اخباروگزارشات کارگری 6 دی ماه 1399
– تجمع رانندگان وسایل حمل و نقل عمومی بین شهری نسبت به عدم صدور برگ تردد مقابل استانداری
– اعتراض کامیونداران استان یزد نسبت به نحوه توزیع لاستیک یارانهای پایانه بار
– آخرین خبر ازعظیم علی نژاد فعال کارگری و کارگر دوزندگی لباس
– حیدر قربانی به دادگاه احضار شد
– تجمع اعتراضی ثبت نام کنندگان نیسان وانت زامیاد نسبت به عدم تحویل خودرو
– قرائت نامه سرگشاده جمعی از دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه تهران در حضور رییس، معاون آموزشی و رییس کتابخانه دانشکدهی علوماجتماعی دانشگاه تهران و تحویلش به رییس دانشکده
*تجمع رانندگان وسایل حمل و نقل عمومی بین شهری نسبت به عدم صدور برگ تردد مقابل استانداری
روز شنبه 6 دی،جمعی از رانندگان وسایل حمل و نقل عمومی بین شهری قم برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به ناهماهنگیهای ایجاد شده در صادرنشدن برگ تردد به شهرهای با وضعیت نارنجی دست به تجمع مقابل استانداری زدند.
براساس گزارشات رسانه ای شده،باتوجه به مصوبه ستادملی مقابله با کرونا تردهای بین شهری در شهرهای باوضعیت زرد آزادشده، اما رانندگان که از شهرهای زرد خارج میشوند نمیتوانند بدون برگه تردد وارد شهرهای با وضعیت نارنجی شوند به گفته یکی از رانندگان استانداری در پاسخ به این اعتراضها گفته است که درحال حاضر قم در وضعیت زرد است و هیچ برگه تردد بین شهری به رانندگان تعلق نخواهد گرفت.
به گفته یکی از رانندگان معترض، استانداری قم در پاسخ به این اعتراضها گفته است که درحال حاضر قم در وضعیت زرد است و هیچ برگه تردد بین شهری به رانندگان تعلق نخواهد گرفت.
بنابهمین گزارشات،جمعه شب(5دی) معاون سیاسی امنیتی استاندار قم در گفت و گو با رسانه ای با تاکید بر رعایت دستورالعملهای بهداشتی از مردم خواست: از رفت و آمدهای غیرضروری پرهیز کنند و برای اخذ مجوز ورود به استانهای وضعیت نارنجی به استانداری قم مراجعه نکنند.
*اعتراض کامیونداران استان یزد نسبت به نحوه توزیع لاستیک یارانهای پایانه بار
روز شنبه 6 دی،جمعی از کامیونداران استان یزد در پایانه بارکلانشهر یزد اعتراضشان را نسبت به نحوه توزیع لاستیک یارانهای بنمایش گذاشتند.
یکی از رانندگان حاضر درتجمع به خبرنگار رسانه ای گفت: در مواقعی که توزیع لاستیک یارانهای انجام میشود هیچ اطلاع رسانی به رانندگان صورت نمیگیرد و برخی در این میان باخبر میشوند و با مراجعه به پایانه، لاستیک دریافت میکنند.
یکی دیگر از رانندگان معترض گفت: ما دیشب طی پیامی در گروه انجمن صنفی رانندگان مطلع شدیم که امروز قراراست لاستیک رایانهای توزیع کنند که متاسفانه الان به ما میگویند باید منتظر تائیدیه وزارت صمت در سامانه باشیم.
یکی دیگراز رانندگان هم با بیان این که از شب گذشته تا صبح در پایانه خوابیده است گفت: لاستیک آزاد جفتی ۱۵ تا ۱۶ میلیون تومان است و ما توان خرید نداریم و مجبوریم با حضور در صف، برای خرید و دریافت حواله لاستیک یارانهای منتظر بمانیم.
کارشناس اداره کل حمل و نقل و راهداری استان با حضور در پایانه بار در خصوص توزیع لاستیک حوالهای گفت: لاستیک آزاد بسیار فراوان است ولی متاسفانه در توزیع لاستیک دولتی با کمبود مواجه هستیم.
شفیعی در خصوص نام نویسی دستی رانندگان برای دریافت نوبت افزود: در صحبت با رئیس اتحادیه صنف رانندگان استان اعلام کرده بودیم که نه نام نویسی کنند و نه ساعت 4 صبح مراجعه کنند.
وی گفت: ما با هماهنگی که با مدیران داشتیم قرار بود امروز صبح با یک برنامه ریزی منظم بحث توزیع لاستیک حوالهای را داشته باشیم که با این وضعیت مواجه شدیم.
کارشناس اداره کل حمل و نقل و راهداری استان با بیان اینکه هنوز بعد از گذشت سه روز، وزارت صمت توزیع لاستیک را در سامانه راهداری تائید نکرده است افزود: ما منتظریم به محض تائید، حواله را به کامیون داران تحویل دهیم تا با مراجعه به نمایندگیها لاستیک خود را دریافت کنند.
*آخرین خبر ازعظیم علی نژاد فعال کارگری و کارگر دوزندگی لباس
بعد از سه ماه بازداشت و بی خبری از فعال کارگری و کارگر دوزندگی لباس، عظیم علی نژاد.
روز گذشته(جمعه 5 دی) به نقل از یک منبع مطلع خبردار شدیم که آقای عظیم علی نژاد بعد از ماهها بازجویی در بندهای امنیتی به بند عمومی زندان اوین منتقل گردید.
این فعال کارگری از اعضای کمیته پیگیری و مدیر مسئول کانال اتحاد سراسری کارگران ایران و یکی از فعالین کارگری میباشد که در حوزه های اجتماعی و کارگری فعالیتهای فراوانی داشته وی بارها از طرف نیروهای امنیتی بازداشت و تحت فشار قرار گرفته بود. سه ماه پیش نیروهای امنیتی به محل سکونت وی یورش برده و با ضبط گوشی، کامپیوتر و دست نوشته هایش وی را بازداشت و به سلولهای انفرادی بند سپاه منتقل و تحت بازجویی قرار دادند.ماموران خانواده وی را بشدت تهدید کرده بودندکه در موردبازداشت وبازرسی منزل با رسانه گفتگوی نداشته باشندوخبری در مدیای اجتماعی منتشر نکنند.
روز گذشته مطلع شدیم که ایشان بعد از چند ماه بازجویی به بند عمومی زندان اوین منتقل گردیده است.
برگرفته از کانال کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران
*حیدر قربانی به دادگاه احضار شد
حیدر قربانی کارگرساختمانی و عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران طی ابلاغیهای به دادگاه احضار شده است. طبق ابلاغیه صادره حیدر قربانی روز ۲۲ دیماه در شعبه دوم دادگاه انقلاب شهرستان شهریار مورد محاکمه قرار خواهد گرفت. همچنین بر اساس این ابلاغیه اتهامات “ عضویت در دسته یا جمعیت و یا شعبه جمعیتهایی که در داخل کشور با هدف بر هم زدن امنیت کشور تشکیل شده است و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی “ به او منصوب گردید است.
حیدر_قربانی در تاریخ ۱۸ خرداد توسط مأموران وزارت اطلاعات در منزل خودش دستگیر شد و پس از ۲۳ روز بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین با قرار وثیقه موقتاً آزاد شد.
لازم به ذکر است که هنگام دستگیری، مأمورین وزارت اطلاعات مقداری مشروب که برای استفاده شخصی در منزل بود را با خود برده و آن را نیز به جهت اعمال آزار و اذیت دستاویز یک پرونده سازی جداگانه قرار دادند که برای آن نیز حیدر قربانی توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهر قدس به مبلغ قابل توجهی جریمه نقدی و شلاق محکوم گردید.
نهادهای امنیتی سالهاست که کارگران و دیگر فعالین عرصههای مختلف اجتماعی را به بهانه فعالیتهای صنفی و مطالباتی با اتهامات واهی امنیتی روبرو میکنند و قوه قضائیه نیز در همسویی با این اقدامات ضدانسانی نهادهای امنیتی، احکام سنگین حبس و زندان برای کارگران و فعالین اجتماعی صادر مینماید.
این رویهی تباه و ددمنشانه با کارگران هیچ معنایی به جز اجرای سیاستهای سرکوبگرانه سرمایهداران حاکم علیه طبقه کارگر ایران ندارد. سرمایه داری ایران به وسیله دم و دستگاه پلیسی و امنیتی و به جهت تداوم روند استثمار بردهوار کارگران، شدیدترین سرکوبی و اختناق را به جامعه تحمیل نموده تا کارگران ایران نتوانند برای دستیابی به حداقلیترین خواستههایشان نیز مبارزه نمایند. اما هم طبقه کارگر در اعتراضات صنفیِ هر روزهاش و چه تودههای محروم جامعه در طول خیزشهای گسترده چند سال اخیر نشان داده است که تمامی این سرکوبگریها نتوانسته و نمیتواند مانع از فریاد دادخواهی جامعه گردد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن اعتراض به محاکمه حیدر قربانی به اتهامات واهی امنیتی، خواهان منع تعقیب قضایی از وی و تمامی فعالین کارگری و اجتماعی است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ششم دیماه نود و نه
*تجمع اعتراضی ثبت نام کنندگان نیسان وانت زامیاد نسبت به عدم تحویل خودرو
روز شنبه 6 دی،جمعی از ثبت نام کنندگان نیسان وانت زامیاد برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به عدم تحویل خودروهایشان دست به تجمع مقابل این شرکت زدند.
بر اساس تصاویر و فیلم هایی که از این تجمع در شبکه های اجتماعی منتشر شده، این تجمع از سوی تعدادی از ثبت نام کنندگان نیسان وانت برگزار شده که با گذشت یک سال از زمان ثبت نام، هنوز موفق به دریافت خودروهای ثبت نامی نشده اند.
به گفته آنان، شرکت زامیاد چندین بار نیز قیمت خودرو را افزایش داده و با وجود برگزاری این تجمع اعتراضی، پاسخی به معترضان در مورد زمان تحویل خودروهایشان ارایه نکرده است.
*قرائت نامه سرگشاده جمعی از دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه تهران در حضور رییس، معاون آموزشی و رییس کتابخانه دانشکدهی علوماجتماعی دانشگاه تهران و تحویلش به رییس دانشکده
ظهر روزشنبه 6 دی، جمعی از دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه تهران، نامهی سرگشادهای که اهم مطالباتشان در آن ذکر شده بود را در حضور رییس، معاون آموزشی و رییس کتابخانه دانشکدهی علوماجتماعی دانشگاه تهران قرائت کردند و به رییس دانشکده تحویل دادند.
نامهی سرگشادهی جمعی از دانشجویان علوم اجتماعی تهران به رییس دانشکده
بستهی اینترنت رایگان، پرداخت هزینهی تامین دستگاه ارتباطی برای شرکت در کلاس درس برای دانشجویان و تشکیل شورایی دانشجویی برای مشارکت در تصمیمات آموزشی در بحران کرونا اهم مطالبات دانشجویان است.
ظهر امروز جمعی از دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه تهران، نامهی سرگشادهای که اهم مطالباتشان در آن ذکر شده بود را در حضور رییس، معاون آموزشی و رییس کتابخانه دانشکدهی علوماجتماعی دانشگاه تهران قرائت کردند و به رییس دانشکده تحویل دادند.
گفتنی است این نامه به امضای ۱۳۶ دانشجوی این دانشکده رسیده است.
متن نامه در زیر میآید:
ریاست محترم دانشکده علوم اجتماعی
جناب آقای دکتر اعتمادی
از آنجا که ما حق آموزش رایگان داریم و حتی برخی از ما که ناعادلانه به نام دورهی شبانه مجبورند برای تحصیل پول پرداخت کنند، هزینهی آموزش خود را از قبل پرداختهاند، پس هیچ دلیلی ندارد که ما برای دریافت آموزش، هزینهی اینترنت و سایر هزینههای هنگفت جانبی دیگر را بپردازیم.
آیا شما اطلاع دارید که دانشجوی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، اشکان فتحی، هنگام بازگشت از محل کارگری برای تامین هزینه های آموزش مجازی(موبایل و اینترنت) که دولت و دانشگاه موظف به تامینشان هستند غرق شده است؟ آیا اطلاع دارید چند دانشجو تحت فشار همهجانبه آموزش مجازی، زندگیشان دچار فروپاشی شده است؟ هر چند این صداها شنیده نمی شوند و تنها زمانی به گوش می آیند که شبیه دوستمان در آب غرق شوند یا شبیه دانش آموز بوشهری حلقآویز طناب بی مسئولیتی شوند. در همین زمانه ی فشار اقتصادی بر مردم و در نتیجه فرزندانشان که اکنون تحت سیاست های سرکوب گرانه و طرد کننده آموزش عالی قرار گرفته اند، هنوز در کلاس های درس حضور و غیاب برقرار است و خش خش میکروفن و یا دسترسی نداشتن به منبعی که بایستی خریداری شود باعث حذف از کلاس یا کسر نمره می شود. این چگونه آموزش رایگانیست که دانشگاه برای در اختیار گذاشتن نسخه الکترونیکیِ کتابهای ۳۰ سال پیش از ما طلب پول میکند!؟ چگونه است که برای دسترسی به پایان نامه ها درجهت کارهای پژوهشی باید هزینه پرداخت شود؟
زمانی که سیستم های رسمی دانشگاه بعد از یک سال هنوز امکان برگزاری کلاسهای درس را نداشته و دانشجویان مجبور به استفاده از بستر های دیگر چون اسکایپ،گوگل میت، واتس اپ و … شده اند، چرا هزینه حجم سنگین ترافیک اینترنت (یک گیگابایت در هر جلسه برای برخی کلاسها) بایستی بر دوش دانشجویان باشد؟ زمانی که در شرایط آموزش حضوری هم حجم مشخصی برای کارهای پژوهشی در اختیار دانشجویان بود با چه منطقی نه تنها حجم اضافه ای به آن ها تعلق نمی گیرد که همان حجم اینترنت شرایط حضوری هم قطع شده است. زمانی که بسترهای مورد نظر دانشگاه برای آموزش آماده شوند دیگر نشانی از کرونا نمانده است و ما با خیل دانشجویانی رو به رو خواهیم بود که تحت این شرایط تبعیض آمیز و نادیده انگاری حقوق اساسی خود از آموزش و دانشگاه طرد شدهاند. ما صریح و روشن اعلام میکنیم که مسئولیت عواقب نادیده گرفتن درخواستهای اساسی و ابتدایی ما، هر چه باشد، بر عهده کسانی خواهد بود که در طی یک سال از هیچ اقدامی برای افزایش فشار بر دانشجویان دریغ نکردهاند.
خواسته های صریح ما در سه بند به شرح ذیل اعلام می گردد :
۱–تخصیص بسته رایگان اینترنت به دانشجویان به میزان مناسب برای استفاده از کلاسهای درسی و انجام امور پژوهشی
۲–تخصیص بودجه ای مشخص از محل ذخیره سازی بودجه رفاهی دانشگاه بهمنظور تامین وسیله ی آموزش مجازی برای تک تک دانشجویان دانشگاه
۳–تشکیل کمیتهای مشترک از نمایندگان دانشجویی و مسئولین مرتبط در جهت تنظیم قوانین و مسئولیت ها به شکلی که دانشجویان در روند آموزش مجازی متضرر نشوند. تسهیلاتی از قبیل حذف نمره حضور در کلاس، حذف تاثیر غیبت ها، تضمین دسترسی رایگان همگانی به منابعی که برای سنجش استفاده میشوند، امکان حذف ترم بدون سنوات، امکان حذف اضطراری دروس به صورت نامحدود و … در این کمیته قابل پیگیری خواهد بود.
بدیهیست در صورت عدم پاسخگویی به رسم یک سال گذشته، ما با هر ابزاری که بتوانیم در برابر حذف سیستماتیک و خشونت بار همصنفانمان از آموزش مجازی و دانشگاه مجازی ایستادگی خواهیم کرد. ما صراحتا اعلام میکنیم مسولیت محرومیت دانشجویان از کلاسهای درس یا امتحانات و ترم تحصیلی به دلیل مهیانبودن بسترهای آموزش مجازی، برعهدهی دانشگاه و وزارت علوم خواهد بود.
رونوشت:
ریاست محترم دانشگاه تهران
معاونت محترم دانشجویی وزارت علوم
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
منبع:کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
اخباروگزارشات کارگری 5 دی ماه 1399
– جمعی از کارگران هفت تپه از بخش های مختلف: فراخوان به همکاران و چند نکته درباره برنامه های لازم برای اجرا کردن در هفت تپه
– اعتصاب وتجمع رانندگان اتوبوس رباط کریم وپرند در اعتراض به عوارض نجومی آزادراه تهران- ساوه
– تجمع اعتراضی کارگران کارخانه سیمان خوزستان نسبت به بلاتکلیفی شغلی بدنبال قطع گاز مقابل فرمانداری هفتکل
– تجمع اعتراضی کارگران اخراجی پتروشیمی ایلام مقابل پالایشگاه پنجشنبه چهارم دی ماه برای سومین روز ادامه یافت
– کنش های دامنه دار کارگران مترو تهران برای احقاق حقوق برحقشان وبی تفاوتی مسئولان ذیربط در شهرداری پایتخت
– تجمع اعتراضی در ورزشگاه قیطریه نسبت به تخریب این مجموعه ورزشی
– ابلاغ احضار برای اجرای حکم غیابی پروین محمدی
*جمعی از کارگران هفت تپه از بخش های مختلف: فراخوان به همکاران و چند نکته درباره برنامه های لازم برای اجرا کردن در هفت تپه
مهم و فوری
فراخوان به همکاران و چند نکته درباره برنامه های لازم برای اجرا کردن در هفت تپه
همکاران عزیز! به مقطع مهمی رسیده ایم و لازم است هشیارانه و متحدانه عمل کنیم. در باره برنامه ما برای خلع ید از بخش خصوصی و برنامه های بعد از ان و اینکه برای این اهداف چه باید بکنیم نکاتی را با شما در میان می گذاریم.
ما خواهان خلع ید از این بخش خصوصی فاسد و غارتگر هستیم. ما با سیاست خصوصی سازی در هر شکلش مخالفیم به نظر ما هرگونه بخش خصوصی و نه فقط اسدبیگی های اختلاسگر و غارتگر، معنیش بدبختی و خانه خرابی برای کارگران است.
یک عده از عوامل کارفرما و یک عده دولتی ها و اقتصاد دان! های وابسته به انها میگویند روند خصوصی سازی درست نبوده و باید تصحیح شود! این دروغ است. خصوصی سازی، خوب و بد ندارد. اهلیت دار و بی اهلیت ندارد. برخلاف گفته آن دانشجوی عدالت خواه که در تجمع تهران سخنرانی کرد و گفت خصوصی سازی حتی در انگلیس که مهد خصوصی سازی بوده با حساب کتاب بوده و همه چیز را خصوصی نکردن و با تنفس و حساب کتاب خصوصی کردن. ایشان طوری میگفت که انگار فقط مشکل این است که یا الان باید خصوصی سازی شود یا فردا و گویا اگر زمان بندی ان “درست” باشد مشکل حل است. باید به این تیپ افکار گفت که این یک تحریف آشکار است. خصوصی سازی حتی در همان کشورهای غربی هم فاجعه مطلق بوده است. باعث شکاف طبقاتی بیشتر و مصیبت و فقر و عدم امنیت شغلی و اخراج شده است. تنها سودش به جیب سرمایه داری میرود.
بنابراین نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان خصوصی سازی یکی از ابزارهای خاص سرمایه داری برای کسب سود و منافع بیشتر بوده و هست.
ما خواهان رفتن این بخش خصوصی هستیم و هیچگونه بخش خصوصی دیگری را قبول نداریم. وقتی میگوییم خواهان دولتی شدن یا کلا واگذاری شرکت به کارگران هستیم معنیش این است که در هیچ شکلی خصوصی و نیمه خصوصی و ارگان نیمه خصوصی و سپاه و بسیج و بنیاد مستضعفین و فرمان امام و بنیاد پانزده خرداد و کمیته امداد و … هیچ چیز دیگر را قبول نمیکنیم.
همکاران گرامی!
وقتی میگوییم خواهان دولتی شدن شرکت هستیم یعنی آخر خطی که میخواهیم همین است؟ نه. واقعیت این است که با دولتی شدن یک قدم جلو میرویم. حمله به معیشت کارگری و امنیت شغلی به درجاتی کمتر میشود. اگر مدیری دولتی اختلاس کرد آن مدیر شخصا بدهکار میشود و دولت مجبور است بدهی خودش به خودش بابت اختلاس را جبران کند و شرکت هفت تپه بدهکار نمیشود که بخواهند از گرده کارگران هفت تپه بیرون بکشند. مثل مدیران بانکی که اختلاس کردند و به کانادا رفتند کل بانک دولتی بدهکار شد اما از پول حساب های مردم برداشت نکردند که این اختلاس را جبران کنند. وقتی شرکت دولتی باشد اختلاس ها که تبدیل به روند عادی در مملکت ما شده فشارش را مستقیم به کارگر هفت تپه نمی آورد. اما الان صاحب شرکت بخش خصوصی است و همین بخش اختلاس کرده و شرکت را بدهکار کرده.
وقتی میگوییم شرکت دولتی بشود دیگر اجازه تغییر کاربری نخواهیم داد اما الان حتی مقامات دولتی میگویند آقا ایشان خریده و مالکیت خصوصی مقدس است و هر کاری میتواند بکند. هر چی داد میزنیم این شرط واگذاری نبود به گوش کسی نمیرود چون با اون همدست هستند و دلار گرفته اند. اما وقتی شرکت دولتی باشد هر غلطی بکند خود دولت را بدهکار میکند و نهایتا این است که مدیری را خلع میکنند و دیگری باید بیاید اما فساد آن مدیر به گردن شرکت نمی افتد.
وقتی میگوییم شرکت باید دولتی بشود منظورمان نیست که این ایده آل ماست. اصلا. ما میدانیم با لغو خصوصی سازی و دولتی شدن یک قدم بسیار مهم و تاریخی به جلو میرویم اما برای اینکه بر سرنوشت خودمان مسلط باشیم اجازه نمیدهیم یک مدیر دولتی بیاید و هر کاری خواست بکند. ما خواهان نظارت کارگری هستیم. شورای مستقل کارگری هفت تپه را باید در تمامی شئون دخالت دهیم. همین الان نمایندگان ما دارند به صورت شورایی حرکت میکنند و ما پشتیبان آنها هستیم ولی ما باید حرکت جمعی و شورایی را تقویت کنیم. همین حالا نمایندگان ما را تحت فشار گذاشته اند. در سکوت خبری دارند آنها را اذیت میکنند و برایشان پرونده سازی میکنند. همه شان بسیج شده اند که کل حرکت ما را بزنند. اما ما حامی نمایندگان خود هستیم. ما باید شورای کارگری مستقل خودمان را ایجاد و تقویت کنیم. باید این شورا بر همه مراحل نظارت کند. شرکت باید دولتی شود و با نظارت کارگری اداره شود. شرکت باید با اداره شورایی و جمعی و خرد جمعی و نظر همه کارگران به پیش رود. در اینصورت است که شرکت شکوفا میشود و وضعیت معیشتی ما ده ها برابر الان بهتر خواهد شد. ما باید برای اینکه بر سرنوشت خودمان مسلط شویم آگاه باشیم و تلاش کنیم. قطعا برای بعد از خلع ید هم باید به دقت برنامه داشت که داریم.
اینکه عوامل کارفرما راه افتاده اند و میگویند خوب اسدبیگ رفت بعدش چه؟ بعدش نظارت خود ما که اجازه کج رفتن و تخلف ندهیم. منافع تمام همکاران حفظ شود.
ما هم میدانیم چرا باید خصوصی سازی برچیده شود و هم میدانیم بعد از خصوصی سازی چطور باید باشد.
همکاران عزیز!
شاهد بودید که به خاطر ما در تهران تجمعی حمایتی برگزار شد که خیلی ها حمایت کردند. الان ماجرای هفت تپه در سکوت نیست که بتوانند با مقداری دلار و سکه ساکتش کنند. الان شروع کردن باز هم مثل طراحی سوخته انگ امنیتی و نخ نما به همکاران ما میزنند. این روش ها جواب نمی دهد.
همکاران عزیز و هشیار در هفت تپه!
قبلا هم گفته بودیم به رای هیات داوری چشم داریم اما فقط چند درصد و نه با تمام چشم و دل! ما مثل همیشه به نیروی اتحاد خودمان چشم داریم. همیشه وقتی متحد بودیم و اعتراض کردیم باعث شدیم اختلاسگران دادگاهی شوند و مجلسی ها حرکاتی کنند و …. اینها به خاطر فشار اعتراضات خود ما بوده. اما میدانیم در کنار رصد کردن تحرکات برخی مسئولین روی نیروی اصلی پیش برنده یعنی اتحاد خودمان تمرکز و حساب کنیم.
همکاران عزیز!
باید وارد حمایت عملی از فعالین مستقل کارگری شویم. مدیران اسدبیگی دارند آنها را به شدت آزار می دهند. باید همزمان معین کنیم که برای خلع ید از بخش خصوصی چه فشار و اعتراضی و اعتصابی را باید آغاز کنیم. باید برای زمانش توافق کنیم. راه حل یک قدم به پیش رفتن یعنی خلع ید از بخش خصوصی و دولتی شدن شرکت با نظارت شورای کارگری، فقط اعتراض متحدانه خودمان است و نه وعده های این یا آن مسئول.
لطفا این بحث را در روزهای آتی در بخش های مختلف انجام دهید تا برای اقدام عملی قدم برداریم.
جمعی از کارگران هفت تپه از بخش های مختلف- جمعه – ۵ دی ۱۳۹۹
*اعتصاب وتجمع رانندگان اتوبوس رباط کریم وپرند در اعتراض به عوارض نجومی آزادراه تهران- ساوه
عصرروز جمعه 5 دی،رانندگان اتوبوس رباط کریم وپرند برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به عوارض نجومی آزادراه تهران – ساوه دست از کارکشیدند وبا توقف حدود 80 دستگاه اتوبوس در کنار این اتوبان تجمعی برپاکردند.
یکی از این رانندگان اتوبوس معترض به خبرنگاررسانه ای گفت: این تجمع مسالمت آمیز را برگزار کردیم، تا شاید مسئولین که بارها وعده حل معضل عوارض آزادراه تهران- ساوه برای شهروندان رباط کریم و بهارستان را دادهاند، حالا صدای ما را بشنوند.
وی گفت: تاکنون انتقادهای زیادی نسبت به نرخ عوارضی اتوبان تهران ساوه در رسانهها منتشر شده است، اما هنوز کسی فریاد ساکنان رباط کریم و بهارستان را نشنیده است.
قابل یادآوری است که درمسیر 20کیلومتری نسیمشهر، گلستان، رباطکریم و پرند سه عوارضی قرار دارد، که اهالی برای هر کدام باید مبلغ دو هزار پرداخت کنند، که منطقی نیست.
*تجمع اعتراضی کارگران کارخانه سیمان خوزستان نسبت به بلاتکلیفی شغلی بدنبال قطع گاز مقابل فرمانداری هفتکل
عصر روز چهارشنبه 3 دی،کارگران کارخانه سیمان خوزستان برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به بلاتکلیفی شغلی درپی قطع گازاین واحد تولیدی واقع در کيلومتر 22جاده رامهرمز- هفتکل از طرف شرکت گاز استان خوزستان دست به تجمع مقابل فرمانداری شهرستان هفتکل زدند.
براساس گزارشات رسانه ای شده بتاریخ 5 دی،مدیرعامل شرکت گاز خوزستان گفت: به مدیرعامل این کارخانه سیمانی از مهرماه نسبت به قطع گاز در دیماه اطلاعرسانی شده و شرکت پخش فرآوردههای نفتی میگوید آمادگی تامین سوخت مازوت با همان قیمت گاز را برای این کارخانه داشته است.
ناتوانی مدیرعامل این شرکت در برنامه ریزی مناسب موجب شده تا با قطع گاز، سوخت جایگزین مازوت برای استمرار تولید کارخانه وجود نداشته باشد .
*تجمع اعتراضی کارگران اخراجی پتروشیمی ایلام مقابل پالایشگاه پنجشنبه چهارم دی ماه برای سومین روز ادامه یافت
کارگران در کار ساخت و آمادهسازی سایت الفین پتروشیمی ایلام فعال بوده و چند سال سابقه کار دارند. اما در آستانه بهره برداری از سایت به عنوان نیروی «مازاد» اخراج شدهاند.
۳۰ کارگر اخراج شده از کارگران بومی پتروشیمی هستند گفتهاند: «بعد از خاتمه کار ساخت، نیروهایی را از بیرون استخدام کردند و به ما گفتند که دیگر نیازی به شما نداریم». کارگران اخراجی پتروشیمی ایلام به استاندار و امام جمعه ایلام نیز نامه نوشته و خواستار بازگشت به کار شدهاند. شرکت پتروشیمی ایلام واقع در نزدیکی شهرستان چوار در سال ۱۳۸۴ به بخش خصوصی واگذار شد. اعتراض به «پارتیبازی» و «عدم استخدام نیروی کار بومی» در پتروشیمی ایلام سابقه دار است. فروردین ۱۳۹۷ پس از آن که مدیران ۱۱ تن از کارگران بومی را اخراج کردند اعتصاب دو هفتهای در پالایشگاه شکل گرفت. شمار زیادی از کارگران به مراجع امنیتی و قضایی احضار شدند.
۱۵ تن از کارگران بازداشت شده به اتهام «اخلال در نظم و آسایش عمومی» هر یک به شش ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق زندان محکوم شدند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
پنجشنبه ۴ دی
*کنش های دامنه دار کارگران مترو تهران برای احقاق حقوق برحقشان وبی تفاوتی مسئولان ذیربط در شهرداری پایتخت
روز جمعه 5 دی کارگران مترو تهران با اشاره به کنش های دامنه دارشان برای احقاق حقوق برحقشان وبی تفاوتی مسئولان ذیربط در شهرداری پایتخت،افزودند:به هرجایی که فکرش را کنید، اعتراض خود را رساندیم، از ثبت شکایت در سامانه 1888گرفته تا بازرسی مترو اما هیچکدام راه به جایی نبرد.
مترو تهران به عنوان یکی از خطرناکترین و نقطه کانونی شیوع کرونا شناخته شده است و کارگران آن این روزها به دلیل الزام ضدعفونی مداوم قطارها پس از شیوع کرونا حجم کاری بیشتری را به دوش میکشند، اما برخی از آنها نسبت به شرایط سخت کاری خود گلایههایی دارند. عدم پرداخت بموقع حقوق تا نداشتن حتی یک روز مرخصی در ماه، مهمترین گلایههای این کارگران به شرایط سخت کاریشان است.
این در حالی است که رسیدن به حداقل حقوق اولیه کارگری، قانون و وظیفه پیمانکار است و از طرفی شهرداری تهران نیز بیش از دو سال است که دستورالعمل رسیدگی و نظارت بر وضعیت حقوق کارگران را ابلاغ کرده که در چنین شرایطی حسن اجرای این دستورالعمل در ابهام است، آن هم در چنین شرایطی که انتظار میرود توجه به سلامت و معیشت کارگران مشغول در خطوط بیشتر مورد توجه قرار گیرد، اما ظاهرا تعهد به وظایف قانونی در جهت عکس این انتظار پیش میرود.
یکی از کارگران قطارشویی خط 3 مترو درباره شرایط کار و پرداخت حقوق و مزایای کارگران به خبرنگار رسانه ای گفت: 6 سال است که در مترو تهران کار میکنم و در این مدت پیمانکاران مختلفی آمدند و رفتند، اما در دو سال گذشته با پیمانکاری کار میکنیم که کار کردن با او شرایط را هر روز برای ما سختتر کرده است. نیروهای خدماتی در این مدت از 48 نفر به 11 نفر رسیده و فشار کاری خیلی بالایی به ما وارد میشود، چرا که در گذشته در هر شیفت 13 نفر بودیم، اما اکنون آن تعداد را به دو نفر تقلیل دادهاند.
او با تاکید بر اینکه این تعدیل نیرو باعث لغو مرخصیهای به حقشان شده است، ادامه میدهد: این شرایط در حالی است که دو ماه هم حقوق دریافت نکردهایم.
او که از پرداخت نامنظم بیمه نیز گله دارد، ادامه میدهد: بیمههای ما در برخی ماهها رد نشده و در استعلامی که از تامین اجتماعی گرفتم، متوجه شدم، بیمه اسفندماه 98 و خرداد ماه 99 را واریز نکردهاند و باعث شده همکارانم در دریافت بیمه بیکاری هم به مشکل بخورند. آنهایی که تعدیل نیرو شدند به دلیل پرداخت نشدن بیمه، امکان دریافت بیمه بیکاری را ندارند.
لغو مرخصیها و کار پیوسته نیز موضوع دیگری است که به آن اشاره دارد و در این باره این طور میگوید: قبلا ما به صورت شیفتی کار میکردیم، اما الان دو ماه است که به صورت ثابت کار میکنیم و هر روز باید سرکار حاضر باشیم؛ بدون تعطیلی، بدون استراحت و حاضر شدن سر کار برای ما یک «باید» است. اگر بخواهیم یک روز به هر دلیلی سر کار حاضر نشویم، حتما باید یک جایگزین بگذاریم. با این شرایط ما هیچ جمعهای نداریم و تعطیلات برای ما یک رویا شده است.
پیشنهاد شیفتی کردن را نیز چندبار مطرح کردهاند، اما با پیشنهاد آنها موافقت نمیشود؛ «کوچکترین اعتراضی هم با تهدید به اخراج مواجه است. مرخصی حق کارگر است و حالا که این حق از ما گرفته میشود، حداقل پاداش آن را باید به ما بدهند.»
او در پاسخ به این سوال که آیا تجهیزات حفاظت فردی برای ضدعفونی در اختیار شما قرار میگیرد یا خیر، میگوید: چند باری ماسک دادهاند، اما لباس خاصی در اختیار ما نگذاشتند. ماسک را خودمان تهیه میکنیم، کفش هم خودمان خریدهایم. من به خاطر مواد ضدعفونی که با آنها سرکار داریم، از ماسک مخصوصی استفاده میکنم و هفتهای 35هزار تومان پول دو ماسک میدهم، حالا شما فکر کنید، حقوق هم نگیریم، حداقل در این شرایط نباید مشکل تامین ماسک و تجهیزات ضدعفونی را داشته باشیم.
او ادامه می دهد؛ چرا وقتی تعدیل نیرو میکنند فقط به جیب خودشان نگاه میکنند؟ چرا فشار را به کارگر وارد میکنند؟ با دو میلیون و 800 که آن هم دو ماه است پرداخت نشده، چطور زندگی را مدیریت کنیم؟ تازه حقوق ماههای دیگر هم کامل پرداخت نشده و اینگونه نبوده که حقوق را کامل پرداخت کنند، گاهی در دو تا سه مرحله حقوقم را دریافت کردهام و من همیشه برای اقساط و هزینه زندگی میمانم و پول قرض میکنم.
از کارگر دیگری درباره شرایط کار در این خط مترو سوال میپرسم؛ او در جمع تعدیل نیروییهای شرکت است و مدتی است که از کار بیکار شده، درباره شرایط کاریاش میگوید: ما شیفتی کار میکردیم، با کرونا شبکار دائم شده بودیم و دو سه ماه بدون هیچ حق و حقوقی باید شبها هم برای ضدعفونی قطارها حاضر میشدیم، هیچ اضافهکاری هم برای ما در نظر نگرفته بودند. گرچه حقوق عادی ما را هم با تاخیر میدادند چه برسد به اضافه کار!
او به تبعیض بین استخدامیهای شهرداری و نیروهای خدماتی معترض است و میگوید: فقط از ما کار کشیدند، چطور است که حق و حقوق نیروهای استخدامی مترو به موقع پرداخت میشود، اما کارگران پیمانکاری اینطور قطرهچکانی باید حقوق دریافت کنند؟
از او درباره اعلام نارضایتی اش به مسئولان مترو میپرسم، میگوید؛ به هرجایی که فکرش را کنید، اعتراض خود را رساندیم، از ثبت شکایت در سامانه 1888 گرفته تا بازرسی مترو اما هیچکدام راه به جایی نبرد.
درباره قراردادهایشان نیز اینگونه توضیح میدهد: قراردادها سه ماهه، گاهی یک ماهه و در واقع هرگونهای که دلشان میخواست، قرارداد میبستند و بیمه هم در این سه ماه نصفه و نیمه پرداخت شده است.
شرایط را از کارگر دیگری جویا میشوم. همه نیروهای تعدیل شده خط 3 و 4 مترو هستند. گلایه از نداشتن مرخصی و عدم پرداخت به موقع حقوق، حرف مشترک همهشان هست.
“مرخصی نداریم، هر روز هم باید سر کار برویم، حتی از نظر قانونی هم بعد از یک هفته کار، یک روز استراحت باید داشته باشیم که آن را هم از ما گرفتهاند، از طرفی در ماه دو روز و نصف هم مرخصی داریم که این را هم نمیدهند و میگویند مرخصی نداریم. میگویند مرخصی و استراحت خبری نیست، مگر با جایگزین!
او از تهدیدهای کارفرما به اخراج هم گلایه دارد و میگوید: هر وقت اسم حقوق را میآوریم، تهدید به اخراج می شویم، ما کارگریم و کار میکنیم و در ازای آن حقوق میخواهیم. حداقل دو ماه یکبار که میشود حقوق بدهند.نباید هر اعتراضی با تهدید به اخراج روبرو شود. میگویند تعدیل نیرو کردیم که بتوانیم حقوق بدهیم، تعدیل نیرو هم کردند، اما حقوق نداند.
او در پاسخ به این سوال که ماسک و تجهیزات در اختیار کارگران قرار میگیرد؟ میگوید: برخی اوقات ماسک میدهند، سال گذشته یک دست لباس کار به ما دادند، کفش را خودم خریداری کردم. اتاق استراحت ما نزدیک محلولهای ضدعفونی قرار دارد و تهویهاش مناسب نیست. یک یخچال و همچنین ماکروفر برای گرم کردن غذا نداریم، فرش اتاق استراحت را هم یکی از کارگران تهیه کرده است.
*تجمع اعتراضی در ورزشگاه قیطریه نسبت به تخریب این مجموعه ورزشی
عصر روز پنج شنبه جمعی از ورزشکاران وپیش کسوتان با تجمع در ورزشگاه قیطریه واقع در شمیرانات تهران اعتراضشان را نسبت به تخریب این واحد ورزشی اعلام کردند.
*ابلاغ احضار برای اجرای حکم غیابی پروین محمدی
صفحه اینستاگرام پروین محمدی:روز ۲۹ آذر طی ابلاغیه ایی در سامانه ثنا ، ۵ روز مهلت به من دادند که خودم را به شعبه ۱ اجرای احکام شهید مقدسی اوین برای اجرای حکم خودم را معرفی کنم
حکمی که نه میزانش برام مشخصه و نه اتهاماتش
طبق شماره پرونده ایی که در ابلاغیه نوشته شده مشخصه که پرونده کذایی را از سال ۹۶ باز کردند و بدون هیچ ابلاغیه ایی جهت حضور در دادگاه و بدون هیچ بازجویی و دستگیریی، فقط برای اجرای آن برایم ابلاغیه فرستادن
اخبار وگزارشات کارگری 4 دی ماه 1399
– خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی سرنگون شاده با موشک های سپاه پاسداران :قاتل نمیتواند صاحب عزا باشد
– تجمع اعتراضی کارگران اخراجی پتروشیمی ایلام مقابل مجتمع
– تجمع اعتراضی دوباره کارگران شرکتی (خانواده ایثارگران شاغل در دستگاههای دولتی)نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
– اعتراض کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان نسبت به عدم پرداخت بموقع وکامل حقوق،پرداخت نشدن حق بیمه و اجرانکردن قانون همسانسازی
– تجمع اعتراضی دانش آموزان ایذه نسبت به برگزاری امتحان حضوری
– تجمع اعتراضی اعتراض مردم شش روستای عالی طیب نسبت به نداشتن راه ارتباطی و وعده های توخالی مسئولان مقابل فرمانداری لنده
– تجمع مالباختگان مالباختگان موسسات اعتباری کاسپین و ثامن الحجج مقابل مجلس
– تجمع اعتراضی مالکان پاساژ تخت جمشید اندیمشک نسبت به کلاهبرداری فروشنده مقابل فرمانداری
– اعتراضات کارگران شهرداری های کشور نسبت به لگدمال شدن حقوقشان
– گرامیداشت پانزدهمین سالروز اعتصاب سندیکای کارگران شرکت واحد در چهارم دی ۸۴ و تاثیرات آن در جنبش کارگری ایران
– گزارش تحلیلی از تجمع 3 دی مقابل دادگستری
– بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون روند خلع ید از کارفرمای هفت تپه
خواست خلع ید از کارفرمای هفت تپه بر بطن مبارزات چند ساله کارگران عروج کرد
– مرگ یک کارگر18 ساله در زاهدان بر اثر سقوط به چاه گرمابه
– جان باختن یک کارگر در حادثه ریزش دیوار کانال آبرسانی دزفول
*خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی سرنگون شاده با موشک های سپاه پاسداران :قاتل نمیتواند صاحب عزا باشد
انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز پیاس 752 در آستانه سالگرد سرنگونی هواپیمای اوکراینی با انتشار بیانیهای در صفحه توئیترشان اعلام کرد : قاتل نمیتواند صاحب عزا باشد
بخش هایی از این بیانیه بقرارزیراست:
«جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران خانوادههای ما را با بیرحمی کشتهاند. فرزندان ما، همسر، برادر، خواهر، پدر، مادر، خواهرزاده، برادرزاده و دوستان ما را. هموطنان ما را، شهروندان کشورهای دیگر را. جمهوری اسلامی یک سال پیش ۱۷۶ انسان بیگناه را در پرواز PS752 به قتل رساند و در تمام یک سال گذشته تلاش کرد این جنایت را انکار و عزای ما را غصب کند. تلاش کرد تشییع، خاکسپاری و مراسم یادبود را از آن خود کند، آنجا که خود میخواهد به خاک بسپارد و آنچه خود میخواهد روایت کند.»
«جنایتکاران یک سال تمام تلاش کردند بر جنایت خود خاک بپاشند. نه توضیحی دادند نه متهمی به جامعه معرفی شد نه جز گزارشهای مضحک چیزی منتشر شد و نه عاملان و آمران این جنایت نابخشودنی به جامعه معرفی شدند. به جای آن تحریف حقیقت، شکنجه روحی و روانی خانوادهها، تهدید آنان و تاخیر در اجرای عدالت در دستور کارشان قرار گرفت.»
«حال که یک سال از این جنایت میگذرد شایعاتی از حضور خانوادههای اوکراینی در تهران مطرح است. تماسهایی هم جهت بحث در مورد غرامت با خانوادهها گرفته شده است. موضوع روشن است اما گویا لازم است تذکر بدهیم علاوه بر اینکه خانوادهها هشیارند و مدرکی را امضا نخواهند کرد، جمهوری اسلامی هم حق برگزاری هیچ گونه مراسمی برای جانباختگان ندارد. به جای آن قاتلان را به مردم و جامعه بینالملل معرفی کند و بگوید چرا این جنایت را مرتکب شده است.»
«خانوادههای پرواز خود به خوبی بر این موضوع واقفند و توان برگزاری مراسمی در خور را دارند. قاتل نمیتواند به صاحب عزا بدل شود همه چیز روشن است.»
*تجمع اعتراضی کارگران اخراجی پتروشیمی ایلام مقابل مجتمع
روز چهارشنبه 3 دی،کارگران پتروشیمی ایلام که با افتتاح فاز دوم پتروشیمی ایلام ،– سایت الفین – از کار اخراج شده اند،برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به بیکاری دست به تجمع مقابل مجتمع زدند وخواهان بازگشت بکار شدند.
تجمع کنندگان به خبرنگار رسانه ای گفتند: حدود سی کارگر هستیم که با شروع بهرهبرداری سایت الفین، به دلیل عدم نیاز بیکار شدهایم؛ این در حالیست که ما نیروهای بومی هستیم و کار در پالایشگاه حق ماست.
این کارگران پیمانی که به صورت 15-15 مشغول کار ساخت و آمادهسازی سایت بودهاند،افزودند: بعد از خاتمه کار ساخت، نیروهایی را از بیرون استخدام کردند و به ما گفتند که دیگر نیازی به شما نداریم! ما زن و بچه داریم و تنها امیدمان، همین پتروشیمی است که در منطقه محل سکونت ما قرار دارد؛ عادلانه نیست که ما بومیها را بعد از چند سال کار کردن، از کار بیکار کنند.
این نیروها در نامهای به استاندار و امام جمعه ایلام، خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند، در این نامه آوردهاند: «ما جمعی از کارگران سایت الفین پتروشیمی ایلام شهرستان چوار، با چندین سال سابقه کاری و بومی منطقه، باتوجه به بهرهبرداری سایت الفین در روزهای آینده، به ناحق اخراج شدهایم؛ ما درخواست بازگشت به کار و پیگیری موضوع را داریم.»
*تجمع اعتراضی دوباره کارگران شرکتی (خانواده ایثارگران شاغل در دستگاههای دولتی)نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
روز چهارشنبه 3 دی،جمعی از کارگران شرکتی (خانواده ایثارگران شاغل در دستگاههای دولتی) برای انعکاس دوباره صدای اعتراضشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس تجمع کردند وخواستار اصلاح بخشنامه تبدیل وضعیت ایثارگران ابلاغی توسط سازمان اداری و استخدامی کشور شدند.
بنابه گزارش رسانه ای شده،بر اساس قانون، خانواده ایثارگران شاغل در دستگاههای دولتی باید به رسمی تبدیل وضعیت شوند. در قانون به صراحت از نیروهای شرکتی نام برده شده و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران و رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نیز کارکنان شرکتی را مشمول این طرح دانستهاند اما بعد از ابلاغ بخشنامه توسط سازمان اداری و استخدامی کشور، نیروهای شرکتی از این قانون حذف شدهاند و تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی به رسمی دائم فقط در دستور کار قرار گرفته است.
*اعتراض کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان نسبت به عدم پرداخت بموقع وکامل حقوق،پرداخت نشدن حق بیمه و اجرانکردن قانون همسانسازی
روز پنج شنبه 4 دی،جمعی از کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان اعتراضشان را نسبت به عدم پرداخت بموقع وکامل حقوق،پرداخت نشدن حق بیمه و اجرانکردن قانون همسانسازی ابرازکردند.
بنابه گزارش رسانه ای شده،جمعی از اساتید، اعضا هیاتعلمی و کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان ضمن اعتراض نسبت به نحوه محاسبه مطالبات و تعویق در پرداخت حقوق خود و تأخیر در پرداخت حقوق، خواستار همسانسازی حقوق خود با دانشگاههای دولتی شدند.
به گفته آنها، افزایش حقوق در سال جاری بهصورت صحیح و منظم اعمال و اجرا نشده است چرا که در برخی از دانشگاهها تنها چهار ماه پرداخت و در برخی دیگر از دانشگاهها هیچ پرداختی صورت نگرفته است و دریافتی کارکنان بر اساس سال گذشته محاسبه و پرداخت میشود.
یکی از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی استان، گفت: متأسفانه در ماههای اخیر هیچیک از حقوقها بهصورت منظم و بهموقع پرداخت نشده و در تعدادی از واحدهای استان، حقوق آبان ماه بهطور ناقص واریز شده و حقوق ماه آذر هم طلب داریم.
وی ضمن یادآوری از عدم پرداخت بیمه کارکنان و اساتید در 2 ماه گذشته، این مهم را هم به مشکلات و مطالبات برخی از دانشگاههای آزاد استان اضافه کرد و افزود: مبالغ حقالتدریس اساتید، حقالزحمه پایاننامههای ارشد و دکتری، طرحها و مقالات، از سال 97 تاکنون در بعضی از واحدها پرداخت نشده است.
این استاد دانشگاهی، مشکلات کارکنان دانشگاه آزاد استان را متفاوت دانست اما مشکلات ذکر شده را، تنها وجه اشتراک واحدها و اساتید معرفی کرد.
وی در ادامه از مقایسه مبلغ دریافتی دانشگاههای آزاد و دولتی گفت: مبلغ دریافتی که در حکم کارگزینی برای کارکنان و اعضای هیاتعلمی دانشگاه آزاد منظور شده، نصف تا یکسوم دانشگاههای دولتی است که البته دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، بسیاری از این مشکل و معضلات را ندارد.
وی تشریح کرد: بسیار از کارمندان، کمتر از 35 میلیون ریال و بسیاری از اعضای هیاتعلمی حدود 50 میلیون ریال حقوق دریافت میکنند.
اعمال و اجرای قانون همسانسازی حقوق اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد با دانشگاههای دولتی و همچنین مشمول قانون کار شدن کارکنان و اعضا هیات علمی دانشگاه آزاد، از مهمترین خواستههای آنها محسوب میشود.
*تجمع اعتراضی دانش آموزان ایذه نسبت به برگزاری امتحان حضوری
صبح روز چهارشنبه 3 دی،جمعی از دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه و پسرانه ایذه برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به برگزاری امتحان حضوری دست به تجمع در اداره آموزش و پرورش این شهرستان دراستان خوزستان زدند و با شعار «ما امتحان نمی دیم» خواستشان را اعلام کردند.
برپایه گزارشات رسانه ای شده،دانشآموزان از طریق پویش مجازی، برگزاری این تجمع را سازمان دهی کرده بودند. دانش آموزان معترض میگویند، کلاسهای درس مجازی است بنابراین، عادلانه نیست که امتحانات نوبت اول به صورت حضوری برگزار شود.
*تجمع اعتراضی اعتراض مردم شش روستای عالی طیب نسبت به نداشتن راه ارتباطی و وعده های توخالی مسئولان مقابل فرمانداری لنده
روز چهارشنبه 3 دی،جمعی از اهالی روستاهای برمل ؛چلی ؛لارب؛دلیک ؛راستکو و علمداری برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به نداشتن راه ارتباطی و وعده های توخالی مسئولان مقابل شهرستان فرمانداری لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد اجتماع کردند.
*تجمع مالباختگان مالباختگان موسسات اعتباری کاسپین و ثامن الحجج مقابل مجلس
روز چهارشنبه 3 دی،جمعی از مالباختگان مالباختگان موسسات اعتباری کاسپین و ثامن الحجج با تجمع مقابل مجلس وبرافراشتن پلاکاردها وسر دادن شعارهایی خواستار تعیین تکلیف هرچه زودتر اموال از دست رفته خود شدند.
*تجمع اعتراضی مالکان پاساژ تخت جمشید اندیمشک نسبت به کلاهبرداری فروشنده مقابل فرمانداری
روز چهارشنبه 3 دی، مالکان پاساژ تخت جمشید اندیمشک برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به سودجویی فروشنده املاک مجتمع تجاری و سوء استفاده از سند اصلی ملک دست به تجمع مقابل فرمانداری این شهرستان دراستان خوزستان زدند.
براساس گزارش رسانه ای شده،تجمع کنندگان که در سال 1386اقدام به خریداری مغازه های مجتمع تجاری تخت جمشید نموده اند اکنون متوجه شده اند که فروشنده املاک با در دست داشتن سند کلی ملک مذکور در سال1389 اقدام به اخذ وام دامداری از یکی از بانک های دولتی شعبه سبزقبا دزفول نموده است و اکنون به دلیل عدم تادیه دیون مربوطه بانک اقدام به مصادره سند نموده است.
حال جای سوال است که علاوه بر تخلف و سودجویی فروشنده چگونه بانک مربوطه با قبول سند یک ملک تجاری در مرکز شهر اندیمشک وام دامداری اعطاء نموده است؟ و چگونه معاملات صورت گرفته بدون تفکیک سند و ابطال سند مادر انجام شده است؟ و چه کسانی بر چنین معاملات کلانی نظارت نموده اند که امروز باید نهادهای امنیتی پاسخگوی ندانم کاری آنها باشند؟
*اعتراضات دامنه دار کارگران شهرداری های کشور نسبت به لگدمال شدن حقوقشان
بقلم یک همکار
بطور مستمر در رسانه های کارگری اخباری از اعتصابات و اعتراضات کارگران شهرداری ها در اقصی نقاط شهر های ایران را شاهد هستیم. بطور مثال میتوان گفت که در هفته اخیر در 23 آذر 99 کارگران شهرداری اصفهان دست به تجمع زدند و در همان روز کارگران ایلامی نیز دست به تجمع برای دریافت دست مزد ها میزنند. در 24 آذرماه کارگران شهرداری خرمشهر و رانندگان اتوبوس تهران. 25 آذر کارگران شهرداری سبزوار از تبعیض حقوق ها دست به دامن تجمع میشوند و 26 آذر دو شهر حسینیه و امیدیه در استان خوزستان برای دریافت حقوق های عقب افتاده به تجمع متوسل میشوند و 29 آذر هم کارگران شهرداری بندر عباس به خاطر دریافت سنوات سالهای گذشته و کارگران شهرستان صیدون به دلیل دست مزد های پرداخت نشده و اتوبوس رانان ارومیه دست به تجمع و اعتراض میزنند.
اگر اخبار کارگری به صورت روزانه رصد شود کم اتفاق می افتد روزی بگذرد و خبری از اعتراض و تجمع کارگران شهرداری ها به رسانه ها نرسد. عمده بخش های معترض شهرداری ها بخش های کارگری و یدی میباشد مانند پاکبانان ، نیروهای پسماند ، کارگران فضای سبز و آتشنشانان و اتوبوس رانان هستند.
اگر بخواهیم از مشکلات کارگران شهرداری های سطح کشور مخرج مشترک بگیریم یقینا خصوصی سازی بخش های مختلف شهرداری ها عامل اصلی مشکلات کارگری میباشند. در حوصلهی این یاداشت نیست تا تک به تک شهرداری ها را مورد بررسی قرار دهد اما به ضرس قاطع میتوان گفت که مشکل اصلی و پایه ای کارگران نشات گرفته از ذات خصوصی سازی هاست نه حتی شکل و وضعیت خصوصی سازی ها.
اما اگر بخواهیم که اعتراض کارگران شهرداری ها را بر اساس مشکلات دسته بندی کنیم.
1/ عدم پرداخت دست مزد ها: ابتدایی ترین و مهم ترین دلیل در اعتراضات شکل گرفته در شهرداری ها وضعیت پرداخت دست مزد ها و سنوات میباشد.
2/ امنیت شغلی: امنیت به معنای داشتن کار در فراز و فرود های اقتصادی و فصلی تعریف میشود که میزان امنیت شغلی را میتوان از لحاظ کمی و کیفی در قرارداد های کارگری دید. امنیت شغلی در خصوص کارگران شهرداری به دلیل قرارداد های کوتاه مدت بسیار پایین است. بطور مثال کارگران فضای سبز شهرداری ها اکثرا داری قرارداد های فصلی میباشند یعنی در نیمه نخست سال دارای شغل و در نیمه پایانی سال از کار برکنار میشوند . این اتفاق بخصوص در مورد کارگرانی که با شرکتهای تامیین نیروی انسانی شهرداری قرارداد بسته اند بسیار حدت و شدت بیشتری دارد.
3/ سختی کار: که در حدود بیست مورد ازمشاغل سخت در قانون کار دیده شده هست پنج مورد آن در مشاغل مربوط به شهرداری ملموس است.
یک/ دباغی و سلاخی: در اکثر شهرهای کوچک مالکیت مراکز کشتار دام ها برای شهرداریست که بعضا به بخش خصوصی منتقل شده است ام در بسیاری از این مراکز حق سختی کار چه در حقوق و چه در بیمه پرداخت نمیشود. این امر در مراکز کشتار تحت مدیریت بخش خصوصی بسیار بیشتر از مراکزی با مدیریت مستقیم شهرداری میباشد
دو/ کار در معدن: شهرداری ها از گذشته برای رفع مصالح مورد نیاز در ساخت و ساز های خود دارای معادن ثبت شده است که در بعضی شهر ها بصورت اجاره به شرط تملیک و یا فروش آنی به بخش خصوصی وگذار شده اند.
سه/ کارخانه آسفالت: یکی از کاربرد های شن و ماسه استخراج شده از معادن در کارخانه های آسفالت مربوط به شهرداری هاست که کارگران شاغل در خود کارخانه آسفالت و کارگران انجام امور میدانی پخش آسفالت باید دارای مشاغل سخت باشند.
چهار/ آتشنشانی: آتش نشانی ها با آنکه به ظاهر مستقل هستند اما در عمل جزء مدیریت شهری محسوب میشوند و به این دلیل که امکان خصوصی سازی آتشنشانی ها وجود ندارد بسیاری از آتشنشان ها در سال های اخیر به دلیل عدم پرداخت حق بیمه از طرف سازمان آتش نشانی در مقابل شهرداری ها و فرمانداری ها دست به تجمع زده اند.
پنج/ رانندگان: این گروه کثیر از کارگران شهرداری ها که در بسیاری از نقاط کشور خصوصی سازی شده اند همچنان دارای مشکلات عدیدهای در حوزه پرداخت حق بیمه ها بر اساس مشاغل سخت را دارا هستند.
4/ایمنی و بهداشت: یکی از اصلی ترین دغدغه های روز کارگران شهرداری ها بخصوص در دوران همهگیری بیماری کرونا مطرح میشود. بخصوص پابانان و نیروهای پسماند در صف اول دریافت بیماری کرونا قرار دارند. که در خواست دستکش های یکبار مصرف و ماسک ها جزء مطالبات مدام این زحمتکشان در سال 1399 بوده است.
5/ عدم شمول در قانون خدمات کشوری: یکی از مشکلات بزرگ در بالا رفتن حقوق کارگران و کارمندان شهرداری های کشور عدم شمول در قانون خدمات کشوری و بهرمندی از نظام هماهنگی حقوق هاست. این سد بزگ در مقابل افزایش حقوق نیروهای شهرداری با تصویب بند های در مجلس دهم راه را برای برابر سازی حقوق این زحمتکشان با دیگر ارگان های دولتی هموار نمود اما از اینرو که محل دقیق افزایش حقوق ها مشخص نشد و همه بار پرداخت ها به گردن خودشهرداری ها انداخته شد اجرای آن تا به امروز به تعویق افتاده است.
هرآنچه تا این سطور نگاشته ایم معلول های وضعیت اسفبار کارگران شهرداری هاست اما علت این وضعیت ایجاد شده نه در مدیریت های پایین دستی است نه در شهردار ها و شوراهای شهریست بلکه مشکل در دو حوزه قابل دسته بندی است.
یکم شهرداری یک نهاد رانده شده از دولت و مانده از مردم است.به دلیل اینکه دستورات کلان دائم از فرمانداری به آنها ابلاغ میشود نمیتوان ادا کند که مستقل از مجموعه دولت عمل میکند و به دلیل اینکه بودجه ای بطور مشخص بخصوص در تامین حقوق ها از دولت نمیگیرد نمیتواند بگوید که زیر مجموعه دولت است. در واقع دولت با ایجاد یک بازی دوگانه اعمال مسئولیت به شهرداری ها و نپرداختن هزینه ها در صدد رفع مسئولیت در کم کاستی هاست.
*گرامیداشت پانزدهمین سالروز اعتصاب سندیکای کارگران شرکت واحد در چهارم دی ۸۴ و تاثیرات آن در جنبش کارگری ایران
بازنشر وقایع اولین اعتصاب سندیکای مستقل کارگری در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در دی ماه ۱۳۸۴ از اهمیت بسزایی برای جنبش کارگری برخوردار است. وضعیت اسفبار کنونی طبقه کارگر و نبود تشکلهای مستقل کارگری و سندیکاها، باعث از بین رفتن امنیت شغلی و وضعیت سخت معیشت برای کارگران شده است تا جایی که فاصله میانگین دستمزدها با خط فقر تا سه برابر افزایش داشته است و کارگران تا ۷۰ درصد قدرت خریدشان را از دست دادهاند. شرایط امروز کارگران تاکید مجددی است بر ضرورت داشتن حق تشکل مستقل کارگری.
در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بعد از سرکوب تشکلات مستقل کارگری و سندیکایی در دهه شصت، فعالان سندیکایی یا به زندان افتادند و یا بازنشسته و از محیط کار خارج شدند. تا اواخر دهه شصت هیچ تشکیلات کارگری در شرکت واحد وجود نداشت اما دست آوردها و پیمانهای دسته جمعی همان سندیکاها که بخشی از منافع کارگران و رانندگان را تامین میکرد تا سالها در شرکت واحد اجرا میگردید.
از ابتدای دهه هفتاد که شوراهای اسلامی کار دست ساز را به جامعه کارگری ایران تحمیل کردند در شرکت واحد هم با حمایت عوامل امنیتی و کارفرما این شوراها به مناطق ده گانه شرکت واحد تحمیل شدند. از همان ابتدا این شوراها یکی پس از دیگری دست آوردهای سندیکاهای قدیم را از کارگران پس گرفتند و تمام قد از منافع کارفرما حمایت کردند و به عبارتی بازوی کارفرما بودند و اعتراضات کارگران و رانندگان را با تشکیل کمیتههای انضباطی سرکوب میکردند، بطوری که کارفرما حتی رانندگان معترض را تا هفتهها بدون هیچ رایی از کار اخراج میکرد و سپس بعضا بدون دادن هیچ حق و حقوقی به سرکار بازمیگرداند.
با شکلگیری سندیکای کارگران شرکت واحد از سال ۸۳، شوراهای اسلامی کار تحمیلی به کارگران، از هیچ تلاش مذبوحانهای علیه سندیکا نظیر، حمله به محل دفتر سندیکا و ضرب و شتم اعضای سندیکا توسط چماقداران شورای اسلامی کار و خانهکارگر و عوامل امنیتی و معرفی اعضای فعال سندیکا به عوامل اطلاعاتی و سرقت اموال سندیکا، پرتاب بمب آتش زا در محل سندیکا که تماما با دستور و حمایت پلیس امنیت و کارفرما بود، دریغ نکردند. اما به دلیل حمایت بیدریغ و همه جانبه رانندگان و کارگران از سندیکا، نتوانستند اعتراضات و اعتصابات را متوقف کنند و فعالیت سندیکا در شرکت واحد تداوم داشته است.
در مدت زمانی که از احیای سندیکا میگذشت این سندیکا توانسته بود با آموزش سندیکایی به کارگران و رانندگان، سهم بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی کارگران در ایفای حقوقشان داشته باشد و از بابت همین آموزشها و آگاهیها این سندیکا توانسته بود اعتراضات منسجم و متحدانهای را همچون روشن کردن چراغ اتوبوسها در شانزدهم مهرماه ۸۴، نگرفتن بلیط از مسافران در یک روز تعیین شده و جمع آوری طومار در اعتراض به مطالبات بجا مانده سازماندهی کند.
واقعیت این است که سندیکای کارگران شرکت واحد با مبارزه و تلاش متحدانه و پیگیرانه هزاران کارگر، خودش را به حاکمیت تحمیل کرد. آنهم در شرایطی که حاکمیت و دولت به هیچ وجه هیچگونه تشکل مستقلی را نمیخواهند برسمیت بشناسند و اساسا از تشکیل هرگونه تشکیلات مستقل چه از سوی کارگران و معلمان و دانشجویان و … ممانعت میکنند. البته فشار امنیتی و قضایی بر سندیکا همچنان باقی است. کارفرما و دولت مصمم بودند که این سندیکا را در نطفه خفه کنند؛ اما با هوشیاری رانندگان و کارگران شرکت واحد اعتصاب اول سندیکای کارگران شرکت واحد شکل گرفت و عوامل امنیتی و کارفرما در کمال ناباوری متوجه شدند که تمام تهدیدها و اخراجها و بگیر و ببندها نه تنها تاثیری در توقف کارگران در خواستههایشان نداشت بلکه کارگران را در پیگیری خواستهها و مطالباتشان مصمم تر از پیش نموده بود.
البته حاکمیت در همین اعتصابی که غافلگیر شده بود دست به بازداشت و سرکوب زد، که تا هماکنون نیز به انحای مختلف ادامه دارد، بطوری که در حال حاضر تعدادی از اعضای این سندیکا دارای احکام تعلیقی مدتدار هستند و پنج عضو دیگر این سندیکا آقایان رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکا، حسن سعیدی، ناصر محرم زاده، حسین کریمی سبزوار و خانم فرحناز شیری از اعضای سندیکا همچنان از بازگشتبکارشان جلوگیری میکنند و سالهاست که با فشار عوامل امنیتی از کارشان اخراج گردیدهاند. اما ایستادگی و آگاهی و مقاومت کارگران پررنگتر بود و سندیکا علیرغم سرکوب عملا به عنوان یک تشکل واقعی و مستقل کارگری در سراسر کشور و سطح بین المللی شناخته شده و سر آغاز دور جدید از عروج جنبش مستقل کارگری در ایران گردید.
بدون داشتن سندیکاها و تشکلهای مستقل، کارگران نه تنها نمیتوانند از این اختاپوس تشکلهای دست ساز دولتی همچون شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر که از تمام منابع کارگران در جهت منافع طبقات حاکم استفاده میکنند، رهایی یابند بلکه همچنان باید با شرایط اسفبار سخت معیشتی دست و پنجه نرم کنند. ما کارگران بدون داشتن تشکل و سازمانیابی به هیچ دستاورد قابل اتکایی نخواهیم رسید. مبارزات و فعالیتهای مستمر ۱۵ سال اخیر و هر درجه از موفقیتهای بدست آمده برای کارگران شرکت واحد و نیشکر هفت تپه بدون این بستر و پیشینه سندیکا و تشکیلات مستقل کارگری ناممکن بود. با ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و سندیکایی در محیطهای کار و در سطوح مختلف در کشور، کارگران باید از تجربیات مبارزه کارگران شرکت واحد، و نقاط قوت و ضعف آن، در ایجاد تشکلهای مستقل کارگری استفاده کنند و سندیکاها و دیگر تشکلهای مستقل خودشان را با انتخاب مستقیم کارگران، بدون دخالت کارفرما، دولت و عوامل امنیتی، ایجاد نمایند تا با تلاش و حرکت بسوی هماهنگی میان سندیکاها و تشکلهای مستقل کارگری، برای ایجاد تشکیلات سراسری کارگران بتوانیم راهگشای نجات طبقه کارگر از شرایط بحرانی امروز جامعه باشیم. قطعا جنبش کارگری میتواند از این شرایط اسفبار و لاینحل نجات پیدا کند. در این مسیر، تجربیات اعتصابات سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، در کنار تجربیات اعتراضات و اعتصابات سالهای اخیر و همچنین تجارب معلمان، و کارگران دیگر بخشهای کشور میتواند راهگشای نجات طبقه کارگر از شرایط بحرانی امروز جامعه ما شود.
۴دی۱۳۹۹
برگرفته از کانال سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه
*گزارش تحلیلی از تجمع 3 دی مقابل دادگستری
امروز در تاریخ سوم دی ۹۹ تجمعی در هم پیوندی با انزجار از سیاست های خصوصی سازی در مقابل دادگستری تهران شکل گرفت.
خواسته ی کارگران در این حرکت، شنیدن صدای حقانیت شان علیه سیاست های ناعادلانه قوه قضاییه در قبال محکوم نکردن فساد رانت گسترده کارفرماهاست؛ کارگران هفت تپه پس از ماه ها اعتصابات در نهایت باز هم بر خواسته ی خود یعنی خلع ید اسدبیگی، کارفرمای اختلاسگر هفت تپه پافشاری می کنند.
گروهی از فعالین کارگری و بازنشستگان و معلمین برای خواسته ی به حق کارگران به این تجمع پیوسته بودند و با پلاکاردهایی علیه سیاست های خصوصی سازی که کل سیستم را دربرگرفته، اعتراض خود را بیان داشتند. حمله به اصل خصوصی سازی نقطه مشترک کل جامعه ای است که ابتدایی ترین نیازهای معیشتی شان هم در استثمار سرمایه داران دزد دولتی و حکومتی قرار گرفته است. به لطف دولت و اصل هایی که هربار علیه کارگران تصویب می کند، کارفرماهای رانت بگیر تمام سرمایه جمع شده در قبل کار کارگران را گسترده تر به جیب می زنند. معترض شدن به مالکیت خصوصی نه مختص به تاریخ اکنون، بلکه هدف مبارزه ی قرن ها توده های فرودست مردم بوده که امروز به دلیل افسارگسیخته شدن عدم تساوی ثروت، فقر میان لایه های جامعه تشدید شده و به شکل از حد گذشته ای بر زندگی بیش از 75درصد جامعه سایه گسترانیده است؛ اکثریت اجتماعی که آن را طبقه ی کارگران و زحمت کشان تشکیل داده است.
طبقه ی حاکم با تمام بازوهای سرکوبش از جمله قوه قضاییه در تمام این سال ها مبارزه ی کارگران هفت تپه شدیدترین سرکوب ها را علیه کارگران حمایت کرد و بازوی دیگر طبقه ی حاکم یعنی نیروهای امنیتی در خاموش کردن صدای اتحاد کارگران وظیفه خود را انجام دادند. تمام اعضا و جوارح این سیستم فاسد در تمام سطوحش، در تضاد شدید با صفوف کارگری و خواسته های کاملا برحق شان عمل می کند و هیچ جای شگفتی نیست اگر امروز تمام دوربین ها و نیروهای لباس شخصی و امنیتی، سعی در برهم زدن صدای بر حق کارگران از مسیر اصلی داشتند.
کمپین دفاع از زندانیان هفتتپه و اعتراضات کارگری
سوم دیماه ۱۳۹۹
*بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون روند خلع ید از کارفرمای هفت تپه
خواست خلع ید از کارفرمای هفت تپه بر بطن مبارزات چند ساله کارگران عروج کرد
از همان ابتدای خصوصی شدن شرکت هفت تپه، اقدامات کارفرمای خصوصی در راستای تغییر کاربری و تکهپاره کردن اراضی متعلق به شرکت و فروش بخشهایی از آن با اعتراض کارگران مواجه شد تا نتوانند شرکت عظیم هفت تپه را به سمت نابودی و تعطیلی ببرند.
شرکتی که مردم منطقه چندین دهه است آن را متعلق به خود دانسته و خانوادههای زیادی کار و معیشتشان به بقای آن گره خورده است.
در سالهای اخیر کارگران هفت تپه اعتراضات شورانگیز و بینظیری را برای دستیابی به مطالباتشان و در اعتراض به تعویق در پرداخت حقوقها، عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، عدم پرداخت حق بیمه کارگران، تعیین وضعیت کارگران قراردادی و فصلی و بسیاری از خواست و مطالبات دیگر پیش بردند و به حق به نمادِ پیگیرِ مبارزه طبقاتی در جنبش کارگری ایران تبدیل شدند.
هرچند از اواسط دهه هشتاد اعتراض کارگران برای دستیابی به خواستههایشان نقطه عطفی را رقم زد و با بازگشایی سندیکا انسجام بی بدیلی را به رُخ کارفرمای وقت که دولت بود کشاندند اما از زمان اجرای خصوصی سازی اعتراض کارگران حولِ مطالباتشان در تقابل با کارفرمای خصوصی حاکم بر شرکت قطبی شده و طبعاً کارگران، کارفرمای حاکم را عامل تضییع حقوق خود میدانند. از این سو و بر بستر همین حقخواهی کارگران، خواست بازپسگیری شرکت از اسدبیگی-رستمی به یکی از پایهایترین خواستههای کارگران تبدیل شد.
کارفرمای خصوصی شرکت چون از همان ابتدا کمر به نابودی تولید در هفت تپه به قصد تغییر کاربری و فروش بخشهای زیادی از اراضی شرکت بسته بود، عملاً زندگی و معیشت چند هزار خانواده کارگران را به بازی گرفته و از آن سو از طریق نهادهای دولتی و به بهانه بقای شغل هزاران کارگر در شرکت، ارز دولتی دریافت نموده و اختلاس یک و نیم میلیارد یورویی صورت داده بود که هم اکنون نیز روند محاکمه اختلاسگریهایش در جریان است.
در اینکه جناحهای مختلف دولتی از اعتراض کارگران هفت تپه برای تسویهحسابهای جناحی خود بهره میگیرند و هر کدام به شکلی در پی تصاحب این خوانِ اشتهاآور هستند شکی نیست تا جایی که حتی حرف از تصاحب شرکت توسط هلدینگهای سپاه میرفت یا اینکه این اواخر منصوبان دولت در راستای سیاستهای بورسی خود حرف از عرضه سهام شرکت هفت تپه در بورس میزنند تا چنانچه اگر برخلاف میل جناح دولت خلع ید از اسدبیگی صورت گرفت به شکل دیگری از این روند منتفع گردند.
اما بدیهیترین حکم برای اینکه از جناحهای دولتی و نظامی تا امامان جمعه و نمایندگان مجلس تا استانداران و فرمانداران منطقه به تکاپو بر سر تعیین تکلیف خلع ید از کارفرمای هفت تپه افتادهاند تنها و تنها بخاطر اعتراضات و اعتصابات قدرتمند و پرشکوه سالهای اخیر چند هزار کارگر هفت تپه است.
خلع ید اگر از اسدبیگی محقق شود قطعاً نتیجه تلاش کارگران شرکت بوده که توانستند با ایستادگی و مبارزاتشان زمین آرام بازی سرمایهداران حاکم را به هم بزنند و آنها را به جان هم بیاندازند.
اما در این میان نهادهای مختلف دولتی، نمایندگان مجلس، عناصر نهادهای نظامی و هیأتهای متشکل از امامان جمعه و تشکلهای بسیج دانشجویی، برخی از اصحاب رسانه و حتی بخشی اقلیت از کارگران که در مسیر سمت و سو دهی به نحوه اعتراضات و طرح مطالبات بودند، هر کدام در راستای منافع شخصی و جناحی خود از اعتراضات کارگران بهره میگرفتند.
نکتهی اصلی که روشن است این که مطالبه اصلی کارگران تحقق خواستههای صنفی و شغلی و معیشتیشان است. پرداخت به روز حقوق و دستمزدها، افزایش دستمزد به اندازه تأمین معیشت، تعیین تکلیف قرارداد کارگران فصلی و پیمانی، بازگشت کارگران اخراجی و تشکیل شورای واقعی کارگری در شرکت و دیگر مطالبات، خواست اصلی و واقعی کارگران است اما در زمانی که کارفرمای حاکمِ اختلاسگر بانی این تضییع حقوق کارگران و مانع اصلی در مسیر تحقق این خواستههاست پس خلع ید از مالکین کنونی میتواند به معنای حذف اولین مانع در برابر مطالبات صنفی کارگران باشد.
در جریان برگزاری هیأت داوری برای خلع ید، گروهها و دستهجات مختلفی خواستهاند اعتراض کارگران را تنها حولِ خلع ید از اسدبیگی متعین نمایند در حالیکه خواست واقعی چند هزار نفر از کارگران هفت تپه خلع ید از کارفرما چه اسدبیگی چه هر کارفرمای دیگری است تا اینکه بتوانند به خواسته های اصلی خود برسند. از اینرو روند انجام این خلع ید و اداره شرکت پس از خلع ید نیز باید با محوریت اجرای تمامی مطالبات کارگران و تحت نظارت خودِ کارگران صورت گیرد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران به کارگران هفت تپه درود میفرستد و خود را بخشی از مبارزه شما کارگران برای تحقق خواستههایتان و نیز تحقق خلع ید از کارفرمای شرکت میداند.
مبارزه کارگران هفت تپه تنها به خلع ید از اسدبیگی ختم نخواهد شد و تمامی خواست و مطالباتشان را با تکیه بر اتحاد و مبارزاتشان محقق خواهند کرد و به هیچ مالک و کارفرمایی چه خصوصی و چه دولتی اجازه تضییع حقوقشان را نخواهند داد.
زنده باد کارگران هفت تپه
اتحادیه آزاد کارگران ایران- سوم دیماه نود و نه
*مرگ یک کارگر18 ساله در زاهدان بر اثر سقوط به چاه گرمابه
روز سه شنبه 2 دی،یک کارگر18 ساله حین کار در گرمابه ای واقع در خیابان کوثر شهرستان زاهدان دراستان سیستان وبلوچستان به داخل چاه با عمق 35 متر سقوط کرد وجان خودرا ازدست داد.
*جان باختن یک کارگر در حادثه ریزش دیوار کانال آبرسانی دزفول
روز چهارشنبه 3 دی،یک کارگر 60 ساله حین کار در جاده دزفول به شوش (محمد بن جعفر) روبروی باغ لک لکها براثر ریزش جداره بلوکی کانال آبرسانی کشاورزی وگرفتارشدن زیر آوار در دم جانش را ازدست داد.