شریفه محمدی را به بغی متهم و بر اساس همین اتهام به اعدام محکوم کردند. یک عضو کمپین دفاع از او در باره پروندهسازی علیه عضو پیشین کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری توضیح داده است.
دستگاه قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی در ادامه پروندهسازی برای فعالان کارگری و صنفی، هفت ماه پس از بازداشت شریفه محمدی، او را به «بغی» متهم کرده؛ اتهامی که در دادگاه بدوی به صدور حکم اعدام منجر شده است.
کمپین دفاع از شریفه محمدی گفته است استناد دستگاه قضایی برای کیفرخواست با اتهام بغی، عضویت شریفه محمدی در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و انتساب این تشکل کارگری به یک تشکیلات خارج از کشور _ کومله _ است. پیش از این یک منبع نزدیک به شریفه محمدی به «زمانه» گفته بود وزارت اطلاعات با منسوب کردن او به کومله به دنبال پروندهسازی به قصد صدور حکم قضایی طولانیمدت است.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری اتهام بغی و پروندهسازی دستگاه قضایی علیه شریفه محمدی و کمیته را «مضحک و خندهدار» خواند و خواستار آزادی فوری او شد.
یک عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی انتساب اتهام بغی به این فعال کارگری را «بیاساس»، «کذب» و نمونهای روشن از «ظلم و ستمی که جمهوری اسلامی بر فعالان اجتماعی روا میدارد» توصیف میکند و معتقد است دادستانی که کیفرخواست را صادر و دادگاهی که بر اساس این کیفرخواست شریفه محمدی را محاکمه کرده، «مرتکب خبط بزرگی شدهاند». او به «زمانه» گفت:
اتهام بغی باید یکسری عناصر مادی و معنوی مشخص داشته باشد. مطابق قوانین جزائی جمهوری اسلامی اگر فردی به صورت متشکل و گروهی، به صورت مسلحانه علیه کلیت نظام قیام کرده باشد، میتواند به بغی متهم شود. در حالی که هیچ کدام از این عناصر در باره شریفه محمدی صدق نمیکنند.
بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند، باغی محسوب میشود، و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند».
شریفه محمدی که از آذر ۱۴۰۲ در زندان حبس شده است اما به گفته یک عضو کمپین دفاع از او، از سال ۱۳۹۰ به بعد عضو هیچ تشکلی نیست. او در دهه ۸۰ خورشیدی عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بود. این تشکل در سال ۱۳۸۳ به منظور کمک به کارگران برای ایجاد تشکلهای مستقل شکل گرفت و در تمام سالهای بعد به صورت علنی فعالیت کرد. عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی اتهام نسبت داده شده به او را «واهی»، «بی اساس» و «دارای ایرادات حقوقی متعدد» توصیف کرد و افزود:
هیچ یک از مصادقهای اتهام بغی در باره شریفه صدق نمیکنند. چرا که یک؛ او عضو هیچ تشکیلاتی نیست. تا سال ۹۰ عضو کمیته هماهنگی بوده اما بعد از آن یک فعال اجتماعی منفرد است. دو اگر هم عضو کمیته هماهنگی میبود بازهم کار غیرقانونی نکرده است. کمیته هماهنگی یک تشکیلات قانونی و علنی است که به وزارت کار برای ثبت رسمی نامه ارسال کرده و هیچگاه هیچ مقام امنیتی، قضایی و دولتی با وجود درخواست مکرر اعضای این تشکل برای ثبت، نامهای مبنی بر غیرقانونی بودن آن ندادهاند. و سوم اینکه کمیته هماهنگی علاوه بر درخواست ثبت، چند مرتبه از وزارت کار برای برگزاری مجمع عمومی درخواست سالن کرده است. بنابراین چنین تشکلی این همه علنی و در چارچوب قانون نمیتواند غیرقانونی باشد.
او با اشاره به اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی که ایجاد تشکلها را آزاد میداند، معتقد است علاوه بر این «جمهوری اسلامی ایران به عنوان عضو رسمی سازمان جهانی کار مقاولهنامههای ۹۸ و ۸۷ را پذیرفته است. این مقاولهنامهها دولتهای عضو را مکلف میکنند حق افراد را در تشکیلات کارگری آزاد به رسمیت بشناسند و مضاعف بر آن امنیت آنها را در مقابل تهدیدها تضمین کنند.»
مجلس شورای اسلامی ایران تیر ۱۴۰۱ لایحه مقاولهنامه ۹۸ را تصویب کرد. شورای نگهبان اما برخی از مفاد این لایحه را خلاف شرع و قانون اساسی و مداخلهگرانه تفسیر کرد و بر همین اساس لایحه را تایید نکرد.
محمد حمزهای، معاون امور بینالملل خانه کارگر ــ تشکل کارگری وابسته به دولت که دولت آن را جایگزین تشکلهای مستقل به سازمان بینالمللی کار معرفی میکند ــ اردیبهشت ۱۴۰۲ با اذعان به اینکه مقاولهنامههای ۹۸ و ۸۷ «بنیادین» محسوب میشوند، گفته بود ایران سه مقاولهنامه ۹۸، ۸۷ و ۱۳۸ را نپذیرفته است. نپذیرفتن این دو مقاولهنامه از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران اما به گفته کاظم فرجاللهی، کارشناس حقوق کار و تامین اجتماعی در ایران، موجب رفع تعهد و سلب مسئولیت از دولت نمیشود:
این دو کنوانسیونها بنیادین هستند و اعضای سازمان کار چه امضا بکنند یا نکنند، باز هم ملزم به اجرای آنها هستند. اما بسیاری از کشورهای جهان بارها و بارها این معاهدات و کنوانسیونها را یا امضا نمیکنند یا در صورتعدم نیاز به امضا، آنها را اجرا نمیکنند.
عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی نیز با تاکید بر بنیادین بودن این دو مقاولهنامه و یادآوری این که ایران حتی در مقاطعی به عنوان عضو هیئت مدیره سازمان بینالمللی کار انتخاب شده است، گفت: «جمهوری اسلامی باید به این تعهد قانونی که پذیرفته است، تن بدهد و بر همین اساس نمیتواند فردی را به دلیل عضویت در یک تشکل کارگری محاکمه و محکوم کند».
او همچنین محاکمه شریفه محمدی را مغایر با میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میداند و معتقد است: «جمهوری اسلامی به صورت رسمی و به شکلی که ملزم به اجرا است، دو میثاق را پذیرفته است. در هر دو این میثاقها حق افراد در ایجاد تشکل به رسمیت شناخته شده است. این معاهدهها پیشنهادی یا توصیه نیستند، قانونی و الزامآورند. بنابراین دولتی که آنها را پذیرفته است نمیتواند به فردی که عضو یک تشکیلات قانونی است، بگوید فعالیت غیرقانونی کرده است».
این عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی سپس با تاکید بر اینکه او از سال ۱۳۹۰ به بعد عضو هیچ تشکلی، حتی کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری نبوده و نیست، تاکید کرد:
بر این اساس حتی اگر شریفه محمدی عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری هم بود، عضویت و فعالیت او نمیتوانست غیرقانونی باشد.
به اعتقاد او انتساب کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری به تشکیلات خارج از کشور، تنها «بهانه برای سرکوب فعالان اجتماعی و تشکلهای کارگری» است، چرا که این کمیته «تشکیلاتی علنی با اساسنامه مشخص است که در چارچوب قانونی برای حقوق کارگران فعالیت علنی میکند».
عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی با بیان اینکه کمیته هماهنگی «علیه کلیت نظام فعالیت نکرده است»، افزود: این تشکل «ممکن است انتقادهایی به اجزای نظام و سیاستهای اقتصادی آن داشته باشد اما تشکیلات برانداز نبوده و نیست».
او سپس با یادآوری اینکه شریفه محمدی عضو هیچ تشکلی نبوده و نیست، گفت:
هر سه رکن این اتهام؛ اقدام گروهی و جمعی، مسلحانه و علیه کلیت نظام در مورد هیچ یک از اعضای کمیته هماهنگی و شریفه محمدی که از سال ۹۰ عضو این کمیته نیست به کرات و شکل اولی صدق نمیکند. چرا که نه فعالیت جمعی و گروهی داشته، نه عضو تشکیلاتی بوده که اگر هم میبود، فعالیت غیرقانونی نبود و ارتباطی با کومله نداشت و نه اقدام مسلحانه کرده است.
شکنجه، وکیل اجباری و فشار بر خانواده
دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی از آذر ۱۴۰۲ شریفه محمدی را برای «اعتراف اجباری» و پذیرش اتهام ساختگی شکنجه و آزار دادند. او را برای مدت طولانی از ملاقات با اعضای خانواده محروم و در بازداشتگاه انفرادی حبس کردند. به او اجازه ندادند وکیل انتخاب کند و اعضای خانوادهاش را تهدید و بازداشت کردند. عضو کمپین دفاع از او با بیان اینکه «برخی زندانیان بدن کبود او را دیدهاند»، شکنجه جسمی و فیزیکی و روانی او را تائید کرد:
او را تحت شکنجه و آزارهای فراوانی، چه جسمی و فیزیکی و چه شکنجه سفید قرار دادند تا از او اعتراف و اقرار بگیرند. او اما به این اعتراف اجباری تن نداده است. او را بیش از ۲۰۰ روز که زمان زیادی از آن در بازداشتگاه امنیتی سنندج بود، حبس کردهاند. بدن کبودش را برخی از زندانیان دیدهاند. ما اطلاع داریم که برخی مسئولان زندان حاضر نبودند او را بپذیرند چون نگران بودند عواقب وضعیت جسمی وخیم او بر دوش سازمان زندانها بیافتد.
علاوه بر شکنجه جسمی و روانی، دستگاه امنیتی و قضایی شریفه محمدی را از حق انتخاب وکیل نیز محروم کرد. به گفته عضو کمپین دفاع از این فعال کارگری زندانی، او حتی وکیل تسخیری هم نداشت، تا مرحله دادگاه وکیل اجباری بر او تحمیل کردند:
تا دادسرا وکیل اجباری بوده است و نه تسخیری. وکیل تسخیری میتواند یک وکیل باشرافت حرفهای باشد از کانون وکلا، اما وکیل اجباری یعنی یک وکیل از لیستی که قوه قضاییه از وکلای مورد اعتماد خودش داده است. در مرحله بازجویی، دادسرا و صدور کیفرخواست وکیل او اجباری بوده است. تنها در دادگاه وکیل تعیینی داشته است که این هم بیانگر یک درجه دیگر از فشار و سرکوبی است که بر او تحمیل کردهاند.
او بازداشت سیروس فتحی، همسر شریفه محمدی را هم فشار بر او و خانوادهاش دانست که با هدف «جلوگیری از اطلاعرسانی و پیگیری قانونی» وضعیت این زندانی انجام شد. نیروهای امنیتی ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ سیروس فتحی را بازداشت کردند. او ۳۱ خرداد با «تامین قرار کیفری» به صورت موقت آزاد شد. به گفته این عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی؛
اینها میخواهند با بازداشت اعضای خانواده فشار بیاورند مبادا کسی پیگری یا اطلاع رسانی کند. این رویه آشنایی است که جمهوری اسلامی سرکوب را علیه خانواه اعمال میکند تا سکوت خبری شود.
پرونده شریفه؛ یک نمونه ویژه برای سازمانهای بینالمللی
شریفه محمدی نخستین فعال کارگری نیست که دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی برای محکومیت او قصه ساخته است. دو سال قبل، اردیبهشت ۱۴۰۱ شمار زیادی از اعضای تشکلهای صنفی معلمان، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و مدافعان حقوق کارگران بازداشت و در یک پروندهسازی امنیتی به «همکاری با نیروی خارجی به قصد براندازی» متهم شدند. جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، رضا شهابی، حسن سعیدی، داوود رضوی، ریحانه انصارینژاد، آنیشا اسدالهی و کیوان مهتدی بر اساس همین اتهام ساختگی به زندان محکوم شدند. سیسل کوهلر و ژاک پاریس دو عضو اتحادیه آموزش فرانسه هم در ارتباط با همین پروندهسازی از اردیبهشت ۱۴۰۱ در زندان حبس شدهاند. به رغم نامهنگاری متعدد تشکلهای کارگری بینالمللی و درخواست برای آزادی فعالان صنفی مرتبط با این پروندهسازی، جمهوری اسلامی همچنان شمار بیشتری از اعضای تشکلهای کارگری مستقل را بازداشت و به زندان محکوم میکند.
عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی معتقد است برای حمایت از فعالان کارگری، اجتماعی و صنفی که با پروندهسازی مشابه سرکوب میشوند «باید رسانهها، نهادهای اجتماعی و حقوق بشری و تشکلهای سیاسی و مدنی همکاری کنند تا ابعاد ستمی که بر یک فعال اجتماعی برای منتسب کردن او به یک جایی که ارتباطی ندارد، وارد میشود، نشان داده شود».
او پرونده شریفه محمدی را یک نمونه خاص دانست که «تمام ابعاد سرکوب، بیحقوقی و ستمی را که بر یک فرد روا داشته میشود، یکجا دارد» و گفت: اطلاع دارد «کسانی که دست اندرکار هستند میخواهند پرونده و شرح وقایعی که بر شریفه محمدی تحمیل شده است را برای کمیته حقیقت یاب، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران و کمیته دفاع از حقوق تشکلهای سازمان جهانی کار ارسال کنند.»
این عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی با بیان اینکه پرونده شریفه محمدی آنقدر «بی بنیاد و سست» و اتهامهای منسوب به او «ناروا و بیربط» هستند، افزود: «این پرونده یک نمونه روشن برای نشان دادن اوج سرکوب ظالمانه و بی ربط جمهوری اسلامی علیه فعالان اجتماعی است».
منبع رادیو زمانه
در همین زمینه:
اتهام «تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط با کومله» برای شریفه محمدی، فعال کارگری زندانی
میلاد پورعیسی – بیش از دو ماه از بازداشت شریفه محمدی، فعال کارگری ساکن رشت میگذرد، او پس از بازداشت در رشت به زندان سنندج منتقل شده و با اتهام عجیب «ارتباط با گروه کومله» مواجه است. یک منبع نزدیک به خانواده او در گفتوگو با زمانه میگوید که او جز فعالیت صنفی هیچ فعالیتی نداشته است و تاکنون از دسترسی به وکیل انتخابی محروم بوده و همچنان در انفرادی و بدون حق ملاقات با خانواده نگهداری میشود. برای سیروس فتحی، همسر او نیز به دلیل اطلاعرسانی از پرونده او پرونده قضایی باز شده است.
بیش از دو ماه از بازداشت شریفه محمدی، فعال کارگری اهل رشت میگذرد و خانواده او به شدت نگران وضعیت نگهداری و اتهامهای این زندانی سیاسی اند. اتهام سنگین امنیتی، مشاهده آثار شکنجه در بدن این فعال کارگری و البته محدودیت شدید برای تماس با خانواده، از دلایل عمده نگرانی آنهاست.
خانواده شریفه محمدی اطلاعات بسیار ناچیزی از دلیل بازداشت او دارند و انتقال این زندانی سیاسی به شهرستان سنندج از حدود ۴۰ روز پیش، پیگیری پرونده را برایشان دشوارتر از قبل کرده است؛ تا جایی که مقامهای قضایی برای «سیروس فتحی»، همسر او نیز بهدلیل پیگیری وضعیت همسرش و تلاش جهت آگاهی از روند بازداشت و پروندهسازی امنیتی علیه او، پرونده قضایی باز کردهاند و همین فشارهای امنیتی هم به مانعی جدی برای پیگیری پرونده او تبدیل شده است.
شریفه محمدی، فعال کارگری اهل رشت، ۱۴ آذر/پنجم دسامبر بهدست ماموران وزارت اطلاعات در خیابانهای این شهر بازداشت، و پس از تفتیش منزل و ضبط وسایل شخصی به بازداشتگاه مخفی اداره اطلاعات این شهر منتقل شد.
نگرانی شدید برای این فعال کارگری که یک فرزند ۱۱ ساله هم دارد، دقیقاً از لحظه بازداشت و بیخبری یک هفتهای از محل نگهداری او آغاز شد. یک منبع آگاه نزدیک به خانواده او که نخواست نامش منتشر شود، در گفتوگو با «زمانه» در مورد شرایط بازداشت او در سهشنبه ۱۴آذر ماه میگوید، خانواده او تقریباً تا یک هفته از محل نگهداری او بیاطلاع بودند:
خانم محمدی چهاردهم آذرماه در یکی از خیابانهای رشت توسط مأموران اداره اطلاعات بازداشت شد و مأموران از آنجا او را برای ضبط وسایل شخصی به منزل بردند. آقای سیروس فتحی همسر خانم محمدی به صورت اتفاقی در منزل بود. آقای فتحی به مأموران گفته است که باید برای رساندن فرزند خود از مدرسه به خانه، برای چند دقیقه بیرون برود. مأموران به او قول دادهاند که تا زمان برگشت منتظر او بمانند، ولی وقتی آقای محمدی به همراه پسر خود به خانه برگشته، کسی آن جا نبوده است.
این منبع آگاه در مورد دلیل بازداشت شریفه محمدی، فعال کارگری اهل رشت در استان گیلان میگوید:
مأموران در لحظه ورود به منزل شریفه محمدی، حکم بازداشت را به او و همسرش نشان دادهاند که در آن اتهامی عجیب ذکر شده بوده است. تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط با «گروهک کُردی کومله» اتهامی بود که در این حکم بازداشت برای شریفه محمدی نوشته شده بود.
اتهام سنگین ارتباط با حزب کومله کُردستان، در حالی برای شریفه محمدی فعال کارگری اهل گیلان مطرح شده که این منبع آگاه میگوید او غیر از فعالیت صنفی، هیچ فعالیت دیگری نداشته است.
خانواده شریفه محمدی تقریباً یک هفته از محل نگهداری او بیاطلاع بودند:
روز بعد از بازداشت، مأموران با آقای فتحی همسر شریفه محمدی تماس گرفته و گفتند که حال او بد شده و خواستند برای او فوراً دارو تهیه کند. سیروس فتحی که به شدت هم نگران شده، به دلیل خواب بودن فرزند خود نتوانسته از منزل بیرون برود.
شریفه محمدی فعال کارگری بازداشتی، روز دوم بازداشت، در تماسی کوتاه تنها توانسته به همسر خود اطلاع دهد که حالش خوب شده، ولی اجازه پیدا نکرده از اتهام و محل نگهداری خود حرف بزند.
به گفته این منبع مطلع «تا حدود یک هفته بعد، خانواده او از وضعیت و شرایط نگهداری او کاملا بیاطلاع بودند، تا اینکه مأموران دوباره در تماسی کوتاه اعلام کردند که او را به زندان لاکان رشت منتقل کردهاند. مأموران اجازه گفتوگوی شریفه محمدی با خانواده خود را ندادند و تنها از همسرش خواستند برای او پول و لباس ببرد».
او میافزاید:«نزدیک به دو هفته بعد از این تماس، خانواده کاملاً از وضعیت شریفه محمدی بیاطلاع بودند، تا این که دو هفته بعد از انتقال به زندان رشت و سه هفته بعد از بازداشت، این زندانی سیاسی برای بار دوم اجازه یافت با منزل خود تماس بگیرد. در تماس دوم شریفه محمدی اجازه صحبت با همسر خود و اطلاع دادن از بازجویی و دلیل بازداشت خود را پیدا نکرد. او فقط با فرزندش برای چند دقیقه صحبت کرد.»
اتهام حمل دستگاه شنود برای همسر شریفه محمدی
سیروس فتحی، همسر این فعال کارگری زندانی در همه این روزها در دادسرای عمومی و انقلاب رشت برای اطلاع یافتن از دلیل دستگیری شریفه محمدی در رفت و آمد بوده است. بازپرس شعبه چهارم دادسرای رشت به سیروس فرصت ملاقات با خود را نداده است، تا این که در هفته سوم بازداشت به او گفته هیچ اطلاعاتی از اتهام شریفه محمدی نمیدهد و آقای فتحی تنها میتواند از طریق وکلای مورد قبول قوه قضائیه اقدام کند.
نزدیک به سه هفته بعد از بازداشت شریفه محمدی، در حالی که او از تماس و ملاقات با خانواده خود محروم بود، همسر او با روزنامه شرق گفتوگو کرد. در این گفتوگوی کوتاه سیروس فتحی از حدود ۲۰ روز بیاطلاعی از دلیل بازداشت، عدم پاسخگویی بازپرس پرونده و جلوگیری از ملاقات او با همسرش انتقاد کرد. این انتقاد نه تنها به روشنتر شدن وضعیت شریفه محمدی منجر نشد، که خشم بیشتر بازپرس پرونده را به همراه داشت.
منبع آگاه زمانه توضیح میدهد که بعد از مصاحبه با شرق، بازپرس شعبه چهارم دادسرای رشت اینبار دستور ممنوعیت ورود همسر شریفه محمدی به دادسرای رشت را صادر کرده است:
در همه نزدیک به ۷۰ روز بازداشت، بازپرس شعبه چهارم دادسرای عمومی و انقلاب رشت به عنوان مسئول اصلی تشکیل پرونده، نهتنها هیچ پاسخی به همسر خانم محمدی نداد، بلکه بعد از گفتوگوی او با روزنامه شرق، به مأموران دستور داد اجازه ورود آقای فتحی به ساختمان دادسرا را ندهند. بعد از این دستور در دادسرا برخورد بسیار زشتی از سوی مأموران با همسر شریفه محمدی شد. آنها او را تهدید به بازداشت کرده و گفتند که برای جاسوسی به دادسرا میآید و دستگاه شنود همراه خودش میآورد. بعد هم او را بدون ارائه هیچ اطلاع جدیدی از وضعیت پرونده همسرش بیرون انداختند.
این برخورد توهین آمیز مأموران در دادسرای رشت و بیخبری مطلق از شرایط شریفه محمدی، به انتشار یک پست در صفحه انتقادی در اینستاگرام از سوی همسر او منجر شد. به گفته این منبع انتشار این پست در اینستاگرام هم باز، نه به روشن شدن تکلیف پرونده شریفه محمدی، که به پرونده سازی برای همسر او از سوی اداره اطلاعات استان گیلان منجر شد.
پرونده سازی برای شریفه محمدی به خاطر یک عکس
در حالیکه بیخبری از وضعیت شریفه محمدی وارد هفته سوم میشد، مأموران همسر او را به دلیل اطلاعرسانی از برخورد توهین آمیز با خود در دادسرا، برای بازجویی احضار کردند:
مأموران چند روز بعد از انتشار این پست به منزل آنها ریختند و او را برای بازجویی احضار کردند. آقای فتحی را در حدود سه ساعت بازجویی تهدید کردند که در صورت ادامه اطلاعرسانی، پرونده قضایی چند سال قبل او دوباره باز میشود. علاوه بر این بازپرسی شعبه چهارم دادسرای رشت، به خاطر اطلاعرسانی درباره وضعیت شریفه محمدی، برای سیروس فتحی همسر او با اتهام اخلال در نظم عمومی پرونده جداگانه تشکیل داد.
سیروس فتحی، همسر شریفه محمدی هم فعال کارگری است. دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی در سالهای گذشته بهدلیل همین فعالیتها برای او پرونده امنیتی تشکیل داده بود. دادگاه انقلاب رشت در همان زمان، آقای فتحی را از هر گونه اتهام امنیتی تبرئه کرد.
شریفه محمدی فعال کارگری از روز بیست و دوم بازداشت، بدون اطلاع قبلی به خانواده و به دلایل نامعلوم به زندان سنندج منتقل شده است.
سومین تماس تلفنی او با خانواده بعد از این اتفاق انجام شد:
نزدیک به ۴۰ روز است که خانم محمدی را به زندان سنندج منتقل کردهاند. او تنها یک بار پنج روز بعد از بازداشت، در تماسی کوتاه با منزل از انتقال خود به زندان سنندج خبر داد. اجازه هیچ صحبتی درباره پرونده و دلیل این انتقال نداشت و گفت که بازجو در حین تماس در کنار او حضور دارد. خانم محمدی تنها توانست از تمدید قرار بازداشت خود در زندان مرکزی سنندج برای یک ماه دیگر صحبت کند.
از پایان مدت قرار یک ماهه بازداشت شریفه محمدی در زندان سنندج چندین روز گذشته و به گفته منبع نزدیک به خانواده او، هیچ اطلاعی از تمدید این قرار داده نشده و بازجویی همچنان ادامه دارد.
سیروس فتحی بعد از انتقال همسر خود به سنندج، به شدت نگران شده و در سفر به این شهر تنها یک بار توانسته با بازپرس پرونده در دادسرای سنندج گفتوگوی کوتاهی داشته باشد.
به گفته این منبع، بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب سنندج به خانواده او گفته است که دستور انتقال شریفه محمدی به این شهر از سوی دادسرای انقلاب رشت صادر شده و برای آنها در کُردستان «نیابت قضایی» صادر شده و همسر این زندانی باید از همان جا پرونده را دنبال کند.
بعد از انتقال به سنندج، پیگیری پرونده شریفه محمدی برای همسر این فعال کارگری سختتر از قبل شده است:
آقای فتحی بعد از این که از بازپرس در سنندج هم پاسخی دریافت نکرد، به رشت برگشته و تنها از وکیلی که به صورت داوطلبانه قول پیگیری پرونده را داده بود، خواست تا دلیل انتقال خانم محمدی به سنندج را جویا شود. این وکیل بعد از پیگیری در تماس با آقای فتحی گفته است که شریفه محمدی را برای «مواجهه حضوری» به سنندج منتقل کردهاند و به زودی به زندان رشت بر می گردد. او ضمناً گفته که ظاهراً دلیل بازداشت، ارسال یک عکس برای یک دوست بوده که نهادهای امنیتی مدعی شدهاند او از اعضای حزب کُردی کومله است. این وکیل به دلیل نگرانی امنیتی از پیگیری بیشتر پرونده خودداری میکند.
مشخص نیست منظور مقامهای قضایی استان گیلان از مواجهه حضوری شریفه محمدی دقیقاً چیست و چرا با اینکه قول بازگشت سریع او به زندان رشت را دادهاند، بعد از گذشت نزدیک به ۵۰ روز از این انتقال خبری نیست.
منبعی که با زمانه گفتوگو کرده، میگوید بازجویی او همچنان در زندان سنندج ادامه دارد و در هفته گذشته این فعال کارگری اجازه پیدا کرده برای دومین بار بعد در زندان سنندج برای دقایقی کوتاه با همسر خود به صورت تلفنی صحبت کند:
تا جایی که ما اطلاع پیدا کردیم خانم محمدی چند روز پیش با همسر خود تماس گرفته و گفته بازجویی او همچنان ادامه دارد. علاوه بر نگرانی بابت وضعیت پرونده و اتهام شریفه محمدی، وضعیت سلامتی او هم نگرانی دیگری ایجاد کرده است. بعد از انتقال این فعال کارگری به زندان سنندج، به آقای فتحی خبر رسید که شریفه محمدی را با صورت کبود در راهروهای زندان دیدهاند. یکی از انگشتان پای او هم پیش از بازداشت دچار عفونت شده بود و مشخص نیست چطور به این مساله رسیدگی میکنند.
شریفه محمدی در نزدیک به ۷۰ روز بازداشت، در سلول انفرادی نگهداری شده و از دسترسی به وکیل انتخابی محروم بوده است. تنها اطلاعاتی که از دلیل بازداشت او وجود دارد، حکم بازداشتی است که مأموران اداره اطلاعات رشت در روز دستگیری به همسر او ارائه کردند؛ تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط با حزب کومله و ارسال یک عکس برای دوستی که نهادهای امنیتی مدعی شدهاند از اعضای این حزب است.