اعتراضات پرستاران که از ۱۱ مرداد گذشته آغاز شد و در فاصله کمتر از یک هفته در دهها بیمارستان در پانزده شهر گسترش یافت، با گذشت بیش از دو هفته و تا روز شنبه ۲۷ مرداد همچنان در بیمارستان های مشهد، اراک، و یاسوج ادامه یافته است. مطالباتی که پرستاران را به اعتصاب گسترده و هفده روزه کشانده مربوط به دیروز و امروز نیست. ده مطالبه اساسی پرستاران اعتصابی به شرح زیر است:
تصحیح و تجدید نظر در مبلغ احکام پرستاری و تطبیق احکام با پرستاران سایر ارگانها از جمله شرکت نفت با توجه به یکسان بودن کار، برقراری فوق العاده خاص با ضریب۳، اجرای صحیح قانون تعرفه گذاری پرستاری، برقراری کارانهی حذف شده، تصحیح حق مسکن در احکام پرستاری، عدم اضافهکار اجباری طبق قانون و ارا متحدهی دیوان عدالت اداری، اجرای صحیح قانون ارتقاء بهرهوری و حذف حضور فیزیکی و غیر فیزیکی، اجرای صحیح قانون مشاغل سخت و امکان بازنشستگی پرستاران با ۲۰ سال سابقه، تعطیلات موسمی و کاهش ساعات کاری که توسط مقامات مربوطه به صورت مقطعی اعلام میگردد، نظیر بدی آب و هوا و ایام ماه رمضان به مرخصی سالانه افزوده گردد، تمامی ایتم های فوق به صورت شفاف در فیش حقوقی درج شده و با توجه به تورم هر ماه تسویه گردد، تسویه حساب تمامی معوقات مالی پرستاری تا کنون.
سالهاست که پرستاران همین مطالبات را داشته اند و هرگز گوش شنوایی پیدا نشده که این مطالبات را اجرایی کند. وعده های توخالی و بهره برداری از نارضایتی جامعه پرستاری در رقابت جناح های حکومتی بر سر پست و مقام در زیر شاخه های مدیریتی وزرات بهداشت و سخت تر و تحمل ناپذیرتر شدن شرایط کار، تشدید بهره کشی از پرستاران، انباشت معوقه ها، عدم کاهش نسبت تخت بیمارستانی به تعداد پرستاران، عامل تشدید مهاجرت پرستاران، ترک شغل و سرانجام اعتصابات گسترده کنونی شده است.
اگر چه دستیابی به مطالبات پرستاران و همبستگی با اعتصاب آنان از سوی همه بخش های جنبش مطالباتی و اعتراض فراگیر به تهدید و برخوردهای امنیتی با پرستاران مطالبه گر در میزان تحقق مطالبات شان حائز اهمیت است با این حال بهبود اساسی وضع معیشتی پرستاران با دو امر مهم گره خورده است. واقعیت این است که بدون پایان دادن به غلبه نگرش کالایی بودن بهداشت و خدمات بهداشتی و درمانی در وزارت بهداشت و درمان نمی توان با تجلیات ساختاری این نگاه سوداگرانه و سودمحورانه، از جمله در حوزه خدمات پرستاری و نظام ارزش گذاری خدمات آن پایان داد. در اقتصادی که در آن سود بر سلامت ترجیح دارد، جان بیمار و خدمات پرستار نیست که ارزش دارد، میزان سود حاصل از آن است که تعیین کننده است و بنابراین جایی که بیمار توانایی پرداخت ندارد جانش به خطر می افتد و پرستار اگر برای مراکز درمانی باصطلاح «خودگردان» سودآوری بالا نداشته باشد، ناچار است شرایط برده دارانه کار و دستمزدهای معوق و اضافه کاری های اجباری با پرداخت های بکلی شرم آور را تحمل کند. برچیدن نظام کالایی سازی بهداشت و درمان مستلزم سرمایه گذاری اساسی و زیربنایی دولت از محل مالیات ها بر بهبود کمیت و کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی به عموم شهروندان، ساخت مراکز درمانی جدید، افزایش نسبت پرستاران به تخت های بیمارستانی و ارتقاء حقوق پایه بخش های مختلف خدمات پرستاری در جهت تضمین سطح زندگی شایسته برای عموم پرستاران است. روشن است که در کشوری که بخش عمده بودجه را نهادهای انگلی غارت می کنند و دستگاه ولایت و متحدان نظامی و امنیتی اش صرف تولید موشک و پهباد و عربده کشی و رجزخوانی در منطقه و ایجاد شهرک های زیرزمینی موشکی برای حزب الله لبنان و ارسال سلاح به حوثی ها، تقویت حشد الشعبی و حمایت همه جانبه از فاطمیون می کنند، سرمایه ای باقی نمی ماند که صرف سرمایه گذاری زیربنایی روی بهداشت و درمان شود. بنابراین بدون پایان دادن به این جهت گیری ها حل اساسی مشکلات معیشتی پرستاران کشور ممکن نیست. و راه حل این مشکلات اساسا از جنسی نیست که صرفا با یک دوره اعتصاب پرستاران به دست آید. بلکه موضوع یک جدال مهم و اساسی و درازمدت و سازمان یافته در مورد تغییر سمت گیری های کلان و راهبردی در حوزه بهداشت و درمان کشور است.
بنابراین دومین نکته ای که حائز اهمیت حیاتی است سازماندهی مستقل پرستاران و ایجاد تشکل مستقل سراسری بر پایه مطالبات عمومی و مشترک بیشترین بخش های سیستم پرستاری در کشور برای پیشبرد جدال واقعی طبقاتی بر علیه غلبه نگاه کالایی در نظام بهدشت و درمان است. تجربه بیش از یک دهه مبارزه علیه همین رویکرد در نظام آموزشی با تشکل مستقل معلمان در دست است و تجربه آن قطعا می تواند در شکل دادن به تشکل سراسری مستقل پرستاران راه گشا باشد. در هر صورت بیش از یک دهه مطالبه گری بی دستاورد برای پرستاران زحمتکش روشن کرده است که در افتادن با سیاست های کلان و راهبردی حاکمیت که محصولش سیستم پرتبعیض و بهره کشی تحمل ناپذیر و پرداخت های ناچیز به پرستاران است، با اعتماد به سازمان نظام پرستاری و مدیرانش به جایی نمی رسد؛ چنانکه در طول تمام سال های تنظیم کتابچه «ارزش نسبی خدمات سلامت» و ویرایش ها و پیرایش های سالانه آن، عملا مفاد این ارزش گذاری ها در دریافتی های پرستاران نقش مثبتی نداشته و جایی هم که اجرا شده خودسرانه، حداقلی، تبعیض آمیز و بر علیه مصالح کادر پرستاری بوده و سازمان نظام پرستاری هم در بهترین حالت هر جا که با خطر انفجار اعتراضات مستقل پرستاران و خارج شدن آن از کنترل روبرو شده به انتقاد و هشدار و درخواست آرامش اکتفا کرده است.
حساسیت نقش پرستاران در نظام سلامت در حدی است که حاکمیت علیرغم سرکوب های همیشگی و امنیتی سازی مطالبه گری، در صورت سازمان یابی مستقل پرستاران و حضور گسترده صنفی و ادامه اعتصاب و جلب و جذب حمایت سایر لایه های همرنوشت مطالبه گران نمی تواند نسبت به مطالبات پایه ای پرستاران بی تفاوت بماند و ناچار است عقب نشینی نماید.
اتحاد کارگران انقلابی ایران
27 مرداد 1403 و 17 اوت 2024