حمله هوایی اسرائیل به سفارت جمهوری اسلامی در دمشق و کشتن فرماندهان رژیم این سوال را ایجاد میکند که هدف اسراییل از چنین اقدام تحریک آمیزی چیست؟ بسیاری معتقدند که اسرائیل و ایالات متحده بدون شک از قبل درباره چنین اقدام تحریک آمیزی باید صحبت کرده باشند. بویژه اینکه مقامات آمریکا چند هفته پیش اعتراف کردند که “سطوح هماهنگی اطلاعاتی بی سابقه” ای را با اسرائیل ایجاد کرده اند. هر چند (سی ان ان) از قول سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا می نویسد که : “ایالات متحده هیچ اطلاع قبلی از حمله روز دوشنبه به کنسولگری ایران در دمشق سوریه ندارد” و این موضوع را مستقیماً به ایران اعلام کرده است.
جان ساورز رییس سابق ام آی۶ و سفیر سابق بریتانیا در سازمان ملل در فایننشیال تایمز مینویسد:
“ تهدید واقعی موجودیت اسرائیل از سوی تروریسم حماس نیست، بلکه از ایران می آید. حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق در این هفته بسیار بیشتر با نیازهای امنیتی واقعی اسرائیل مرتبط/ مناسب بود…. با مشاهده دقیق واکنش تهران در هر پیچ / چرخش از بحران کنونی – تبادل موشکی کنترل شده در سراسر مرز اسرائیل و لبنان، کاهش حملات حوثی ها به کشتی ها در دریای سرخ، عدم تکرار حمله شبه نظامیان پس از حمله ای که سه سرباز آمریکایی را در مرز اردن و سوریه کشت، تحلیلگران اسرائیلی به این نتیجه رسانده است که ایران بیش از آمریکا نمیخواهد وارد جنگی گستردهتر شود. این بی میلی در افزایش حملات در سطح قبلی، اسرائیل را تشویق کرده است تا در حملات خود به مقامات ایرانی بیش از گذشته به پیش برود”.
بعلاوه در ماه ژانویه بین مقامات ارشد ایالات متحده و ایران مذاکراتی غیرمستقیم برای توافق بر سر محدود کردن جنگ وجود داشته است.
امیل هوکایم، کارشناس ارشد مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک، چند هفته پیش به روزنامه فایننشیال تایمز گفت:
“اسرائیل معتقد است که ایران عملاً بازدارنده است و مایل است برای تنزل چشمگیر ایران و حزب الله، خطر جنگ را به جان بخرد” . اسرائیل بر این باور است که وضعیت خراب اقتصاد لبنان، مانعی بازدارنده برای حزب الله است و همانگونه که پس از حمله حماس به اسراییل ، مقامات این کشور آشکارا اظهار داشتند باید سر مار را بزند.
ماه گذشته ارتش اسرائیل اعلام کرد که نیروهای هوایی و زمینی اش از 7 اکتبر به بیش از 4500 مکان حزب الله در لبنان و سوریه حمله کرده اند. گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، آخر هفته گذشته گفت که اسرائیل می تواند تخریب غزه را در بیروت لبنان «کپی پیست» کند.
به نظر میرسد دولت اسرائیل که به دلیل جنایات جنگی در غزه با انزوای تقریباً جهانی روبرو است و از سوی دیگر به اهداف خود که نابودی حماس – با وجود ضربات فراوان به آن – و آزادی گروگان ها نرسیده است، به دنبال حمله به ایران است. اسراییل بر این باور است که با داشتن چنین موضعی میتواند حمایت – مخفیانه – آمریکا و امپریالیسم های غربی و نیز برخی رژیم های عربی را به دست بیآورد و امیدوار است این امر آمریکا را بیش از پیش به اتحاد بیشتر نزدیک کند و اطمینان یابد که غرب به ارسال سلاح و پول و حمایت ادامه می دهد.
تصویب قطعنامه آتش بس در غزه در سازمان ملل و کشاکش امپریالیسم آمریکا و اسراییل
واقعیت این است که تنش بین ایالات متحده و اسرائیل از زمانی که دولت جو بایدن در وتوی آخرین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر آتش بس در غزه ناکام ماند، بسیار آشکار تر شد. هر چند اینکه پس از گذشت تقریباً شش ماه از نسل کشی دولت اسرائیل و کشته شدن بیش از ۳۳۰۰۰ و مجروح شدن بیش از 74000 و پس از تخریب اکثر ساختمان ها، و زیر ساختها سرانجام شورای امنیت پیشنهاد آتش بس فوری در غزه را تصویب کرد، این مانع از ادامه کشتار ،ایجاد رعب و هراس غیرقابل تصور بر مردم غزه و خطر قحطی نشده است. شب بعد از آتش بس، حملات هوایی همچنان بر مردمان باریدن گرفت، هیچ چیز در واقعیت موجود در غزه تغییر نکرده است. گرسنگی در حال افزایش است. امتناع دولت اسرائیل از دادن اجازه به کمکهای کافی، قحطی ایجاد شده بدست انسان را بوجود آورده است.
نتانیاهو تاکنون در بیانیه های عمومی خود آشکارا از فشارهای ایالات متحده سرپیچی می کند، از جمله تهدید و اصرار بر اینکه حمله زمینی به رفح را انجام خواهد شد.
با این وجود، تصویب قطعنامه سازمان ملل – با رای ممتنع آمریکا به جای وتوی قبلی – نشان دهنده تغییر لحن و روش جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و امپریالیسم ایالات متحده است که بویژه بعلت خشم عظیم توده ها – که در جنبش جهانی ضد جنگ منعکس شده- تحت فشار فزاینده ای قرار دارد. همچنین پس از حمله هوایی اسرائیل که منجر به کشته شدن هفت کارمند امدادی غذایی در غزه شد لایه جدیدی از پیچیدگی را به روابط متشنج آنها افزود. بایدن اولین بار تهدید به تجدید نظر در حمایت خود کرد. هرچند (سی ان ان ) در این رابطه تاکید میکند که :
“ مقامات کاخ سفید تاکید کرده اند که موضع آمریکا در حمایت از عملیات نظامی کنونی اسرائیل بدون تغییر باقی می ماند “.
” این مقام گفت هیچ تغییری در سیاست وجود ندارد، بلکه تغییری در «ناامیدی/ خشم رئیس جمهور» صورت گرفته است “.
واقعیت این است که امپریالیسم آمریکا و متحدانش از زمان هجوم دولت اسراییل به غزه تا به آخر از آن پشتیبانی کرده اند. اسرائیل همیشه پایگاه حمایت از امپریالیسم آمریکا در خاورمیانه بوده و بر این اساس از آن حمایت مالی شده است. این حمایت ها در ماه های اخیر حتی یک ذره تغییر نکرده است.
این درگیری بین دولتهای اسراییل و آمریکا برای بسیاری از کسانی که این دو کشور را اساساً – به این دلیل که اسرائیل دست نشانده ایالات متحده است یا اینکه لابی قدرتمند اسرائیل بر سیاست خارجی ایالات متحده تسلط دارد، یکسان میدانند ، سر در گم کننده به نظر میرسد. اما آنچه واقعیت دارد هم گرایی منافع بین دو کشور است که یکی بسیار قدرتمندتر از دیگری است، اما منافع آنها یکسان نیست. اسرائیل یک کشور استعماری شهرک نشین است که محصول پروژه سیاسی صهیونیستی است.
امپراتوری عثمانی که تا سال 1917 بر فلسطین حکومت می کرد، تمایل و یا قدرتی برای ادامه حکمروایی نداشت. اما بریتانیا که در پایان جنگ جهانی اول فلسطین را تصرف کرد، به حمایت از صهیونیستها پرداخت.
در سال 1951 سردبیر هاآرتص روزنامه صهیونیستی لیبرال نوشت: ” تقویت اسرائیل به قدرتهای غربی برای حفظ تعادل و ثبات در خاورمیانه کمک میکند اسرائیل به نگهبان تبدیل میشود… اگر قدرتهای غربی به هر دلیلی گاهی ترجیح میدهند که چشمان خود را ببندند، میتوان به اسرائیل برای مجازات یک یا چند کشور همسایه که گستاخی با غرب را از مرزهای مجاز فراتر میبرند، اتکا کرد “.
این مبنایی بود که اسرائیل در اکتبر 1956 در کنار امپراتوری های استعماری در حال زوال بریتانیا و فرانسه، مصر را مورد حمله قرار داد. اما ظهور ایالات متحده به عنوان قدرت مسلط امپراتوری جدید در خاورمیانه زمانی اعلام شد که آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا آنها را از ترس اینکه : ” کل جهان عرب را از دست می دهیم”، وادار به عقب نشینی کرد.
با این وجود، در جنگ ژوئن 1967 بین اسرائیل، مصر و سوریه، دولت آمریکا به تامین کننده اصلی تسلیحات اسرائیل تبدیل شد و به آن اجازه داد موقعیت خود را به عنوان بزرگترین قدرت نظامی در منطقه تثبیت کند. اما درگیری و اختلافات بین اسراییل و آمریکا متوقف نشد. در آگوست 1982، رئیس جمهور رونالد ریگان، با مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل تماس گرفت تا “خشم” خود را از بمباران بی رویه اسرائیل به بیروت لبنان ابراز کند . بیگم نیم ساعت بعد زنگ زد و گفت که دستور آتش بس کامل داده است.
ریگان دلش برای مردم لبنان نمی سوخت بلکه نگران آن بود که محاصره بیروت توسط اسرائیل کل منطقه را بی ثبات کند. اما نسل کشی در غزه بدتر از آن است. مجله فارین پالیسی در مقاله ای با عنوان:
” اسرائیل مسئولیت استراتژیک برای ایالات متحده است» ،… این رابطه ویژه به نفع واشنگتن نیست و منافع ایالات متحده را در سراسر جهان به خطر می اندازد…. اما تمام سرزنش های بایدن نمادین بوده است”.
واقعیت این است که ما در جهانی به طور فزاینده چند قطبی زندگی می کنیم ، هر چند امپریالیسم آمریکا هنوز بویژه از نظر نظامی از رقبای خود قدرتمندتر است، اما در حال افول است و به طور فزاینده ای قادر به کنترل رویدادها نیست، که نشان دهنده ناتوانی امپریالیسم آمریکا در کنترل وقایع در مقایسه با گذشته و تضعیف نسبی آن می باشد. اسرائیل – به لطف کمک های ایالات متحده -تا کنون توانسته نسل کشی و جنگ را ادامه دهد.
بودجه مورد توافق در کنگره ایالات متحده در اواخر مارچ ، 3.8 میلیارد دلار به هزینه های نظامی اسرائیل اختصاص داد، همزمان با قطع تمام کمک های مالی به آژانس سازمان ملل متحد برای پناهندگان فلسطینی (آنروا). در همین حال، 14 میلیارد دلار کمک نظامی دیگر به اسرائیل نیز در راه است.
واقعیت این است که هیچ راه نجاتی در دست قدرت ها یا نهادهای بزرگی مانند سازمان ملل وجود نخواهد داشت. هیچ یک از قدرت های پوسیده ارتجاعی و سرمایه داری منطقه ای کوچکترین علاقه ای به دفاع از توده های فلسطینی ندارند. آنها حفظ حکومت خود و دفاع از ثروت و قدرت سرمایه داران در دستور کارشان است . برای رژیم سرمایه داری اسلامی ایران – رژیمی که خود در جنایت علیه بشریت دست کمی از اسرائیل ندارد- مسلح کردن حزبالله، حوثیها، حماس و دیگر نیروهای ارتجاعی در جهت گسترش و افزایش نفوذ اهداف پان اسلامیستی خود در منطقه است. رژیم های استبدادی عربی و حکومتهای ارتجاعی در خاورمیانه که مردم خود را سرکوب و استثمار میکنند، تحت فشار افکار عمومی مردم در کشور خود در حرف از آرمان فلسطین سخن میگویند.
بعنوان مثال تودههای فلسطینی از نقش رژیم مصر در محاصره غزه بخوبی آگاهند. اخیرا یک نظرسنجی از فلسطینیان در منطقه نشان داد که در صورت حمله اسرائیل به رفح، 61 درصد مردم بر این باورند که ارتش مصر در صورت تلاش فلسطینیان برای فرار از مرز، به سوی مردم غزه شلیک خواهد کرد. مجتمع جدید در صحرای سینا – که توسط دولت مصر در سمت دیگر گذرگاه رفح ساخته شده است، یکی دیگر از اردوگاه ها یا همان زندان در فضای باز است – که در صورت مجبور شدن فلسطینیان به رفتن به صحرای سینا در انتظار آنهاست و به وضوح تداوم وضعیت غیر انسانی و زندگی پر از درد و رنج و دهشتی را نشان می دهد که برای آنها ساخته اند.
تاریخ مبارزات مردم فلسطنین علیرغم سرکوب، اشغال نظامی و دزدی زمین نمایانگر سازماندهی برخی از کارزارهای بزرگ نافرمانی مدنی توده ای در جهان است. اعتصابات عمومی جنبش کارگری فلسطین که تاریخ مدرن آن از سال 1976 تا 2021 را در بر میگیرد. راهپیماییهای اعتراضی فلسطینیها، از تظاهراتها در کرانه باختری گرفته تا راهپیماییهای بزرگ بازگشت غزه و…مبارزه مردم فلسطین برای آزادی، برابری و حق تعیین سرنوشت خود را نشان میدهد.
بیش از یک دهه پیش، در خاورمیانه ، جنبشهای تودهای طبقه کارگر و فقیر منطقه را فرا گرفت و دیکتاتوری ها را در «بهار عربی» سرنگون کرد. در نهایت، آن جنبش ها شکست خوردند، زیرا طبقه کارگر کشورهای مختلف فاقد سازمانها و احزاب خاص خود با برنامه سوسیالیستی برای تغییر جامعه بودند.
طبقه کارگر به طور بالقوه قدرتمند ترین نیروی جامعه است که می تواند نظم سرمایه داری موجود را سرنگون کند. و این همان چیزی است که برای دستیابی به حق واقعی برای تعیین سرنوشت مردم فلسطین لازم است. بر مبنای سرمایه داری، چیزی بهتر از اشکال متفاوتی از اردوگاه و زندان به مردم فلسطین ارائه نمی شود.
در سیستم سرمایه داری، شرایط برای اکثریت قاطع مردم در کل منطقه با گذشت زمان بدتر می شود. سازمان یابی طبقه کارگر و ایحاد تشکلها و احزاب کارگری در کشورهای مختلف منطقه مبنایی واقعی برای همبستگی راستین با مبارزات مردم فلسطین در سراسر منطقه خواهد بود. برای فلسطینی ها، تنها راه پیشروی، سازماندهی دموکراتیک مبارزه تودهای – یک انتفاضه سوسیالیستی – بر اساس منافع کارگران و بی چیزان، مستقل از مرتجعین اسلامی ، شیوخ منطقه و دولتهای سرمایه داری می باشد . یک کنفدراسیون سوسیالیستی خاورمیانه بر مبنایی آزاد و برابر باید ساخته شود، و همه منابع تحت کنترل دموکراتیک کارگران قرار گیرد.
منابع:
The pull and push of US-Israel relations – Alex Callinicos
The Middle East on the brink again after attack on Iranian consulate- Analysis by Tamara Qiblawi, CNN
Emil Hukaim, a senior expert at the International Institute for Strategic Studies, told the Financial Times last week.
Hizbollah says Iran response to attack on Damascus consulate ‘inevitable’
UN Security Council votes for ceasefire in Gaza – will it stop the IDF attacks? Committee For a Workers International – April 1, 2024
Foreign Policy magazine :Israel Is a Strategic Liability for the United States By Jon Hoffman, a foreign-policy analyst
Anti War.Com: Government Funding Bill Signed By Biden Includes $3.8 Billion in Military Aid for Israel, Cuts Funding to UNRWA- by Dave DeCamp March 24, 2024
Jwish Telegraphic Agency: Joe Biden is pressing Congress to send $14B to Israel. What is the emergency aid BY RON KAMPEAS FEBRUARY 20, 2024
Latest Huge Transfer of 2,000-Pound Bombs from U.S. to Israel Not Newsworthy to the New York Times: By Norman SolomonApril 2, 2024
Ceasefire vote won’t stop Israeli genocide