آتش در تمام رگها و ريشه هاى ايرن دويده، و هست و نيست اين سرزمين را به كام اش مى كشد. از كوه و جنگل و مزرعه و پارك و باغ و دشت گرفته تا كارخانه و بازار و انبار و ميدان، همه جا طعمه آتش است.
آتش مقدس تبديل به لهيب دوزخ شده است!
چه كسى، چه سازمانى، چه تشكيلاتى، چه نيرويى، كدام قدر قدرتى اين چنين سنگدل است كه به انسان و سنگ و درخت و گياه و كشتزار و كارگاه رحم نمى كند. آيا اين خشم طبيعت است كه فوران كرده تا از مردم اين كشور غمزده انتقام بگيرد.
خير طبيعت مهربان تر از آن است كه بدين سان فرزندان خود و دارايى ها و إمكانات زيستى شان را به شعله بسپارد.
طبيعت به اين درشتى و به اين فراخى دامنگاهش را خاكستر نمى كند.
پس پشت اين جنايت هاى سراسرى كنونى كيست؟ اين وقايع به هيچ وجه تصادفى نيستند زيرا:
اولاً: از آنچنان وسعتى برخورداند كه انسان را به بهت وا مى دارد. يك حريق دو حريق و چند حريق مى توانند تصادفى باشند ولى نه به اين تعداد و شمار.
ثانياً: مناطق و اماكن اشتغال بسيار متنوع اند. از دشت و دمن و صحرا و كوه گرفته تا مناطق صنعتى و پارك ها و حتى كوچه ها وخيابان هاى شهرها.
ثالثاً: فقط اشخاص انگشت شمارى در ارتكاب اين بزه شركت ندارند، چون چند فرد منفرد و يا مجتمع توان و امكانات انجام اين مأموريت ها را به تنهايى ندارند.
رابعا: اين همه آتش فشانى ها نمى توانند اتفاقى و تصادفى باشند بلكه بى ترديد تعمدى و با نقشه قبلى بوده و دقيقا به اجرا گذاشته مى شوند.
——————
پس پرسش جدى اينجاست كه عامل و يا عوامل اقدام به اين اعمال مجرمانه كيانند و انگيزه شان چيست؟
پاسخ به هيچ عنوان آسان نيست، چون اينان رد پاى روشنى از خود بجاى نمى گذارند، اما به هر حال نشانه هايى هست كه چه بسا ما را در حل اين معما و معادله يارى مى رسانند از اين قرار:
- اين عوامل بسيار نيرومندند و از توانايى خارق العاده اى برخوردارند.
- آنان در روز روشن و با دليرى و شجاعت شگفت انگيزى با اعصابى آرام و بدون دغدعه به كار خود مشغول اند.
- اين عوامل با برنامه منظمى عمل مى كنند و اهداف مشخصى دارند كه در راستاى تحقق آن ها شبانه روز تلاش مى ورزند.
- از پيامدهاى اقدامات شان هيچ واهمه اى ندارند و هيچ مقامى را كه بخواهد از آن ها بازخواست كند، به چيزى نمى گيرند.
- آنان تا آن حد قسى القلب هستند كه گويى هزاران بار به اعمال جنايتكارانه پرداخته و به آن ها عادت كرده اند. چه بسا مثل گاردهاى ويژه اى هستند كه از آنان خواسته مى شود گربه اى را سر بريده و سپس با تبر قيمه قيمه كنند، تا پس از اين تمرين موفقيت آميز حساب انسان ها برسند. ولى اينان گويى اول از آدم هاى ستمديده شروع كرده اند كه حالا و در اين مرحله به پيكر رنجور طبيعت ضربه مى زنند.
- دولت و حكومت و سازمان هاى اطلاعاتى رنگارنگ كشور تا به حال از كشف اين عوامل و چرايى و چگونگى اقدامات آنان، چيزى نگفته و مسئله را به سكوت برگزار كرده است. سازمان هاى اطلاعاتى و جاسوسى كه بقول خودشان مو را از ماست بيرون مى كشند.
- اگر هم رسانه هاى رژيم در باره مسببان حوادث چيزى گفته اند فقط از اختلاف بين چند كشاور و يا چوپان و دامدار صحبت كرده كه معلوم نيست اينان چگونه به پالايشگاه ها و صنايع فولاد و كوههاى ديگر شهرها راه يافته، مشعل گداخته و به انبار سوخت شان زده اند.
- تا حالا بوق ها و رسانه هاى رژيم بر خلاف عادت، به شكل جدى هيچ نيرو و تشكيلات و يا حتى كشور خارجى را متهم به آتش سوزى نكرده اند، و الا پرده گوش هاى مان جاكن شده بودند.
——————
طومار دامنه دار سؤال ها هنوز پايان نگرفته است ولى اين بار در صدديم كه نسبت به علت يابى اين گدازش هاى مستمر كنجكاوى بيشترى از خود نشان دهيم، بنابر اين پيش از هر چيز مى پرسيم كه علل شعله پراكنى ها چيست؟ چون با پى بردن به آن ها، از اين كلاف سردرگم تا اندازه اى خارج خواهيم شد. البته تأكيد مى كنيم كه بطور يقين نمى توان بر درستى يافته هاى مان از اين علل حكم نمود ولى دقت در اين امر، حد اقل دست ما را در درك و فهم بيشتر انگيزه ها و دلايل وقوع اين حوادث، بازتر مى كند.
لذلك مى پرسيم آيا دست نشاندگان بى واسطه رژيم، در هماهنگى كامل با يكديگر، به اين وطن سوزى عامدانه اقدام مى نمايند شايد به اين دلايل:
- آنان به اين نتيجه رسيده اند كه به زودى قيام كوبنده اى عليه نظام روى خواهد داد كه با توجه به سخت سرى سردمداران رژيم، مقاومت خشن و مسلحانه اى در پيش است و بناچار بايد از هم اكنون كليه جنگل ها و بيشه ها و سبزه زارها و محل سنگرها و يا اختفاى احتمالى مبارزان راه آزادى را از بيخ و بن سوزاند، بخصوص كه اقوام مختلف رزمنده و دلير ايرانى مثل بختيارى ها و بوير احمد و كهگيلويه ها و قشقايى ها و عرب ها و كرد ها و آذرى ها كه سوابق ديرينه اى در نبرد عليه حكومت هاى قاجار و پهلوى داشته اند، ممكن است پرچمدار اين نوع از مبارزات باشند. ما هم اكنون نمى دانيم و ليكن محتمل است كه جنگل هاى گيلان و مازنداران و تركمن صحرا و بيشه زارهاى بلوچستان نيز به اين ليست بلند اضافه شوند. يكى از شواهد مهم براى تقويت اين گمانه زنى همانا اختفاى معترضين آبان ماه نود و هشت در نيزارهاى ماهشهر و سربندر بود كه همانجا با دوشكا و مسلسل هاى سنگين درو شدند.
- آيا حكومت نئو ليبراليستى و گردانندگان رند صفت جمهورى اسلامى كه فرمول هاى تئوريسين هاى غربى شان را طابق التعل بالنعل در ايران پياده كرده و مى كنند، حال كه با ايستادگى جانانه زحمتكشان رو برو شده اند مى خواهند با نابود كردن منابع حياتى و اقتصادى و زيستى آنان، يكى از بارزترين فرمول هاى اين نظام يعنى حرمان تهيدستان از همه امكانات بالقوه و بافعل تا حد زانو زدن در برابر ارباب سرمايه، به اجرا درآورند تا هوس رودررويى با حاكميت سرمايه بان را از سر خود بيرون كنند.
- آيا هم اكنون شكاف مهمى بين شركاى حاكم و نيروهاى نظامى و اطلاعاتى روى داده است كه با سوزندان دارايى كشور با هم تصفيه حساب وحشيانه اى مى كنند و نظر به اينكه هنوز يك نوع توازن قوا و همسنگى و تا حدودى مصلحت انديشى براى حفظ كل نظام بر قرار است هيچكدام از طرف هاى نزاع خواهان بر آب انداختن تمامى پته هاى ديگرى و افشاى كامل اقدامات وى نيستند.
- آيا اختلاف مهمى كه بعد از ظهور كرونا بين روحانى و رهبر عيان شد و يك ميليارد يورو پيشنهادى با تأخير فراوان تأييد گرديده ولى از قرار معلوم تحويل رئيس نشده و دستش خالى مانده بود كه همين امر منجر به يك نوع قهر بلكه انتقام از ملت به شكل بازگشايى شتاب زده بازارها و كارخانه ها و لغو مقررات فاصله گذارى اجتماعى شد تا همه بيمار شوند و اين خيمه بر سر همه آوار شود، به ما القا نمى كند كه اين دود و آتش تكمله همان اقدام مردم كشانه است؟ على الخصوص كه تشكيلات عريض و طويل دولتى با تمسك به بهانه هاى متعدد از جمله شوت كردن توپ به زمين وزارت دفاع و غيره تمايل چندانى به خاموش كردن زبانه هاى آتش را از خود بروز نمى دهد.
ضمنا همه ما شاهد بوده ايم كه بعد مراسم تحليف نمايندگان نونوار مجلس و رئيس جديد آن (آقاى تأكيد) اين پروسه آتش پرانى با شدت و حدت بيشترى دنبال شده است، آيا تهديد زود هنگام قاليباف به برچيدن بساط دولت و دولتيان بر خوف و هراس روحانى به از دست دادن مقام و موقعيت، و در نتيجه پافشارى بر پيشبرد سريع نقشه ها و پروژه هاى خانه خراب كن اش تأثير نگذاشته است؟ اگر چنين است پس چه كسى تضمين مى كند كه در آينده نزديك، بسيار نزديك شاهد انفجارو انهدام سدها و تونل ها و پل ها و تأسيسات زير بنايى آب و برق و گاز و مواردى از اين قبيل نباشيم؟
- آيا دست هاى بيگانه اى در اين عمل جنايت بار با همدستى و يا بدون همدستى بخشى از بلوك قدرت دخيل اند كه خوستار نيست و نابود كردن همه اموال و سرمايه هاى يك كشور و شهروندان اش هستند. آن بيگانه اى كه اين همه معلومات و توان و امكانات عملى و اطلاعاتى دارد كيست و چگونه به اين آسانى وارد همه نواحى ايران مى شود؟ ضمناً همدستان احتمالى پر قدرت اش چه گروه ها و يا افراد ذى نفوذى هستند؟
- آيا اين بيگانگان بر آنند تا با گر انداختن به درختها و بوته ها و سبزه ها، نگذارند نيروهاى مسلح، پايگاه هاى نظامى و تسليحاتى و موشكى خود را با كندن انواع تونل و كانال در أعماق زمين و كوه و كتل بسازند؛ اگر چه اين سؤال بلافاصله به ذهن متبادر مى شود پس چرا كارخانه ها و پارك ها و انبارهاى شهرى طعمه حريق مى گردند.
- و آيا اين رژيم در واقع به اين نتيجه رسيده كه ديگر توانايى مقاومت در برابر توده هاى بپاخاسته فرودستان را براى مدت طولانى ندارد و حال كه ناگزير است بار و تبديل اش را ببندد و برود همان بهتر كه زمين سوخته اى را تحويل آنان دهد. اين يك نوع تهديد به مرگ همگانى است!
- و آيا اين فقط يك دسته و يك گروه است كه اين طريقه راهبردى را پيشه خود كرده، و يا همزمان دسته هاى ديگر هم هستند كه چنين كردارى دارند ليكن با نيات و اهداف مخصوص بخود.
- آيا هدف نهايى همان گونه كه بيشتر و پيشتر شايع شده است، سوزاندن مراتع و جنگلها بخاطر استفاده از زمين هاى آن ها براى ساخت و ساز كاخ ها و ويلاها و ساختمان هاى سپاهيان و كلان آخوندان حاكم و همدستان آن هاست؟
همانگونه كه مى بينيم بقچه سؤال ها مالامال است و ليكن كوله بار پاسخ نسبتاً تهى است، اگر چه بزودى پر و سرشار مى شود.
—————
براى اجابت به اين قطار از پرسش ها به همفكرى و تحقيق و كنكاش بيشترى نياز است ولى چاره ديگرى وجود ندارد .
آيا راهى هست كه بتوانيم جلوى اين همه ويرانى را بگيريم و يا حداقل، عوامل خرابكار را بشناسيم؟
بايد بگوييم كه ما در شرايط دشوارى بسر مى بريم و تا زمانى كه با يك قيام سراسرى طومار اين رژيم در هم پيچيده نشود مشكلات و معضلات و فاجعه هايى از اين دست فراوان خواهيم داشت. ليكن فعلاً بهترين راه همان تشكيل كميته هاى مردمى و شورايى است با مشاركت طرفداران و حاميان محيط زيست و شهروندانى كه مستقيماً از اين اعمال جنايت بار متضرر مى گردند، و وظيفه أحزاب و سازمان هاى پيشگام و افراد انقلابى و پيشرو و ترقيخواه آن است كه در تشكيل اين شوراها با همه قدرت كمك كرده، از آن ها پشتيبانى نموده و در پيشبرد اهداف شان بدون هيچ ترديد و تأنى بكوشند.