استفاده از شیوه سرکوب زندانی های سیاسی در خیابان های ایران!
در چند روز گذشته اراذل و اوباش حکومتی مرد جوانی بنام مهران سپهری را با دستبند به میله آهنی بسته و ضمن شکنجه و آزار او، با اسپری فلفل در چشم و دهان وی، بی شرمی و قساوت و سنگدلی خود را در مقابله با مردم به نمایش گذاشته وبا وارد کردن تیز الکترونیک بر پیکر جوان نگون بخت شنیع ترین شیوه سرکوب را در مقابل مردم بکار بردند!
فرد را با دستبند به میله آهین بستند و سپس بر پیکر او ضربه های تیز را وارد نمودند. این شکل شکنجه،نمایشی آشکاری از سرکوب مردم در انظار خود مردم بود و نشان داد رژیم بدون ترس از مراجع بین المللی شکنجه را از زندان ها به خیابان هاتسری داده است.
روشن است که نیروهای سرکوبگر رژیم بدون پشتوانه دستگاه حکومتی و تعلیم قبلی، هرگز نمی توانند دست به چنین جنایاتی بزنند! آنان در دستگاه “ولایت فقیه” طبق رهنمود خامنه ای جنایتکار که در ویدئویی خطاب به نیروهای سرکوبگر تاکید کرده بود: “نیروهای انتظامی همه با هم دست بدست دهند، اعتراضات را در نطفه خفه کنند.”، فرا گرفته اند که برای ایجاد ترس در دل مردم، باید دست به هر جنایتی بزنند، که نهایتا ارتقا جایگاه و مزد و سر سپردگی بیشتر نصیبشان خواهد گردید.
روش سرکوبی که اکنون در جامعه آشکارا پیش برده می شود، از ابتدای قدرت گیری رژیم، بعنوان سیاست سرکوب، تدوین و تنظیم شده است، آنان برای پیش برد چنین سیاستی، مزدوران سرکوبگر را از میان خود سرکوب شدگان انتخاب و استخدام می نمایند! از زمان اوج گیری اعتراض ها و دستگیری هواداران و اعضا سازمان های سیاسی مخالف، “تواب” سازی را با استفاده از رذیلانه ترین شکنجه ها در زندان ها پیش بردند. و از این راه توانستند بخش قابل توجهی از مبارزین را بعنوان “تواب” در اختیار خود داشته باشند!
سود جوئی جنایتکاران از این روش موجب شد بخشی از این “تواب” ها همفکران خود را خشن تر و شنیع تر از مزدوران اصلی رژیم، شکنجه نمایند، برخی از آنها با زدن تیر خلاص بر سر محکومین به اعدام ، اوج وحشیگری رژیم را به نمایش گذاشتند. اکنون چنین سیاست سبعانه ای به خیابان ها آورده شده است. سفاکان رژیم با روش نهفته ای که در زندان ها بود اکنون در خیابان ها بدنبال طعمه می گردند!
چنین شیوه ای ابتدا در کشتار بیرحمانه جوانان در آبان ماه سال ۱۳۹۸ مشاهده شد. شاهد بودیم که نیروهای سرکوب با شلیک مستقیم به مغز مردم موجب به هلاکت رسیدن بیش از ۱۵۰۰ نفر جوان، زن و کودک گردیدند. اعدام نا جوانمردانه نوید افکاری نیز نمونه دیگری از سبعیت رژیم بود. اما رژیم به کشتار بسنده نکرده و برای ایجاد ترس و رعب و وحشت از نمایش های خیابانی “اراذل و اوباش” که در چند هفته گذشته شاهد بودیم نیز سود جسته است دیدیم که تعدادی جوان را در انظار مردم زیر شکنجه و کتک و فحاشی و تحقیر قرار دادند ، در آبادان هم نمونه چنین سرکوب و وحشیانه ای را توسط مزدوران رژیم مشاهده کردیم، و دیدیم که چگونه به حریم انسانی زن بی نوائی تحاوز و او را مورد ضرب و جرح و حتی مورد تجاوز جنسی قرار دادند.
اما در مشهد جدیدترین نوع و پدیده جنایت اتفاق افتاد، شاهد بودیم که در حین شکنجه جوان بی دفاع، برخی از مردم حاضر، در ازای اعتراض به شکنجه مهران سپهری و دفاع از وی ، به انواع شکنجه ها، می خندیدند!
این خنده درد آورترین عکس العمل مردم در مقابل سرکوب بود. که ریشه یابی آن در جای دیگری نوشته خواهد شد، بخشی از مردم که مغز هایشان شستشو داده شده، تحت تاثیر تبلیغات مذهبی و کشتار های جاری در ایران چنین می پندارند که “دشمن” را در لباس”شمر” باید کشت، آزار و شکنجه کسانی که در خیال آنها دشمن می باشند، مجاز و موجب خوشحالی آنها میگردد! از این رو تماشای صحنه اعدام نه تنها برایشان ناراحت کننده نیست، بلکه موجب آسایش فکری آنها می گردد، و بی رحمانه به صورت زخمی زن جوان آبادانی که زیر پوتین پلیس سرکوبگر دست و پا میزند می کوبند، و به شکنجه مهران سپهری می خندند!
این نوع شکنجه به معنی در هم شکستن روانی مردم و تائید بخش از آنان معنا میدهد و یک مقاومت معکوس روانی میباشد. سرکوبگران هدفی جز از بين بردن حس انسانيت در مردم ندارند.
در آلمان نازی هم وقتی پلیس و گشتاپو یهودیان را اذیت و آزار می کردند مردم به تماشا می ایستادند و می خندیدند!
لذا فاشیسم از تمامی امکانات موجود استفاده می کند تا ترس مردم را در مقابل سرکوب اعتراضات ، به حداقل ممکن برساند.
اما چرا رژیم در شرایط کنونی چنین شیوه بغایت ارتجاعی را در جامعه گسترش و از آن ها سود می جوید؟
برای روشن شدن این مساله بهتر است به دعواهای داخل رژیم جانی نگاه کوتاهی بیاندازیم!
“حجت الاسلام پناهیان” که از مسئولین قرارگاه عمار هست است، به گونه ای به دولت روحانی حمله می کند که گویا خودش از کره ماه به ایران آمده ، نه از بودجه های کلان کانون های آخوندی اطلاع دارد، نه از رانت خوارهای چندین میلیاردی و نه از هزینه جنگ های نیابتی و نه از بودجه سرسام آور برنامه اتمی و نه غارت و چپاول آقا زادها و نه میداند کارخانه های سود ده را به روابط شارلاتن خود مفت فروخته اند! او برای اینکه صورت مساله را پاک کند و پایه های لرزان دستگاه ولایت فقیه را ترمیم بخشد با وقاحت میگوید:
“خدا نابود کند مسئولینی که خبیثانهترین رفتار ضد دین را انجام میدهند و آن، به فقر و فلاکت کشاندن مردم است. من باور نمیکنم این فقر و تورمی که بهوجود آمده، دستساز و عمدی نباشد. حالا اینکه نفوذیها در چه سطحی در این دولت وجود دارند، بحث دیگری است.
چطور میتوانند یک ملت غنی را به این درصد از تورم دچار کنند؟ خیلی کار پیچیدهای است! ایجادکردنِ اینمقدار از تورم و این مقدار از تعطیلی کارخانهها و این مقدار از گرانی، چهل سال برنامهریزی و صدها نفوذی میخواهد! نمیدانم نهادهای امنیتی چهکار میکنند؟ و شاید نفوذیها شیوههای جدیدی از نفوذ و جاسوسی را پیدا کردهاند.”!!!!!
این جنایت کار برای مظلوم نمائی بیشتر و تحمیق مردم می افزاید:
“اینکه ما صرفاً مظلوم و کتکخوردۀ تاریخ باشیم و دعا کنیم امامزمان بیاید، با این دعا امامزمان نخواهد آمد، مظلوم و کتکخورده در تاریخ، فراوان هست. مظلومیت و فراوانی ظلم، شرط کافی برای ظهور نیست. ما باید شایستۀ حکومت حضرت بشویم،”
کار به جائی رسیده که احمدی نژاد هم وضعیت را درک کرده و می گوید:”نگذاری کار به جای باریک کشیده شود”، او با “صراحت چاپلوسانه” خواهان عذر خواهی روحانی از مردم و استعفای او می شود!
واقعیت این است که استفاده از چنین مزخرفاتی نمی تواند پاسخی برای رهائی مردم از فقر و فلاکت باشد، بیکاری، اعتیاد، و هزاران مصیبت اجتماعی از یک سو و هزینه کردن ده ها میلیارد دلار سرمایه مردم در جنگ های نیابتی سوریه و عراق و یمن و شکست های مفتضحانه در آنجا موجب شده است که اکثریت مردم از سیستم حکومتی رویگردان شوند. از این رو انتخابات جعلی سال آینده، یکی از معضلات اصلی حکومت خواهد بود، عدم شرکت مردم در این انتخابات ورشکستگی کامل رژیم را به نمایش خواهد گذاشت! مردم بارها فریاد زده اند نه “اصولگرا” می خواهند و نه “اصلاح گر”! جریان های فوق برای مردم رسوا شده اند. لذا این جریان ها بدنبال آلترناتیو سازی های واهی می باشند. این آلتر ناتیو سازی ها نه برای نابودی روحانی و جریان او نه برای بهتر شدن وضعیت مردم، بلکه برای حفظ کلیت رژیم “ولایت فقیه” هستند. از این گذشته نغمه هائی در مجلس از نظامی شدن کاندیدای بعدی ریاست جمهوری نیز بگوش می رسد.
این پرخاش ها و اعتراضات از درون رژیم حاکی از سانترالیسم بودن آنها از جانب “خامنه ای” می باشند! خامنه ای که از جنبش مردم و فریاد های آزادی خواهانه آنان در هراس است و هنوز در وحشت مشت محکم آنان در آبان سال گذشته بسر میبرد ، روش جاری هم مسلکان خود برای استمرار حاکمیت جل و خفقان، شکست خورده می پندارد، از این رو است که چند روز قبل ترمز حمله به روحانی را شخصا کشید و تاکید کرد انتقادهای اخیر از حسن روحانی، رئیسجمهوری “غلط” است و گفت هتک حرمت، مخصوصا هتک حرمت مسئولان بالای کشور “حرام” است. ولذا رئیس مجلس یعنی قالیباف امروز تاکید کرد “اطمینان دارم که همه نمایندگان مجلس شورای اسلامی از این پس حرفهایی که مردم به آنها میزنند و گلایههای مردم از مسئولان اجرایی را در سینه خود محفوظ میدارند “!
این دستور عقب نشینی جناح ها از حمله به یکدیگر، جهت هموار کردن راه را برای سر کوب یکپارچه اعتراضات مردم می باشد.آنها با گسترش سرکوب ها این چنینیه خیابانی تصمیم دارند ترس و وحشت بیشتری در میان مردم اینجا و در این راستا، برای تظاهر به اصلاح ساختاری خود، دست به “دستگیری های ” نمایشی تعدادی از مسئولین رده پائین نیز خواهند زد.
“ولایت مطلقه فقیه” با پیش برد چنین برنامه هائی در نظر دارد “انتخابات” فرمایشی و مهندسی شده را در سال آینده پیش برد!
اما آیا مردم همان هائی می باشند که به سرکوب ها می خندند؟ و آیا گرسنگی، بیکاری، بی خانمانی، و دستگیری و گسترش سرکوب ها می توانند رژیم بغایت ارتجاعی را از گزد یورش میلیونی نجات دهند؟
ر. باقری.
26.10.2020