در اينجا لازم است تأكيد كنيم كه نظام از دو تاكتيك جهنمى كه به يك استراتژى متكامل شباهت دارد، استفاده مى كند:
– نخست در رابطه با طبقه كارگر، تعمد دارد كه پرداخت حقوق ماهانه اش را تا حدامكان به تأخير اندازد؛ يك ماه، دو ماه ، شش ماه ، يك سال ، بالاتر؛ هر چه بيشتر بهتر.
اين شگرد جهنمى به اين منظور اعمال مى گردد كه كارگران را هميشه در يك موقعيت ضعيف و تدافعى قرار دهند تا سر بلند نكنند و ساير حقوق شان را مطالبه ننمايند.
ليكن در اينجا بسيارى از رفقا، اشتباها با تأسى از تحليلگران كلاسيك، گاهى اعتصابات و تظاهرات براى دريافت حقوق ماهانه را خواسته اى ابتدايى و نازل ارزيابى مى كنند و لاجرم به اين نتيجه مى رسند كه مبارزات و مطالبات اين زحمتكشان هنوز در اولين پله از نردبان خواسته ها قرار دارند و به مراحل پيشرفته تر ارتقا نيافته اند.
خير اگر كارگران بتوانند اين سد مستحكم كارفرما نهاد را بشكنند و مجبورش نمايند كه حقوق ماهانه شان را سر وقت بدهد، در اين شرايط در حقيقت ده ها پله را پيموده اند و ديگر فاصله چندانى تا طرح خواسته هاى سياسى و اقتصادى و صنفى و سنديكايى و غيره را نخواهند داشت.
بنابر اين مبارزه براى پرداخت بموقع حقوق در اين شرايط مشخص در بطن خود متضمن مجموعه رنگارنگى است از تلاش ها و ستيز ها براى تقريبا تمامى خواسته هاى مشروع شان.
– شگرد ديگر نظام تأكيد مذبوحانه بر حفظ حجاب است، كه خود حاوى صدها معناست.
حجاب خود بهانه اى است كه رژيم به آن متوسل مى شود تا آزادى خواهان كليه طبقات و اقشار ، فرصت و مجال انديشيدن به دمكراسى و حقوق مدنى و آزادى عقيده و مذهب و انتخاب سبك زندگى شخصى و درخواست مشاركت در تصميم گيرى هاى خرد و كلان مسائل كشور را نداشته باشند.
اين هم يك سد و ديوار بتونى سترگ ديگرى است كه حكومت در اين چهار دهه آن را برپا داشته و هرگاه با قيام مردم در آن تركى ايجاد شده با ضد حمله دهشتناكى مرمتش نموده است.
پس حجاب تنها يك رسم و يا پوشش و يا تحجر دينى نيست، بلكه ديوار بلندى است براى ممانعت و خود دارى از طرح خواسته هاى اصلى و اساسى آزادى خواهانه .
اشتباهات تحليل گران صادق ما در خصوص دو مطلب ذكر شده، تا اين لحظه براى مردم به ستوه آمده و بپاخاسته مان بسيار گران تمام شده است.
براى پايان دادن به ارتكاب اين اشتباهات، لازم مى آيد كه در تجزيه و تحليل هاى روتينى و مرسوم و تقليدى خود تجديد نظر كلى و بنيادى كنيم.
حميد افشار