انترناسیونال است نجاتِ انسانها!
این جهان برای زندگی است، برای رفاه و همزیستی و برابری حقوق بین کلیه شهروندان فارغ از تعلقات سیاسی، جنسیتی، نژادی و غیره، اما برای یک ایجاد یک دنیای بهتر ما با فاشیسم سرمایه روبهرو هستیم، همان جمعیت 5 درصدی که به اندازه 95 درصد جمعیت زمین پول و ثروت و کنترل همه چیز را اختیار دارد.
از دوران انتخاباتی آمریکا در ماه گذشته ثروت ایلان ماسک 120 میلیارد دلار بالا رفته، ثروت جف بزوس 90 میلیارد دلار و مارک زاکربرگ 67 میلیارد دلار و به این ترتیب اضافهتر شدن بر ثروت قبلی آنها را شاهد هستیم. همین انتخابات اخیر آمریکا برای ثروتمندتر شدن مولتی میلیاردرهای موجود و مخصوصا امریکائیهاست و این تصویری گویا و حقیقی و اما تلخ از کنترل اقتصاد جهانی توسط تعدادی انگشتشمار از یک درصدیهایی است که خون مردم را در شیشه کردهاند و روزانهگی مردم برای یک زندگی اساسی را تبدیل به ماشینهای رباتیک در حال دویدن و جان کندن و در آخر گرسنهماندن، تحقیر شدن، بدهکار تر از هر روزشدن، استرس و فشارهای روحی و روانی هم بخشی از زندگی روزانه آنها و کنار آمدن با پلیسهای وحشی و سرکوبگران حافظان نظام سلطه سرمایهداری و شرکتهای بیمه، بانکها و جنگ روانی و تسلیحات کشتار جمعی و بیولوژیکی ، اگر اینها را فقط بخش کوچکی از مصائب بشر تعریف کنیم سناریوهای سیاه دیگر که تکان دهنده است.
شکاف طبقاتی ماهیت سرمایهداری را بیشتر از هر چیز به خوبی نمایان میکند. توزیع نابرابر ثروت، که در آن درصد کمی از مولتی میلیاردرها کنترل بخش عمدهای از منابع مالی ، اقتصاد جهانی، بیمهها و بانکها و به روالی ساختار سرمایهداری را در دست دارند و این فاصله ثروت و فقر و شکاف موجود نگرانیهای جدی درباره عدالت اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است.
این تعداد که بیشتر به یک درصدیهای حاکم نامبرده میشوند، اختیار بالا بردن هزینههای درمانی، بیمهای، استارت جنگها و حتی خریدن انتخابات پارلمانها و دولتها، عزل و نصب روسای دولتها و غیره را دارند. در همین انتخابات اخیر آمریکا حدودا 150 میلیارد با صرف هزینه 2 میلیارد دلاری انتخابات نمایشی را به نفع دونالد ترامپ تغییر دادند و از میان آنها تنها ایلان ماسک 277 میلیون دلار برای کارزار انتخاباتی و حمایت از دونالد ترامپ هزینه کرد. انتخاباتی برای حمایت از ثروت مولتی میلیاردرها و ثروتمندان و همان انگلهای موجود در جامعه آمریکا بود.
این همان دموکراسی پوشالی و کذایی است که غرب فخرش را به دنیا میفروسد، دمکراسی که طبق تعاریف سیاسی حتی میزان یک رای هم تعلق به یک نفر نداشت. پیشبینی وضعیت آینده جهان بهطور دقیق دشوار است، اما روندهای فعلی در حوزههای مختلف، برخی از مسیرهای محتمل را ترسیم میکنند.
در این راستا، میتوان به چندین حوزه کلیدی اشاره کرد که جهان در آنها در حال تغییر است و به نظر میرسد به سمت آنها حرکت میکند:
1. تغییرات اقلیمی و محیط زیست تغییرات اقلیمی
یکی از مهمترین چالشهای جهانی است که در حال حاضر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. افزایش دما، ذوب یخها، افزایش سطح دریاها و بلایای طبیعی شدیدتر، تهدیداتی جدی برای جوامع بشری بهویژه در مناطق آسیبپذیر محسوب میشود. تلاشهای جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و دستیابی به اهداف توسعه پایدار در حال شدت گرفتن است، اما هنوز بسیاری از کشورها با موانع اقتصادی و سیاسی روبرو هستند که روندهای مثبت را کند میکند.
2. تحولات فناوری و هوش مصنوعی
توسعه سریع فناوری، بهویژه در زمینه هوش مصنوعی (AI)، ماشینهای خودران، و اینترنت اشیاء (IoT)، جهان را به سمت تحولی عظیم در زندگی روزمره، اقتصاد، صنعت و حتی سیاست میبرد. اتوماسیون و هوش مصنوعی میتوانند بسیاری از مشاغل سنتی را حذف کنند و در عین حال فرصتهای جدید شغلی و اقتصادی ایجاد کنند. اما نگرانیهایی درباره تاثیرات منفی این تحولات بر بازار کار، امنیت سایبری و حریم خصوصی نیز وجود دارد.
3. جهانیسازی و تغییرات اقتصادی
اقتصاد جهانی همچنان به سمت جهانیسازی پیش میرود، با این حال، بحرانها و مشکلاتی نظیر جنگها، بحرانهای اقتصادی و پاندمیها (مانند کووید-19) برخی از زنجیرههای تأمین جهانی را مختل کردهاند. از سوی دیگر، افزایش نارضایتیهای اجتماعی و مخالفتهای سیاسی در برابر نابرابریهای اقتصادی، باعث رشد گرایشهای ملیگرایانه و سیاستهای انزواگرایانه در برخی کشورها شده است.
4. مبارزات اجتماعی و حقوق بشر
در بسیاری از نقاط جهان، شاهد رشد اعتراضات اجتماعی و جنبشهای حقوق بشری برای برابری، عدالت و آزادیهای فردی هستیم. از جنبشهای ضد نژادپرستی و حقوق زنان تا مبارزات اقلیتها و خواستههای مردمی برای دموکراسی و حقوق بشر، این تحولات نشاندهنده افزایش آگاهی اجتماعی و مبارزه با سیستمهای سرکوبگر است. با این حال، در برخی مناطق نیز فشارهای امنیتی و سرکوبها شدت یافته است.
5. جنگها و بحرانهای ژئوپلیتیکی
در سطح جهانی، تنشهای ژئوپلیتیکی و رقابتهای قدرتهای بزرگ به ویژه میان ایالات متحده، چین، روسیه و اتحادیه اروپا در حال افزایش است. بحرانهای منطقهای مانند جنگها در اوکراین، تنشهای در خاورمیانه، و مسائل مربوط به تایوان و کره شمالی، همچنان تهدیدهایی برای ثبات جهانی هستند.
6. افزایش جمعیت و تغییرات دموگرافیک
جمعیت جهان همچنان در حال افزایش است، اما روندهای جمعیتی در برخی مناطق (مانند اروپا و چین) به سمت پیری جمعیت و کاهش نرخ تولد حرکت میکند، در حالی که در دیگر مناطق (مانند آفریقا و جنوب آسیا) رشد جمعیت بسیار سریع است. این تغییرات دموگرافیک میتوانند تأثیرات مهمی بر بازار کار، سیستمهای بازنشستگی، تأمین اجتماعی، و سیاستهای مهاجرتی داشته باشند.
7. تغییرات در سیاستهای جهانی و دموکراسی
در بسیاری از نقاط جهان، دموکراسیها با چالشهایی نظیر افزایش سرکوبهای دولتی، محدودیت آزادیهای رسانهای و فشارهای داخلی روبرو هستند. از طرف دیگر، برخی دولتها به سمت حکمرانی اقتدارگرا یا خودکامگی حرکت کردهاند.
در این میان، اقبال به سیاستهای پوپولیستی و ملیگرایانه نیز در حال افزایش است، که میتواند به تغییرات بزرگ در ساختارهای سیاسی و اجتماعی منجر شود.
جهان به سمت دنیایی پیچیدهتر و بیشتر در هم تنیده حرکت میکند که در آن تهدیدات و فرصتهای جدید بهطور همزمان وجود دارد.
تحولات در زمینههای فناوری، اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی میتوانند فرصتهای بینظیری برای پیشرفت بشری فراهم کنند، اما در عین حال، خطرات و چالشهای قابل توجهی نیز به همراه خواهند داشت. موفقیت در مدیریت این تحولات بستگی به همکاریهای بینالمللی، سیاستهای مسئولانه و تمهیدات درازمدت دارد. در یک کلام پاسخ به این وضعیت ناهمگون منطقهای و جهانی انترناسیونالیسم کارگری است.
ههژار علیپور
۱۶ دسامبر ۲۰۲۴