همیشه ساعت ِ تحویل ِ سال
غمگین است
هر سال هم
هماره
چنین است
درشادی ِشکُفته ی کاذب
غمگین و وازده می گردم
و مثل احمق ها می خندم!!
درشادی ِ شکُفته ی کاذب
چون لحظه های بیهُدگی
پُوک می شوم
و فکر می کنم
به تمام ِپرنده ها
به آسمان ِسُربی ِسنگین،
و ابرها
و فکر می کنم
به بنفشه
کَز رَه نیامده،
می میرد!
و فکر می کنم
به «جان ِ جهان » ،