از سالی که گذشت و از سالی که می آید.
با شاد باش نوروزی ، و مژده فرارسیدن خجسته بهار، سال دیگری را پشت سر نهادیم. چهلمین سال حاکمیت جمهوری اسلامی را ، سال دیگری در روز شمار تقویم ، اما در مصاف مبارزه و تلاش برای آزادی و سوسیالیسمِ ، سالی متفاوت از دیگر سال ها! و اینک بار دیگر، به استقبال بهار زیبا و پرطراوت می شتابیم به امید آن که سال نو، هم چون شکوفه های بهاری ، سال شکوفائی مبارزه ، سال سرفرازی کارگران و زحمت کشان ، سال سرنگونی نظام فاسد فقاهتی و پایان حکومت سرمایه داری اسلامی باشد . خروش توده ای با طراوت بهاری در هم آمیزد ، بانک انقلاب سپهر کشور را درنوردد و در پرتو انقلاب توده ای ، بهار آزادی فرا رسد و در پرتو آزادی و شکوفائی ارده جمعی ، نوگل سوسیالیسم به بار نشیند. سیل انقلاب به همه ی نابسامانی های طبقاتی ، خرافات اسلامی ، ستم طبقاتی ، ستم جنسیتی و ستم ملی پایان دهد!
جمهوری اسلامی، طی سالی که گذشت، با ادامه آزمایش های موشکی، تشدید رقابت تسلیحاتی در منطقه، با مشارکت هر چه بیشتر در جنگ داخلی سوریه و یمن، مداخله در امور عراق، کمکهای مالی و نظامی به طالبان افغان و ادامه تسلیح حزب الله لبنان، جدای از تلفات انسانی و برباد دادن بیش از ده میلیارد دلار هزینه جنگ های برون مرزی، به ترامپ، رئیس جمهور آمریکا امکان داد تا با بزرگ نمائی برنامه موشکی ایران و خطری که اسرائیل را تهدید میکند با اعمال تحریم های تازه، اقتصاد از نفس افتاده کشور را به ورشکستگی کامل سوق دهد.
با اعلام تحریم های تازه آمریکا، نرخ برابری ارز، از کنترل خارج شده و اقدامات نیم بند دولت در عرضه قطره چکانی روزانه ارز، ارزش ریال به شدت سقوط کرده است. اگر چه عرضه دلار از جانب دولت، خود به این بی ثباتی و ادامه بازار قاچاق ارز کمک می کند.
بودجه سال آتی، بر مبنای ارقام ثابت تولید و فروش روزانه سه میلیون و هشتصد هزار بشکه نفت خام، بیش از ده میلیارد دلار موازنه منفی دارد. جدای از این که نه تضمینی برای تولید روزانه سهمیه کنونی نفت وجود دارد، نه تضمینی برای فروش آن، نه تضمینی برای برگرداندن ارز ناشی از صادرات و فروش نفت، زیرا به سبب تهدید آمریکا، بانک های جهانی از داد و ستد با جمهوری اسلامی و انتقال پول به این کشور روی گردان هستند. به همین سبب بازار پولشوئی و غارت، به شکل ارقام نجومی از محل فروش نفت و گاز قاچاق، در راه است و از آنجا که امکان استقراض خارجی وجود ندارد، دولت برای تامین هزینه های جاری، باز هم اسکناس های بی پشتوانه چاپ خواهند کرد و ارزش ریال باز هم روند سقوط را طی خواهد نمود. با این همه چشم اندازهای تیره و تاریک، بودجه سپاه پاسداران و ارگان های امنیتی و نهادهای روحانیت افزایش یافته است.
فشار تحریم های برون مرزی، تورم فزاینده ای به دنبال دارد و بیم گسترش دامنه مطالبات توده ای و نافرمانی مدنی، خامنه ای را، آنچنان به تنگنا انداخته، که با نشان دادن چنگ و دندان، تشدید خشونت را سرلوحه برنامه های خود قرار داده است. انتخاب هم زمان ابراهیم رئیسی، به سمت ریاست قوه قضائیه و نایب رئیس مجلس خبرگان، چنین چشم اندازی را به روشنی نشان می دهد.
از این روی در شرایطی به استقبال جشن نوروزی و آغاز سال نو خورشیدی می رویم که رژیم جمهوری اسلامی در برابر خواستهای بر حق کارگران و زحمتکشان به نفس افتاده، در پنداری بیهوده، به تشدید سرکوب و شدت عمل می اندیشند.
ابراهیم رئیسی، مشهور به “آیت الله اعدام”، یکی از نفرت انگیزترین چهره های امنیتی رژیم است که در چهل سال گذشته، تنور آدم کشی را در کنار امثال خلخالی، موسوی تبریزی، لاجوردی، فلاحیان و … داغ نموده است. وی در سمت دادستانی انقلاب اسلامی کرج، بیشترین شمار زندانیان سیاسی این شهر را به چوبه دار بست و در اجرای فرمان خمینی ، در سمت جانشینی قریشی، دادستانی انقلاب مرکز، در کنار “نیری” و “پورمحمدی”، دستش به خون هزاران زندانی سیاسی آلوده است، که با تفتیش عقاید چند دقیقه ای، آری یا نه، دفاع از مواضع یا مرگ، در تابستان سال شصت و هفت به چوبه دار بسته شدند.
رئیسی، به عنوان یک مهره سرسپرده حاکمیت، با این شناسنامه ننگین، پس از مرگ واعظ طبسی، متولی آستان قدس رضوی، یکی از بزرگ ترین نهادهای مالی و موقوفه کشور شد. اگر چه الفبای اقتصاد و مدیریت را نمی داند.
پرسیدنی است که چرا در میان صدها تن از آخوندهائی که مقام آیت الهی دارند، خامنه ای، رئیسی را به عنوان یکی از رسواترین و بدنام ترین مهره های رژیم را به مقام ریاست قوه قضائیه می گمارد و از درون فسیل های مجلس خبرگان رهبری، وی سمت معاونت را احراز می نماید.
در پاسخ باید گفت: احتمال مرگ خامنه ای وجود دارد و نقش مجلس خبرگان در آرایش پیش از مرگ وی، برای تعیین مقام رهبری آینده، که با توجه به کهولت سن احمد جنتی در سمت رئیس مجلس خبرگان، ابراهیم رئیسی در سمت معاونت مجلس خبرگان می تواند نقش بارزی ایفا کند، اگر چه ممکن است عمر جمهوری اسلامی در یک توفان توده ای، پیش از مرگ خامنه ای سر رسد.
اما از مرگ خامنه ای مهم تر، امکان وقوع و چشم انداز یک خیزش عظیم توده ای در میان است، که با توجه به شدت بحران اقتصادی و نابسامانی اجتماعی کنونی، به مراتب دامنه دارتر از خیزش دی ماه سال ۹۶ خواهد بود. از همین روی، رژیم میخواهد خود را برای یک رویاروئی جدی تر و برقراری دوباره چوبه های دار آماده سازد. یک رویاروئی همه جانبه ای که بی گمان، پایان آن، مرگ قطعی نظام اسلامی و جمهوری اسلامی خواهد بود، با همه جناح بندی های اش!
خامنه ای و مشاوران اش، در عین حال خواسته اند با این انتصاب، شادمانی نوروزی و طلیعه بهاری را که چشم امید بهار آزادی را می گشاید، به کام مردم تلخ گردانند. اما همان گونه که بهشتی و اردبیلی، یزدی، شاهرودی و لاریجانی با همه شدت عمل ها و تایید اعدام های جنایتکارانه حکام شرع، نتوانستند شعله مبارزه را خاموش کنند، جشن و سرور را از مردم بگیرند. و همان گونه که خمینی و خامنه ای، نتوانستند با فتواهایشان، نوروز و دیگر جشن های مردمی را از تقویم کشوری حذف کنند، بی گمان از امثال رئیسی هم کاری ساخته نیست و جمهوری اسلامی در بن بست گرفتار شده است.
جمهوری اسلامی یک لاشه پوسیده است که باید هر چه زودتر دفن شود. طلیعه بهاری، نویدبخش زندگی کارگران، دهقانان، زحمتکشان و همه آزادگان و آزاد اندیشان سرتاسر ایران است. نوروز را همچنان پاس می داریم و با شاد باش نوروزی به استقبال سال نو می شتابیم.
سال نو و اول بهار است، پای گل و لاله، در نگار است.
والای شقایق است در رنگ، پیراهن غنچه، نیم کار است.
آن شعله، که لاله نام دارد، در سنگ هنوز، چون شرار است.
پستان شکوفه است، پرشیر نوباوه ی باغ ، شیرخوار است.
برگ از سر شاخه، تازه رسته، گویا که مگر، زبان مار است.
سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری
زنده باد آزادی – زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
۲۶ اسفند ۱۳۹۷