– زنده باد یاد وخاطره کوروش بخشنده:
+یدی صمدی :به یاد کوروش بخشنده
++عثمان اسماعیلی:یاد و خاطرات عمو کوروش عزیز را گرامی میدارم
– آزادی موقت 4 کارگر بازداشتی هفت تپه از زندان فجر شوش با تودیع وثیقه 50 میلیون تومانی
درهمین رابطه:چه خبرها ازکارگران کشت وصنعت نیشکر هفت تپه:
+ده ها کارگر کشت وصنعت هفت تپه با تجمع درسنگر خواهان 4 همکارزندانیشان شدند
++تدقیق خبراعتصاب غذا بازداشتی ها در زندان دزفول
+++ادعای دادستان شوش مبنی بر عدم توانایی 4 کارگر بازداشتی برای تامین وثیقه 50 میلیون تومانی صحت ندارد و شورای تامین شهرستان شوش مخالف آزادیشان است
++++سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:
بازداشت چهار تن از نمایندگان کارگران کشت وصنعت نیشکر هفتتپه را محکوم میکنیم
– محرومیت 3 ماهه 130 کارگر شهرداری اروندکنار وخانواده هایشان از دفترچه بیمه تامین اجتماعی بدلیل عدم پرداخت حق بیمه
– بیانیه تشکلها و گروههای کارگری، بازنشستگان، دانشجویان و فعالین دفاع از حقوق کودکان به مناسبت سالگرد کشتار آبان 98
– اعلامیه شروع به کار گروه تحقیقی درباره ماجرای آزار جنسی
– افزایش 73 درصدی کارگران جان باخته در حوادث کاری آذربایجان شرقی در نیمه اول سال جاری
– جان باختن 2 کارگر کارخانه آلومینای جاجرم در حادثه واژگونی یک دستگاه کامیون
– تیر برق پوسیده جان کارگرجوان اداره برق بندرلنگه را گرفت
– جان باختن یک کارگر درفردیس براثر سقوط ازطبقه پنجم ساختمان
– قربانی گرفتن سرویس های رفت و آمد از کارگران را سربازایستادن نیست – اینبار مصدومیت 11 کارگر کشاورزی و وخامت حال 4 نفرشان
– جان باختن یک کارگر سنندجی حین کار درحلبچه براثر برق گرفتگی
– جمعی از کنشگران جنبش زنان ایران: محکومیت ترور خونبار در دانشگاه کابل
*زنده باد یاد وخاطره کوروش بخشنده:
+یدی صمدی :به یاد کوروش بخشنده
ظهر ۱۴ آبان پنج سال پیش تازه از سر کار بازگشته بودم تلفنم زنگ خورد یکی از دوستان بود که همیشه با هم بودیم رفاقت نزدیکی داشتیم . تلفنم رو جواب دادم یک جمله کوتاه که هنوز تو گوشم اون صدا هست . بهم گفت عمو کوروش فوت کرد!!
باورم نشد چون عمو کوروش یک بار واسه همین رفیق به شوخی خبر مرگش رو بهمداد که برای مزاح این کار رو کرده بود. گفتم اذیت نکنید وجدانن تازه از سرکار برگشتم کمی استراحت میکنم یهو عصبی شد و گفت لامصب کوروش رو از دست دادیم.
خیلی دقیق یادم هست باورم نشد تا ده دقیقه بعد از آن تماس، یکی از بستگان نزدیک عمو کوروش زنگ زد گفت نمیدونی کوروش شناسنامه اش رو کجا میذاشت؟ گفتم چی شده گفت عمو کوروش ما رو برای همیشه جا گذاشت .
خبر اینقد سنگین بود که برای چند لحظه من رو میخکوب جای خودم کرد . فوری با تعدادی از دوستان خودمون رو به بیمارستان بعثت رسوندیم همه مات مبهوت از خبر مرگ عمو کوروش همدیگر را نگاه می کردیم هنوز باورمان نمیشد عمو کوروش رو از دست دادیم.
من و یاشار ( پسر عمو کوروش ) و یکی از دوستان یاشار و رضا امجدی خودمان را به سردخانه بیمارستان رساندیم و آخرین بوسه را بر صورت گرم عمو کوروش،زدیم .
پنج سال از این ضایعه ی سنگین می گذرد روزی نبوده که با خاطره های عمو کوروش که سراسر مبارزه بود زندگی نکرده باشیم.
عمو کوروش معلمی دلسوز و در عین حال دوستی صمیمی و خون گرم بود که میتوانستی در هر شرایطی پشت گرم بودن او باشی ….
عمو کوروش عزیز! با وجود اینکه پنج سال از نبودنت میگذرد اما هیچ وقت از ما دور نبودی یاد و خاطر این مبارز نستوه راه رهایی طبقه کارگر و دوست و رفیق صمیمی همواره زنده است.
++عثمان اسماعیلی:یاد و خاطرات عمو کوروش عزیز را گرامی میدارم
عمو جان شما تاریخ تاریخ سازان جنبش انقلابی کردستان و ایران را به ارمغان آوردی ما کارگران پیمان تازه میکنیم راهی که شمای خستگی ناپذیر ساختید را تا جان در تن است ادامه دهیم و به نسل آینده القا دهیم.
عمو کوروش با تمام حرکات انقلابی اش در دل تمام کارگران جای بخصوص دارد.
خانواده عمو کوروش درست است که شما عزیزتان را از دست دادید اما این درد عمو تنها برای شما نیست عمو کوروش عموی دها و هزاران محرومان جامعه و طبقه کارگر است .
سنندج.. سکو پرتو انقلابی کارگران.. به خودتان ببالین که چه انسان های انقلابی پرورش دادید. من شکی در این ندارم که انقلابیون سنندج راه مبارزه عمو و عمو ها را تا پیروزی ادامه خواهند داد…
یاد و خاطراتت گرامی عمو
14/آبان/99_عثمان اسماعیلی
*آزادی موقت 4 کارگر بازداشتی هفت تپه از زندان فجر شوش با تودیع وثیقه 50 میلیون تومانی
شامگاه چهارشنبه 14 آبان،4 کارگر بازداشتی هفت تپه با تودیع وثیقه 50 میلیون تومانی از زندان فجر شهرستان دزفول آزاد شدند ومورد استقبال همکارانشان قرار گرفتند.
درهمین:چه خبرها ازکارگران کشت وصنعت نیشکر هفت تپه:
+ده ها کارگر کشت وصنعت هفت تپه با تجمع درسنگر خواهان 4 همکارزندانیشان شدند
روز چهارشنبه 14 آبان، ده ها کارگر کشت وصنعت هفت تپه با برپایی تجمع درمجتمع وبرافراشتن دست نوشته ها،سردادن شعارها وایراد سخنرانی اعتراضشان را نسبت به ادامه بازداشت 4 همکارشان بنمایش گذاشتند و خواستار آزادی فوری وبی قید شرط آنها شدند.
قابل یاد آوری است که، 4 کارگر هفت تپه بنام های یوسف بهمنی،مسعود حیوری، حمید ممبینی وابراهیم عباسی منجزی در تجمع اعتراضی روز پنج شنبه 8 تعدادی از کارگران نسبت به عدم پرداخت حق اضافه کاری ماه های تیر ومرداد 17 همکارشان دراین مجتمع با دخالت نیروهای انتظامی ویگان ویژه بازداشت شدند و کماکان درزندان فجر شهرستان دزفول درحبس بسر می برند.
طی روزهای گذشته هم جمعی از کارگران هفت تپه با تجمع مقابل دفتر مدیریت شرکت ، پلیس امنیت و دادگستری شوش خواهان آزادی 4 همکارشان شده بودند.
++تدقیق خبراعتصاب غذا بازداشتی ها در زندان دزفول
روز سه شنبه 13 آبان،یوسف بهمنی یکی از کارگران بازداشتی طی تماسی تلفنی از زندان فجر شهرستان شوش(منتشره درشبکه های اجتماعی بتاریخ 14 آبان) از اعتصاب غذای خود و ابراهیم عباسی منجزی خبرداد.
+++ادعای دادستان شوش مبنی بر عدم توانایی 4 کارگر بازداشتی برای تامین وثیقه 50 میلیون تومانی صحت ندارد و شورای تامین شهرستان شوش مخالف آزادیشان است
روز چهارشنبه 14 آبان،فرزانه زیلابی، وکیل کارگران زندانی هفتتپه به خبرنگار رسانه ای گفت:
قرار تامین کیفری کارگران بازداشتی هفت تپه، قرار وثیقه 50 میلیون تومانی بوده که این قرار در شعبه 101 دادگاههای کیفری 2 شهرستان شوش تایید شد.
وی افزود:با وجود اعلام آمادگی کتبی و شفاهی، برای تودیع وثیقه از روز دوشنبه، دوازدهم آبان، متاسفانه تا کنون اجازه انجام تشریفات سپردن وثیقه را ندادهاند.
این وکیل دادگستری ادامه داد:متاسفانه، پرونده نزد رییس دادگستری شوش مسکوت مانده و ایشان اعلام کرده که آزادی کارگران باید با کسب نظر شورای تامین صورت بگیرد!
فرزانه زیلابی در خاتمه گفت:بنابراین، این مسئله، عدم صحت گفتههای دادستان شوش مبنی بر علت ادامه بازداشت کارگران به دلیل عدم توانایی آنها در تودیع وثیقه را آشکار کرده و از سویی، عدم استقلال مقامات قضایی ذیربط در دادگستری شهرستان شوش را بار دیگر به اثبات رسانده است.
++++سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:
بازداشت چهار تن از نمایندگان کارگران کشت وصنعت نیشکر هفتتپه را محکوم میکنیم
در حالی چهار نماینده کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه بازداشت شدهاند که پس از اعتصابات و اعتراضات دو ساله اخیر کارگران در این شرکت نسبت به خصوصیسازی شرکت و عدم پرداخت حقوق کارگران، مسئولان رسیدگی کننده، اعلام به خلع ید بخش خصوصی از نیشکر هفتتپه کردهاند. اما با این وجود اقدامی برای خلع ید بخش خصوصی صورت نگرفته و بخش خصوصی فاسد در هفتتپه فشار و توطئه علیه نمایندگان کارگران را افزایش داده است.
در تازهترین توطئه، با شکایت کارفرما، پلیس در روز پنجشنبه ۸ آبان با خشونت به خانههای چهار تن از نمایندگان کارگران به نامهای ابراهیم عباسی، حمید ممبینی، مسعود حیوری و یوسف بهمنی هجوم برده و آنان را بازداشت کرده است و با اطاله رسیدگی در مرجع قضایی آنان به زندان دزفول منتقل شده و همچنان دربند هستند و طبق اخبار منتشر شده کارگران در اعتراض به این روند ناعادلانه اعتصاب غذا کردهاند. این رویهای است که پیشتر بسیار در مورد کارگران حقطلب بکار برده شده است اما با وجود اثبات رانت خواری و اختلاس اسدبیگی، وی همچنان نظیر سایر اختلاسگران عمده آزاد است.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه بازداشت این کارگران را قویا محکوم میکند و اعلام میدارد تجربه ثابت کرده است، ایجاد رعب وحشت، تهدید و اخراج و بازداشت و زندان هرگز نمیتواند صدای کارگران معترض را خاموش کند این سندیکا ضمن برسمیت شناختن حق اعتراض و اعتصاب از خواستهها و مطالبات عقب افتاده کارگران نیشکر هفتتپه حمایت میکند و خواستار آزادی تمامی بازداشت شدگان و بازگشت بکار کارگران اخراجی میباشد.
۱۳ آبان ۱۳۹۹
*محرومیت 3 ماهه 130 کارگر شهرداری اروندکنار وخانواده هایشان از دفترچه بیمه تامین اجتماعی بدلیل عدم پرداخت حق بیمه
130 کارگر شهرداری اروندکنار وخانواده هایشان بدلیل عدم پرداخت حق بیمه ازمحرومیت دفترچه بیمه تامین اجتماعی رنج می برند.
بنا به گزارش 14 آبان یک منبع خبری مالی،130 کارگر شهرداری اروندکنار وخانواده هایشان قربانی اختلاف مالی شهرداری و اداره تامین اجتماعی این شهردر استان خوزستان شده و ازمحرومیت دفترچه بیمه تامین اجتماعی رنج می برند.
*بیانیه تشکلها و گروههای کارگری، بازنشستگان، دانشجویان و فعالین دفاع از حقوق کودکان به مناسبت سالگرد کشتار آبان 98
یک سال از کشتار جنایتکارانه زنان و مردان و حتی کودکان معترض به فقر و گرانی و گرسنگی گذشت.
در جریان خیزش تودهای آبان 98 تنها طی سه روز، روزهای 25، 26 و 27 آبان هزاران نفر مورد آماج مستقیم گلوله قرار گرفته و به قتل رسیدند.
طبق برآوردههایی که از گزارشهای بینالمللی صورت پذیرفته بیش از ۱۵۰۰نفر در کف خیابانها قتل عام شدند هزاران نفر نیز زخمی و بازداشت گردیدند.
ابعاد واقعی آن جنایت هنوز مشخص نگردیده است. حکومت از اعلام تعداد کشته شدگان در سطح خیابانها و قتل بازداشتشدگان زیر شکنجه و همچنین تعداد بازداشتشدگان و مکان نگهداری آنها همچنان طفره میرود و حاضر به پاسخگویی نیست.
تعداد زیادی از بازداشتشدگان خیزش آبان را زیر شکنجه وادار به اعتراف اجباری علیه خود کردند تا برایشان احکام اعدام صادر نمایند.
آنان اعدام میکنند تا از مردمی که بیش از چهل سال است تحت ستم قرارگرفته اند انتقام بگیرند،
اعدام میکنند تا وحشت پراکنی کنند،
تا آبان را متوقف کنند اما نمیدانند برای مردمی که چیزی برای از دست ندارند مرگ بسیار شیرین تر از زندگی محقرشان است.
یک سال از آبان 98 میگذرد. گرچه تا توانستند از خون جوانان و فرزندانمان ریختند اما این خون در تاریخ جریان دارد.
خون محسن، نیکتا، نوید و سایر فرزندانمان هیچگاه خشک نخواهد شد
باید مسببین این کشتار عظیم و همه اعدامها قتلهای سیاسی محاکمه و مجازات شوند.
ما مردم به تنگ آمده از فقر و گرسنگی و مخالف سرکوب، کشتار، شکنجه و اعدام یاد جانباختگان آبان 98 را در اولین سالگرد قتل عامشان گرامی خواهیم داشت چراکه این وظیفه ماست که راه معترضین آبان را ادامه داده و همراه خانواده های کشته شدگان دادخواه آنان باشیم.
14/8/1399
1-اتحاد بازنشستگان ایران
2-انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه
3-تشکل مستقل دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان
4-دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
5-دانشجویان دانشگاه آزاد نجف آباد اصفهان
6-سندیکای نقاشان البرز
7-شورای همبستگی کارگری
8-گروهی از فعالین و دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر تهران
9-گروهی از فعالین و دانشجویان دانشگاه علامه تهران
10-گروهی از فعالین و دانشجویان دانشگاه بهشتی تهران
11-گروهی از فعالین و دانشجویان دانشگاه های هنر تهران
12-گروهی از فعالین کارگری سقز
13-گروهی از فعالین لغو کار کودکان
*اعلامیه شروع به کار گروه تحقیقی درباره ماجرای آزار جنسی
در پی نشر برخی روایات از آزار جنسی یکی از روزنامهنگاران در رسانهها و اکانتهای توییتری، گروهی از روزنامهنگاران با دغدغه صنفی و حرفهای پیش قدم شدند تا در این باره به طور مستقل تحقیق کنند.
پیش از این تعدادی از روزنامهنگاران برای طرح مشکلات و مسائل صنفی از جمله دستمزد، بیمه و امنیت شغلی، فضایی برای گفتوگو و عمل مشترک را با عنوان «گروه مطالبات صنفی» تشکیل دادند، که صدور «بیانیه ۱۰۰ روزنامهنگار نسبت به انفعال انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران» یکی از موضوعات مورد پیگیری این گروه بود.
بهتازگی در پی نشر روایات آزار و تجاوز درباره یکی از اهالی مطبوعات، همین جمع از روزنامهنگاران، سعی کردند تا از طریق فعالیت صنفی مبتنی بر نظارت و تحقیق، هم نگاه عمیق و منصفانهای به ماجرا داشته باشند و هم گامی برای تغییر فضای فرادست مردان، تبعیض جنسیتی، پیشگیری و گزارش آزار جنسی در بین روزنامهنگاران یا فضای عمومی بردارند.
بر این اساس بعد از بحث و تبادل نظر طی روزهای اخیر در فضاهای مختلف و بنا بر پیشنهادهای مطرح شده در گروه «مطالبات صنفی»، گروهی تشکیل دادهایم تا درباره روایتهای منتشر شده به طور مستقل تحقیق و پگیری کنیم.
این گروه با اعتقاد به تشکلیابی و سازماندهی صنفی در همه امور از جمله موضوع آزار جنسی، تحقیقات خود را از امروز آغاز میکند.
روایتهای منتشر شده از آزار جنسی یکی از روزنامهنگاران، هم از نظر صنفی و هم از نظر عمومی برای همه روزنامهنگاران اهمیت ویژه دارد از این رو ما قصد داریم بدون قضاوت و پیشداوری، تمام روایتهای موجود را بررسی و در نهایت از آن چه به عنوان شواهد پیدا و پنهان مربوط به این ماجرا وجود دارد یک گزارش تهیه و منتشر کنیم.
هدف اعمال نظارت متشکل و سازمان یافته صنفی است، تا برای یک بار هم که شده اتحادمان را در رفع مسائل مربوط به خودمان نشان دهیم و فضای امنتری برای اشتغال و محیط کار و زیست خود بسازیم.
این گروه خود را موظف میداند که درباره روند پیشرفت تحقیقات خود به «گروه مطالبات صنفی» گزارش دهد و در پایان تحقیقات، گزارشی حرفهای در فضای عمومی منتشر کند.
اعضای این گروه عبارتاند از عاطفه مرادی، سارا محسنی، فرحناز غالبی، شیما شعاعی، مریم وحیدیان و مهدی روزبهانی. از همه کسانی که بهنوعی به این حوادث مربوط میشوند و در جریان آن هستند، دعوت میشود تا شواهد یا اطلاعاتی را که میتواند به روشنتر شدن موضوع کمک کند، در اختیار اعضای گروه قرار دهند.
در این مسیر از کمک و یاری همه روزنامهنگاران استقبال میکنیم و امیدواریم که بتوانیم یک نقش حرفهای و مستقل در این حادثه ایفا کنیم.
*افزایش 73 درصدی کارگران جان باخته در حوادث کاری آذربایجان شرقی در نیمه اول سال جاری
71 نفر در طی نیمه اول امسال در اثر حوادث ناشی از کار دراستان آذربایجان شرقی جان خودرااز دست دادند که همگی آنها مرد بوده است. مدیرکل پزشکی قانونی استان با اعلام این خبر گفت: این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته که 41 نفر بود 30 نفر افزایش یافته است.
به گزارش 14 آبان،روابط عمومی پزشکی قانونی استان ، دکتر علی صفائی فرد علت فوت این افراد را به اینصورت تشریح کرد که: 29 نفر به علت سقوط از بلندی، 17 نفر براثر برخورد جسم سخت،10 نفر براثر برق گرفتگی،10 مورد خفگی یا کمبود اکسیژن،4نفر غرق شدگی و یکنفر نیز براثر سوختگی جان خود را از دست داده اند.
دکترصفائی فرد اضافه کرد: درطی این مدت تعداد 685 نفر نیز بر اثرمصدومیت ناشی از حوادث کار به ادارات پزشکی قانونی استان مراجعه کردند که از این تعداد 13 نفر زن و بقیه مرد بودند.
مدیرکل پزشکی قانونی استان همچنین گفت: درشهریور ماه امسال نیز 18 نفر به علت حادثه کاری فوت کرده که این آماردرمقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن 5 نفر افزایش داشته است. درطی همین مدت 161 نفرنیز به علت مصدومیت حوادث کاری به ادارات پزشکی قانونی استان مراجعه کردند که یکنفر از آنها زن بودند .این آمار نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزایش 52 درصدی را نشان می دهد.
گفتنی است تعداد کل فوت شدگان حوادث کاری در سال 98 برابر با 96 نفر بود که یک نفر از آنان زن و بقیه مرد بودند و نیز تعداد کل مصدومین حوادث کارمراجعه کننده در سال 98 برابر با یکهزارو325 نفر بود که از این تعداد 35 نفر زن و یکهزارو 290 نفر مرد بودند.
*جان باختن 2 کارگر کارخانه آلومینای جاجرم در حادثه واژگونی یک دستگاه کامیون
عصر چهارشنبه 14 آبان،یک کامیون حامل ماده معدنی بوکسیت، هنگام حرکت به صورت دنده عقب دچار واژگونی شد وجان 2 کارگر کارخانه آلومینای جاجرم واقع در استان خراسان شمالی، شهرستان جاجرم،کیلومتر 7جاده سنخواست را گرفت.
*تیر برق پوسیده جان کارگرجوان اداره برق بندرلنگه را گرفت
یک کارگر 30 ساله اداره برق شهربندرلنگه در استان هرمزگان حین کار دربالای یک تیربرق چوبی براثر سقوط تیربرق بعلت پوسیدگی جان خودرا ازدست داد.
*جان باختن یک کارگر درفردیس براثر سقوط ازطبقه پنجم ساختمان
یک کارگر 45 ساله حین کار در ساختمانی نیمه کاره واقع درشهرک ناز شهرستان فردیس دراستان البرز، براثر سقوط از طبقه پنجم جان خود را از دست داد.
*قربانی گرفتن سرویس های رفت و آمد از کارگران را سربازایستادن نیست – اینبار مصدومیت 11 کارگر کشاورزی و وخامت حال 4 نفرشان
سحرگاه روز چهارشنبه 14 آبان،براثر تصادف یک مینی بوس در کیلومتر پنج جاده بوکان به میاندوآب 11 کارگر مصدوم شدند که حال چهارنفرشان وخیم گزارش شده است.
بنابه گزارش ات رسانه ای شده،این مینی بوس حامل 17کارگر زن و مرد بود که برای چیدن سیب از بوکان به مقصد مراغه در حال حرکت بودند.
در این حادثه پنج کارگر زن و شش کارگرمرد دچار مصدومیت شدند که حال چهار نفر از آنان وخیم اعلام شده است.
*جان باختن یک کارگر سنندجی حین کار درحلبچه براثر برق گرفتگی
روز شنبه 10 آبان،یک کارگر 50 ساله اهل روستای میراو سنندج بنام کیلاب رحمانی حین کار در شهر حلبچه در اقلیم کردستان عراق بر اثر برق گرفتگی جان خودرا ازدست داد.
*جمعی از کنشگران جنبش زنان ایران: محکومیت ترور خونبار در دانشگاه کابل
صورتهای به خاک غلتیده، رؤیاهای گمشده و نگاههای خاموش زنان و مردان جوان افغانستان، در تصاویر سرخ منتشر شده از دانشگاه کابل، دلهای همگیمان را به نهایت به درد آورده است. دردی به وسعت نگاههایی که پیش از به خون نشستن، به آیندهای چشم دوخته بودند که نه از آنِ یک تن، که از آن نسلی میتوانست باشد. از آنِ نسلهایی که از دل خاک و خون و شیون و ظلم، قدم نهاده بودند به روزهای دانشگاه و کتاب و تحقیق و درس تا ستون بزنند به سقف میهنشان و آیندهای بنا کنند، روشنتر از دیروز، برای مردمانی که سنگینی دههها رنج و تبعیض، دلهایشان را به درد آورده است. جانهای عزیز مادرها و پدرهایی که جوانهایشان را به امید تعلیم و سازندگی روانهی دانشگاه کرده بودند، و اما کدورت کین و استثمار و افراطگرایی و فریب «صلح» میان دولتها و تشنگان به خون باز هم مجال وصال نداد و ما نیز در جای جای این کرهی خاکی و یا در این سوی مرزهای افغانستان، در ایران، در غم جوانان همسایه، شبانهروزی است که به سوگ نشستهایم.
ما، کنشگران حقوق زنان ایرانی، این واژگان نه چندان توانمند در وصف حزنمان را که حاوی پیام دلداری و تسلیت و همدلی با بازماندگان دانشجویان از دست رفتهی کشور افغانستان و تمام آنهایی است که در این کشور به عزا نشستهاند، با اندوهی وصفناپذیر به قلم میآوریم تا شاید مرهمی باشد بر زخم عمیقی که در دوازدهمین روز ماه عقرب سال ۱۳۹۹، بر تن دانشگاه کابل و مردم افغانستان نشست. به خون نشستن دانشگاه، کوی آموختن و آموزش و جستار و خلق آتیه، نه تجربهی دیروز افغانستان، که تجربهای به دفعات در کشورهای ماست، چرا که افراطگرایی و سلطهجویی و تمامیتخواهی، زبان دانش را نفهمیده و هیچگاه هم نخواهد فهمید. دانشگاهی که نه تنها میتواند مأمنی و بستری برای خلق جنبشهای رهاییبخش باشد، که دریچهای است به سوی آمال و آرزوهای یک خلق. و بیش و پیش از همه، آماج و انگیزههای زنانی که دههها گوش و چشم و دهانشان را با خاک و خون پر کردند؛ با سنگِ سنگسار و با سنگریزهی انفجار. زنانی که به درازای تاریخ، تن و نفسشان به انقیادِ استیلای فرمانروایان زنستیز در آمده است. فرمانروایانی که از درون مرزهای افغانستان، آرمانهای زنان را گردن زدهاند، و از بیرون مرزهای آن، به نامشان، لشگرکشیهایشان را توجیه کردهاند.
ما کنشگران زنان ایرانی اما باور داریم که افغانستان، این سیاهی را به سپیدهی روزهایی خواهند رساند که ملتی دست ترور، استثمار و دخالت را از آن کوتاه کرده باشند و در کنار مردم افغانستان، و به احترام مقاومت و ایستادگیشان، خواهیم ایستاد و مراتب عمیق همدردی و افسوسمان را از این ترور وحشیانه و خونبار اعلام میکنیم. باشد تا روزی دانشگاه، پناهگاهی امن باشد برای تمام علمجویان و علمورزان و آنهایی که رؤیای سازندگی کشورشان را در سر دارند.
در صورت تمایل در لینک زیر بیانیه را امضا کنید: https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdnluGgGBFoo6cwxeDIZuoqJzIx86iKeapdFV2cNGEcfLOCXA/viewform
akhbarkargari2468@gmail.com