل تمامی خانواده، بستگان، یاران، دوستان و همرزمان او در هر دو سازمان راه کارگر و سازمان کارگران انقلابی ایران – راه کارگر می باشم و با تمامی آنها همدردی عمیق دارم.
یاد و خاطره نادر (کاک طاهر) زنده و ماناست.
رئوف کعبی
یکشنبه اول آبانماه ۱۴۰۲
۲۲ اکتبر ۲۰۲۳