هجوم غیر قابل پیش بینی و غیر قابل انتظار فلسطینی ها به شهرک نشینان اطراف غزه در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ فصل تازه ای را در مبارزه ۷۵ ساله فلسطینی ها علیه اشغالگران صهیونیست گشود.این هجوم نتیجه فشار حداکثری رژیم اسرائیل بر ۲.۵ میلیون نفر انسانی بود که برای مدت طولانی در یک محیط کوچک و بسیار محدود زندانی شده بودند.روشن نیست که تدارک دهندگان این یورش از تبعات و نتایج گسترده و جهانی این اقدام آگاهی داشتند یا نه ولی آنچه پس از عکس العمل انتقام جویانه اسرائیل و بمباران بی امان غزه رخ داد تاثیرات مهمی در سطح جهانی در معادله بین نیروها و کشورها ایجاد کرد. اشاره به برخی از این تاثیرات ادعای فوق را روشن تر می کند.
1.قرارداد ابراهیم . Abraham Accord
این قرارداد که در زمان ریاست جمهوری ترامپ نوشته شد بر آن بود تا روابط کشورهای عربی را با اسرائیل عادی کند.ابتدا بحرین و امارات متحده عربی حاکمیت اسرائیل را به رسمیت شناختند و سفارتخانه های طرفین آغاز به کار کردند. در ادامه دولت مراکش در ازای پذیرش حاکمیت این کشور بر صحرای غربی از سوی آمریکا به این پیمان پیوست. و رژیم سودان ( خارطوم ) نیز به این پیمان ملحق شد. دولت های ترکیه و عربستان سعودی نیز در حال پیوستن به این قرارداد بودند که با حادثه هفتم اکتبر ملغی شد.اردوغان در سخنرانی خود بمباران غزه توسط اسرائیلی ها را محکوم کرد و بر پیوستن خود به قرارداد ابراهیم خط بطلان کشید. اوضاع در مورد عربستان سعودی هم به همین منوال بود.بحرانی که پس از هفتم اکتبر آغاز شد تاثیر بسیار نیرومندی بر قرارداد ابراهیم گذاشت و با اطمینان می توان گفت این قرارداد اکنون طرحی شکست خورده است. یا با توجه به ماهیت کاملا زبون و وابسته این رژیم ها به سرمایه جهانی ، تا مدتی طولانی به تاخیر افتاده است
۲. افشای صهیونیسم به عنوان یک ایدئولوژی نژاد پرستانه
صهیونیسم به عنوان یک ابزار ایدئولوژیک نژاد پرستانه که راه را برای کشتار قومی (ژنوساید) مردم فلسطینی غزه فراهم کرده است بیش از پیش در مقابل چشمان حیرت زده مردم جهان افشا شده است. احساسات مردم در کشورهای مختلف جهان چنان برانگیخته شد که دست به تظاهرات گسترده ای علیه بمباران مردم غزه توسط اسرائیل زدند. این تظاهرات تحسین برانگیز نشان داد که بشریت هنوز با وجدان خود وداع نکرده و اسیر تبلیغات دروغین رسانه هایی که توسط سرمایه جهانی اداره می شوند نمی شود. حتی یهودیان مترقی در آمریکا و اروپا برای نشان دادن بیزاری خود از کشتار فلسطینی ها توسط رژیم اسرائیل تظاهراتی ترتیب دادند . تحلیل های آبکی رسانه های دنیای سرمایه داری در شیطان سازی فلسطینی ها و مظلومیت اسرائیلی ها با به خیابان آمدن میلیون ها نفر در جهان در تظاهرات بر علیه اسرائیل ٬ و با باز شدن پرونده ۷۵ ساله استعمار و تجاوز به فلسطینی ها را بی اثر شد . حتی برخی از رسانه های داخل اسرائیل مثل هاآرتص صحت ادعاهای نیروهای امنیتی اسرائیل در مورد سربریدن بچه های اسرائیلی توسط چریک های فلسطینی زیر سوال بردند.
۳. آمریکا طلایه دار ژنوساید
اگرچه جنایت در حال انجام بر ملت فلسطین به پای صهیونیسم و دولت اسرائیل نوشته می شود ولی نباید حمایت قاطع آمریکا و کشورهای عضو ناتو از اسرائیل را در بمباران غزه فراموش کنیم. آمریکا به همراه 13 کشور دیگر از جمله اتریش و مجارستان و گواتمالا و کرواسی و چند کشور بی نام ونشان کوچک دیگر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برای اجرای آتش بس به منظور کمک رسانی به مجروحان ناشی از بمباران غزه را وتو کرد.در ادامه اگرچه مجمع عمومی سازمان ملل به اجرای آتش بس در غزه رای داد ولی برخلاف شورای امنیت، رای مجمع عمومی ضرورت اجرایی ندارد و تنها ابزاری برای نشان دادن تمایلات سیاسی است.رای مجمع عمومی نشان داد که اکثر رژیم های سیاسی به دلیل فشار افکار عمومی مردم کشورهای خود خواهان آتش بس ارتش اسرائیل هستند ولی آمریکا که بزرگترین حامی رژیم اسرائیل است بر ادامه بمباران غزه اصرار دارد. اعزام ناوهای هواپیمابر آمریکا به دریای مدیترانه در نزدیکی سواحل اسرائیل جهت پشتیبانی نظامی در صورت ضرورت و تسریع در ارسال سلاح و تجهیزات جنگی و کمک های مالی موجب شد تا در تمرکز آمریکا و ناتو در کمک به اوکراین خلل وارد شود. ناتو که با توجه به شکست های پی در پی فاشیست های حاکم بر اوکراین در ضد حمله ها روزهای دشواری را تجربه می کرد با باز شدن جبهه جدیدی در خاورمیانه بر دشواری هایش در جبهه اوکراین افزوده شد.
۴. رژیم جمهوری اسلامی پس از هفتم اکتبر
رژیم جمهوری اسلامی خسته و درمانده پس از رویارویی یک ساله با جنبش ” زن ، زندگی ، آزادی” که در داخل و خارج از ایران تا حدود زیادی ته مانده وجهه سیاسی اش را از دست داده بود با حمله فلسطینی ها در هفتم اکتبر ٬ کانال تازه ای برای عرض اندام پیدا کرد. جمهوری اسلامی با سوء استفاده از تبلیغات رسانه های وابسته به ناتو که جمهوری اسلامی را پدر خواند حماس و مغز متفکر حمله هفتم اکتبر معرفی می کردند برای خودش وجهه سیاسی جستجو می کرد و به شایعات ساخته و پرداخته بنگاه های اروپایی و آمریکایی دامن زد.ولی پر واضح است که با توجه به عمق فساد های مالی و سیاسی در رژیم جمهوری اسلامی که به اسرائیل امکان داده تا به اعماق سازمان های اطلاعاتی و محرمانه رژیم ایران نفوذ کند در صورتی که جمهوری اسلامی عامل و طراح عملیات هفتم اکتبر بود سازمان های اطلاعاتی اسرائیل همزمان اخبار این حمله را در اختیار داشتند و در انتظار جنگجویان فلسطینی می نشستند .یحیی سنوار مغز متفکر هفتم اکتبر که ۲۲ سال از عمرش را در زندان های اسرائیل گذرانده و کاملا به زبان عبری هم مسلط است به خوبی می داند که جمهوری اسلامی آبکش سوراخ سوراخ شده ای است که جاسوسان اسرائیل در همه جای آن حضور دارند . علیرغم هیاهوهای بسیار ٬ جمهوری اسلامی در مقابله با جدی بودن اخطار های آمریکا عقب نشسته است.گروه نیابتی هوادار جمهوری اسلامی در لبنان نیز با سخنرانی حسن نصرالله نشان داد قصد مقابله جدی با اسرائیل را ندارد .وانداختن چند تا موشک در بیابان های شمال اسرائیل یا در دریای مدیترانه قبل از آنکه یک اقدام جدی نظامی باشد ٬ یک اقدام سیاسی برای خالی نبودن عریضه است .
۵. معاملات پنهانی بایدن با جمهوری اسلامی
معاملات پنهانی آمریکا و جمهوری اسلامی که با آزاد کردن پول های منجمد شده جمهوری اسلامی در کره جنوبی بحث برانگیز شده بود با حمله هفتم اکتبر و دفاع جمهوری اسلامی از حماس به یکی از موضوعات اصلی انتقاد از بایدن در داخل آمریکا تبدیل شد. مخالفین بایدن بر این باور بودند که جمهوری اسلامی با استفاده از پول های آزاد شده تامین هزینه های حماس برای این حمله را تقبل کرده است.ادعایی که هیچ ریشه ای در واقعیت ندارد. اول آنکه به یقین تدارک کنندگان حمله هفتم اکتبر از ماه ها قبل برای چنین یورشی تمرین می کردند و ثانیا جمهوری اسلامی به دلیل وضعیت وخیم اقتصادی اش راضی به ریسک کردن برای از دست دادن چنین پول هنگفتی نبوده است. تورم افسار گسیخته و نارضایتی های روزافزون دولت رئیسی را امیدوار به دریافت دلارهای آزاد شده کرده بود . ولی به هر حال هفتم اکتبر به ماه عسل پنهانی جمهوری اسلامی و دولت بایدن پایان داد و دست کسانی که خواهان شدت عمل نسبت به جمهوری اسلامی بودند باز تر شد. حملات جمهوریخواهان آمریکا علیه بایدن و دمکرات ها افزوده شد. سناتور هایی مثل گراهام و بلومنتال قرار است قطع نامه ای به سنا ارائه کنند که بر طبق آن اگر حزب الله لبنان به اسرائیل حمله کند آمریکا ایران را مورد حمله قرار دهد. دمکرات هایی مثل برنی سندرز ( که او هم نتوانسته با آتش بس موافقت کند و از یک مکث کوتاه مدت صحبت می کند) در مورد برخورد به مسئله فلسطین راست می گویند هنگامی که ترامپ را با بایدن مقایسه می کنند. سندرز ضمن انتقاد از سیاست بایدن در فشار نیاوردن بر اسرائیل برای ایجاد وقفه و کمک رسانی به مردم آسیب دیده می گوید ; اگر سیاست بایدن در مورد غزه قابل انتقاد است ترامپ صدها درجه بدتر از بایدن است.
۶. کدام صدا ؟
برخی از رفقا انتقاد می کنند که با تمرکز روی افشای جنایات رژیم اسرائیل در غزه و نپرداختن به ماهیت ارتجاعی حماس به نوعی در صف محور مقاومتی ها در می آییم . بر طبق نظر این رفقا همان هنگام که از اسرائیل انتقاد می کنیم باید ماهیت ارتجاعی حماس را نیز یادآوری کنیم تا همچون محور مقاومتی ها مردم را به دنبال حماس نکشانیم.یعنی یک فحش به اسرائیل یک فحش به حماس.این رفقا تجربه دردناک انقلاب ایران را یادآوری می کنند که به هنگام مبارزه علیه رژیم شاه ٬ ماهیت ارتجاعی رژیم خمینی برای مردم روشن نشد و این شد که بر سرمان آمد و ۴۳ سال است که مردم ایران رنج و عذاب می کشند.بنابراین ٬ رفقایمان خود را صدای سوم یا راه سوم می خوانند که نه با حماس است و نه با اسرائیل.اشتباه این رفقا یک اشتباه مقایسه ای است. در اینکه خط محور مقاومتی های ” ضد امپریالیست” خط اشتباهی است شکی نیست .آنها در مبارزه علیه امپریالیسم در کنار رژیم ها و جریاناتی که با امپریالیست ها اختلاف سیاسی دارند در یک صف می ایستند و ماهیت به غایت ارتجاعی و ضد کارگری و ضد کمونیستی این جریانات را به فراموشی می سپارند. کمونیست های خاورمیانه به دلیل اتخاذ چنین سیاستی بهای بس گزافی پرداخته اند.نمونه دفاع تمام قد حزب توده از جمهوری اسلامی در سال های آغازین روی کار آمدن این رژیم نمونه گویایی از نتایج مرگبار پیوستن احزاب چپ به محور مقاومت است.جمهوری اسلامی علیرغم تمام خدمات سیاسی و اطلاعاتی حزب توده پس از سرکوب دیگر جریانات انقلابی شرکت کننده در انقلاب ۵۷ به سراغ این حزب رفت و اکثر رهبران و کادرهای این حزب را اعدام نمود. جریان های کمونیستی در عراق و مصر و سودان نیز چنین تراژدی هایی را تجربه کرده اند . بدیهی است که جریانات انقلابی حال حاضر ایرانی هیچگونه اعتمادی به جمهوری اسلامی نداشته و در صورت درگیری این رژیم با آمریکا ٬ بسیار محتاطانه عمل خواهند کرد.سیاست به اصطلاح رادیکالی که جمهوری اسلامی در بحران اسرائیل- فلسطین دنبال می کند یعنی رد ایجاد دو کشور اسرائیل و فلسطین که اتفاقا سیاست مورد نظر نتانیاهو و حماس نیز هست سیاستی است که جز ادامه جنگ و تباهی آینده ای در پیش ندارد. در حالی که جنایات رژیم اسرائیل باید افشا شود و بمباران بدون درنگ متوقف گردد. در حالی که کمک به قربانیان جنایات اسرائیل در غزه در اولویت قرار می گیرد دورنمای ایجاد دو کشور را نباید به فراموشی بسپاریم.طرح موضوع ایجاد دو کشور مستقل اگرچه با برنامه برخی از گروه های فلسطینی مثل حماس متفاوت است ولی ما را از کمک به قربانیان بمباران های غزه باز نمی دارد.وقتی قرار است آوار یک ساختمان در هم کوبیده شده توسط موشک ها و هواپیماهای اسرائیلی را برای نجات قربانیان برداریم سوال نمی کنیم که تعلق حزبی تو چیست.مردم متاثر از جنایات رژیم اسرائیل در تظاهرات شان در سراسر جهان پرچم فلسطین را بر می افرازند و نه حماس.
بعد از تحریر
این نوشته علیرغم اینکه دو هفته قبل ارسال شده بود ولی به دلایل فنی امکان انتشار نیافت.در این فاصله حوادث دیگری نیز اتفاق افتاد که ابعاد فاجعه اشغال و ژنوساید را هرچه بیشتر در برابر چشمان جهانیان به نمایش گذاشت.این قسمت را از صفحه رفیقمان حس مرتضوی به عاریت می گیرم که پس از مشاهده آزادی اسرای فلسطینی از زندان های اسرائیل در جریان معاوضه اسرا احساسات خود را بیان کرده بود.
به اسرای فلسطینی که آزاد شدهاند نگاه کنید: دو پسر ۵ و ۶ ساله که ۱۰ سال زندان بودند، مادری مجروح از ناحیه صورت که مانع درمانش شدهاند، نوجوانی که از ناحیه مغز و پا آسیب دیده بود و سالها در بیمارستان و خانه حبس بود، مردی که به دلیل حضور متمادی در زندان انفرادی حتی هنگام آزادی خانوادهاش را نشناخت و دهها نوجوانی که چندین سال از کودکی در زندان بودند و این چند روزه آزاد شدند. در تمام این مدت حقوق کودکان چه شد؟ چگونه کل جهان متمدن با بیآبرویی این فضیحت را پذیرفته؟ حقایقی که در ظرف فقط این چند روز از زندانهای مخوف اسراییل فاش شدهاند کل بشریت را باید شرمسار کند. به قول رفیق نازنینمان حبیب ساعی «لحظههایی هست که نَفْس زنده بودن، عین قاتل بودن است، که بودن، شریکجرم بودن است. انگار که از انگشتهایمان خون بچکد. از آنجا که ما شریک هستیم، خواهینخواهی، در دنیایی که اینطور شیادانه میرود. هرقدرهم که تلاش کنی، در هر جای ممکن فریاد بزنی، چیزی از این سنگینی که بر وجدان خود احساس میکنی کم نمیشود.»