دوستان و همکاران دقت فرمائید که توضیح داده خواهد شد.ولی نکات طوری توضیح داده خواهند شد که خود قضاوت کنید.
خوب میدانم که بعضی از همکاران در گروه ها از اتحاد با کارگران زیاد راضی نبوده و معمولا خود را کارگر نمیدانند.و گفته شده ما کارمندیم چه نیازی به اتحاد با کارگران داریم.
قضاوت با شماست.
کارگر کیست؟
کارگر به فردی گفته میشود که حرفه و کارش جنبه فنی یا یدی داشته باشد.که میتواند کارگر ساده و یا فنی را شامل شود.
کارمند کیست؟کارمند کسی است که به صورت پاره وقت و یا قراردادی موظف به انجام فعالیت فکری در سیستم اداری شرکت یا سازمانی می باشد و در ازای فعالیت خود حقوق ثابتی را دریافت میکند.
کارمندان نیز به چند بخش مختلف تقسیم میشوند:
۱-قراردادی۲-رسمی ۳-پیمانی و خدماتی.
نیازی به توضیح موارد بالا نیست.
اما فرق کارمند و کارگر
همانطور که در سطوح بالا گفته شد کارگر به فردی گفته میشود که حرفه و کارش جنبه ی فنی یا یدی دارد.اما کارمند فردیکه کارشان جنبه فکری دارد یا با نوشتن،دفتر و محاسبه و مانند آن سر و کار دارند.
به این مثال توجه داشته باشید.
از نظر عرف یک حسابدار ممکن است کارمند باشد ولی از نظر حقوقی و طبق قانون کار کارگر می باشد.
دوستان و همکاران توجه کنند که شاید در جامعه بین کارگر و کارمند تفاوت هایی قائل شوند اما در اصل به نظر بنده زیاد نمی توان تفاوت قائل شد چرا که شما یک دکتر و یا مهندس را کارمند میدانید یا کارگر؟
شاید در مرحله ی اول انها را کارمند بدانید و یا چیزی فراتر از کارمند .
اما توجه داشته باشید که انها نیز در زمره ی کارگران قرار خواهند گرفت.
من شخصا کلمه ی (کارگر) را دوست دارم و سر تعظیم در برابر این طبقه ی زحمت کش فرود می آورم.چرا که شخصی است که با بازوی و توان خود کار میکند.و معمولا کارگران در رنج و عذاب بیشتری هستند.
از قانون کار درستی برخوردار نیستند به راحتی اخراج و حقوق ماهیانه ی انها بعضا در شرکت های مختلف به عقب میفتد.
هر چند در کشورم کارمندان نیز از قانون کار درستی برخوردار نیستند اما ما فرهنگیان به جز دوستانی صنفی که متاسفانه از کار برکنار و اخراج شده بقیه حقوق را سر ماه دریافت میکنیم هر چند ناچیز.
پس ما فرهنگیان و کارگران از حقوق کافی برای زندگی برخوردار نیستیم.
به نظر شما فرهنگی و کارگر عزیز برای رسیدن به زندگی مناسب با این همه منابع کشورمان که انگار خداوند این همه منابع و ذخایر را دست چین کرده و در برابر ایرانیان قرار داده باید این چنین زندگی کنیم؟نه اینده ی برای خود و فرزندان خود متصور شویم
بهتر نیست در کنار هم برای رسیدن به زندگی مناسب و آینده ی فرزندانمان کنار هم باشیم؟
کاش میشد از استادان فرهنگ و ادب ایران خواست تا واژه ایی مناسب برای کارمند و کارگر انتخاب کنند تا باعث نزدیکی هر چه بیشتر کارگران و کارمندان شد مثل واژه ی (کارگرمند).
باید گفت بیشتر مشکلات ما عدم اتحاد بین اقشار جامعه و بی تفاوتی نسبت به امور و وقایع اطرافمان است مثلا
مشکلی برای کارگران پیش آمده ما فقط نگاه میکنیم و ساده از آن میگذریم.هیچ توجه ایی به مشترکات نداریم فقط به اینکه ما کارمندیم و اینان کارگر پسنده میکنیم.
نمیدانیم این طرز فکر از کی و چگونه رواج پیدا کرده اما باید گفت که سالیان سال است که ادامه دارد و خواسته یا ناخواسته مسئولین از این امر سود میبرند.
متاسفانه این بی تفاوتی و عدم اتحاد ضربات منفی بسیار زیادی بر تمام زندگی ما داشته چرا که مسئولین ما بی تفاوت شده اند و تا اعتراض به امری نشود توجه ایی نمیکنند.
متاسفانه وضع کشور روز به روز در حال بد و بدتر شدن است.کشوری با این همه منابع و ذخایر رنگارنگ و دست چین شده میطلبد که سرانه ی ملی بسیار بالایی داشته باشیم.باید سرانه ملی ما آنقدر بالا باشد که با کشور بعدی که در مرحله ی دوم قرار دارد بسیار اختلاف داشته باشیم.
دوستان و همکاران کافی است به کشوری همچو قطر نگاهی داشته باشیم.کشوری در حوزه ی خلیج فارس که تک محصولی بوده و تنها از طریق نفت و گاز اقتصاد خود را رونق بخشیده و فاقد منابع زیز زمینی چندان و قابل توجه ایی است بالاترین سرانه ملی در جهان را دارد.
تا به حال فکر کرده اید عامل این همه بدبختی چیست؟آیا اگر حکومت اجازه ی انتقاد به افراد و خبرنگاران را میداد و این انتقادها از صدا و سیمای( مردمی) پخش میشد ما تا این حد سقوط میکردیم؟
اگر قوه ی قضائیه جدا از سیاست و مستقل و بدور از قلقلک های افرادی ذی نفوذ بود ما به چنین وضعی دچار میشدیم؟.
پس دوستان ما حق داریم برای آینده ی کشور و خود و فرزندانمان نگران باشیم.و بتوانیم با اتحاد کارگر و کارمند و دانشجو خواسته هایمان را به گوش مسئولین البته اگر گوش شنوا و بودجه ایی در بساط باشد برسانیم.
محمد.ک.معلمی دلسوز
۱۱ خرداد ۹٨
۱۱ خرداد ۹٨