کاردینال رابرت پِرِووست از آمریکا به عنوان پاپ جدید و رهبر کلیسای کاتولیک انتخاب شد و نام «پاپ لئو چهاردهم» را برای خود برگزید. بدین ترتیب، او نخستین آمریکایی خواهد بود که به این سمت میرسد.
دو هفته پیش ترامپ ابراز امیدواری کرده بود که یک کاردینال امریکایی به عنوان پاپ انتخاب شود.
پرووست ۶۹ ساله که اصالتا اهل شیکاگو است، ریاست دیکاستری (شورای عالی) اسقفها در کلیسا را بر عهده دارد؛ سمتی قدرتمند که مسئول انتخاب اسقفهای جدید است.
او دارای دو تابعیت آمریکایی و پرویی است، چرا که سالها در کشور پرو “خدمت” کرده است.
طی چند روز گذشته 133 کاردینال زیر هشتاد سال که تابعیت هفتاد کشور را داشتند در یک فرایند کاملا محرمانه، سرانجام موفق شدند یک کاردینال را با رای دوسوم + 1 انتخاب کنند. نامزدهایی هم از کشورهای ایتالیا، مجارستان، فلیپین و فرانسه حضور داشتند که نتوانستند رای لازم را کسب کنند.
ساختار کلیسای کاتولیک و انتخاب پاپ تا حدود زیادی به مجلس خبرگان رهبری جمهوری اسلامی شبیه است، یعنی یک عده مردان مسن دارای درجه اجتهاد (حجت الاسلام والمسلمین و آیت الله) که در مورد کاتولیک ها می شود درجه کاردینالی، در یک محیط کاملا سری می نیشنند و به جای رهبر متوفی، رهبر جدید را انتخاب می کنند. بعلاوه کاتولیک ها همچون شیعیان، دارای مرجع تقلید هستند با این تفاوت که تنوع مراجع تقلید در شیعه وجود دارد اما در کلیسای کاتولیک، همه باید از پاپ تبعیت کنند.
کلیسا به طور کلی و به ویزه کلیسای کاتولیک قبل از عصر رنسانس و پایان قرون وسطا، دست در دست شاهان یکی از ابزارهای اصلی حفظ و تداوم انگیزاسیون و استبداد مطلقه و اعمال سرکوب و توحش علیه دگراندیشان و دگرباشان بود. بعلاوه کشیش ها و اسقف ها نقش زیادی در سوء استفاده جنسی از کودکان و نوجوانان و نیز حتی کشتار فرزندان بومیان در مدارس شبانه روزی در اقصی نقاط جهان از جمله امریکا و کانادا داشتند و روزی نیست که پرونده یکی از این رسوایی ها رو نشود.
اما انقلابات و جنبش های دمکراتیک و لائیک توانست تا حدود زیادی در بسیاری کشورها، آنها را به کنج کلیساها و معابد و صومعه ها براند. با این همه هنوز در بسیاری کشورها از جمله در امریکا، کلیسا نقش زیادی برای تاثیرگذاری در روند سیاست گذاریها دارد به ویژه در زمینه مسائل مربوط به حقوق زنان، حق سقط جنین، حق گرایش جنسی و ازدواج همجنسگرایان و …
البته در مذهب کاتولیک نیز همچون سایر مذاهب، اختلافات و تضادهایی میان جناح های اصلاح طلب و میانه رو و سنت گرا وجود دارد. مثلا در امریکای لاتین در دوره رواج مشی چریکی علیه دیکتاتوری های نظامی، بخشی از پیروان کاتولیک تحت عنوان “الهیات رهایی بخش” با جدا کردن صف خود از واتیکان، در فرایند مبارزه شرکت داشتند و حتی با چپ های امریکای لاتین در ائتلاف بودند و تاکید زیادی روی حقوق زحمتکشان و تهیدستان داشتند که سبب خشم کاردینال ها و پاپ زمانه بودند.
اینکه چرا هنوز صدها میلوین نفر از مردمان پیرو یک مذهب در پی تقلید و تبعیت از یک “رهبر مقدس” هستند نشان از این دارد که علم و جنبش انقلابی چپ و لائیک نتوانسته به طور کامل بر جهالت مذهبی فائق آید که به دود هیچ دودکشی امید نداشته باشند.
به قول سرود انترناسیونال:” بر ما نبخشند رهایی، نه شه، نه بت، نه آسمان – با دست خود گیریم آزادی، در پیکارهای بی امان!
آرش کمانگر