یک: علی علیزاده که پیشتر خود را «بسیجی ساکن لندن» و اخیرا «سپاهی» مینامد، در پاسخ به این پرسش که چرا به ایران بازنمیگردی میگوید:
«ممکن است دستگیر شوم و دههی چهل زندگیام را در زندان سپری کنم.»
اگر آقای عليزاده از اندکی درایت سیاسی نصیب داشت، ممکن بود چنین پاسخی ارائه کند؟ آیا اشارهی وی به اینکه «در خارج و در جنگ نرم رسانهای با اسرائیل و آمریکا موثرترم» پاسخی کافی محسوب نمیشد؟ آیا اگر بهرهای از دانش به عنوان مازاد کنشِ سیاسیِ بیواسطهْ در وی بود دست به طرح ادعایی چنین بلندپروازانه میزد که «اگر زندانی شوم امید خیلیها تباه میشود»؟ این میزان از توهم و کممایگیْ برای صورتبندی کردن پاسخ به یک پرسش ژورنالیستی از کجا ناشی میشود؟