بحران اکولوژیکی در حال حاضر مهمترین مسایل اجتماعی و سیاسی قرن ۲۱ است و در ماهها و سالهای آینده بیشتر خواهد شد. آینده کره زمین و در نتیجه بشریت در دهه های آینده مشخص خواهد شد.
– رویدادهای شدید آب و هوایی تابستان امسال نشان می دهد که تغییر بزرگی در آب و هوا رخ داده است که همچنان ادامه دارد. موج گرمای فوق العاده امسال از اواخر ژوئن تا اواسط ژوئیه در غرب آمریکای شمالی در ایالات متحده و بریتیش کلمبیا ، سرزمین های شمال غربی در کانادا بی سابقه بوده است. با دمای حیرت انگیز ۴۹.۶ درجه سانتیگراد که بالاترین درجه حرارت در کل منطقه و بالاترین دمایی است که تاکنون در کانادا (معمولاً یکی از سرد ترین کشورهای جهان) ثبت شده است. این گرمای شدید باعث آتش سوزی های گسترده متعددی بعضا به مساحت صدها کیلومتر شد، و روستای لیتون که بالاترین رکورد دما را داشت، ویران کرد، خسارت فراوانی به محصولات زراعی با پیامدهای اقتصادی گسترده به بار آورد و باعث مرگ بیش از ۶۰۰ نفر شد. سپس ۱۲ ژوئیه سیل عظیم در اروپا را داریم که بدترین ضربه را به آلمان زد با حداقل 177 کشته در آلمان و ۴۰ کشته در بلژیک و با خساراتی حدود ۲/۵۵ بیلیون یورو که احتمالا خسارات بیشتری به زیر ساخت ها وارد شده است.
– اما کل ماجرا بسیار فراتر از این رویدادها می باشد. سیل در بسیاری از نقاط چین جاری بود که بدلیل سانسور دولتی تصویر کاملی از وسعت آن وجود ندارد. در ”کویژو” سیل منجر به تخلیه ۲۶۰۰۰ نفر و آسیب به نوزده هزار خانه شده است در ”سیچوان ” ۱۲۰۰۰۰نفر در معرض سیل قرار گرفتند. استان ”شانکسی” ۵۸۰۰۰ نفر مجبور به تخلیه شدند. در مغولستان داخلی بارندگی فوق العاده منجر به فرو ریختن دو سد و تخریب پل ها و زمین های کشاورزی شد. از همه بدتر در استان ”هنان باران سنگین از جمله ۷/۹ اینچ باران در ساعت سبب سیل وحشتناکی در ”ژنگژو” مرکز این استان شد که ۹۹ نفر جانشان را از دست دادند و ۱/۱ میلیون نفر مجبور به تخلیه شدند و ۹ میلیون نفر نیز آسیب دیدند. همزمان (۲۷ ژوئیه) بارش شدید باعث جاری شدن سیل در ایالت ”ماهاراج ترا” در غرب هند شد که بیش از ۲۰۰ کشته بر جای گذاشت. در فیلیپین هزاران نفر به دلیل بارش شدید باران مجبور به تخلیه شدند.
– همین تابستان دمای 51 درجه سانتیگراد در جنوب شرقی ترکیه گزارش شد که با آتش سوزی های وسیعی همراه بود که تعدادی کشته بر جای گذاشت. این درجه حرارت نزدیک به محدودیت هایی است که بدن انسان می تواند برای مدت طولانی آنرا تحمل کند. دانشمندان آب و هوا پیش بینی می کنند که در سال های آینده چنین دوره های بیشتری از گرمای شدید وجود خواهد داشت.
– هر چند موج گرما در شمال روسیه و شرق سیبری از لحاظ تأثیر فوری بر زندگی بشر بسیار فاجعه بار نیست (زیرا این منطقه بسیار کم جمعیت است) اما از جهاتی حتی فاجعه بارتر است. موج گرمای حیرت انگیز در سیبری در سال ۲۰۲۰ در ”ورخویانسک” (شمال شرقی رودخانه لنا) به ۳۸ رسید و منجر به آتش سوزی وسیع شد. در ماه مه و ژوئن ۲۰۲۱، درجه حرارت در مدار قطبی بیش از ۳۰ درجه سانتیگراد بود. در مسکو بالاترین دما در ماه ژوئن ۸/۳۴ درجه سانتیگراد ثبت شد. سواحل دریای ”بارنتز” ، که در مدار قطبی قرار دارد ، برای چندین روز دمای تا حدود ۳۰ درجه سانتیگراد، حتی بیشتر از سواحل ایتالیا و جنوب فرانسه داشته اند. موج گرمای دیگری منطقه دریای ”لاپتف” ( داخل قطب شمال ) را در نوردیده است.
– آنچه این امر را برای آینده بسیار خطرناک می کند این است که باعث ذوب شدن یخبندان دائمی (زمین یخ زده دائمی) می شود که در حال حاضر در حال انجام است ، بنابراین میلیاردها تن متان در جو آزاد می شود ، که گاز گلخانه ای کشنده تر از دی اکسید کربن است در نتیجه یک حلقه بازخورد گسترده ایجاد می کند.
– امسال در ماه ژوئیه گزارش شد که جنگل های بارانی آمازون ، که به عنوان ریه های کره زمین شناخته می شوند ، از وضعیت تله/ سینک کربن ( به خاطر جذب دی اکسید کربن از هوا) به انتشار دهنده کربن تبدیل شده است. بر اساس مطالعات اخیر، میزان انتشار گازهای گلخانه ای سالانه بالغ بر یک میلیارد تن دی اکسید کربن است. بیشترین انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از آتش سوزی است ، بسیاری از آنها عمداً توسط کمپانی ها برای تولید گوشت گاو و سویا می باشد که اقدام به پاک سازی زمین کرده اند. اما حتی بدون آتش سوزی ، دمای گرمتر و خشکسالی به این معنی است که جنوب شرقی آمازون به جای گرفتن گاز تبدیل به منبع تولید گاز دی اکسید کربن شده است.
– بر اساس تحقیقات زیست شناسان و اکولوژیست ها با استمرار وضع موجود تا چندین دهه بعد ، برخی مناطق در طی فصول گرم سال می توانند آنقدر گرم و نامساعد برای معیشت انسان شوند که مهاجرت های عظیمی بوجود بیاید. این آینده بالقوه برای برخی مناطق پر جمعیت مانند هند، بنگلادش، آسیای جنوب شرقی و پهنه های عظیم آفریقا در حال ظهور است. بالا آمدن سطح دریاها ، غبارستان سازی و آب و هوای افراطی به طور کلی تحت این شرایط ، صدها میلیون نفر از مردم را به مهاجرت از خانه های خود ، چه در قالب مهاجرت داخلی درون کشورها ، چه به صورت مهاجرت گسترده به خارج از کشور مجبور خواهد کرد. در این ضمن، کشورهای ثروتمند از پیش در حال ساخت دیوارها و نظامی سازی مرزها برای بیرون نگه داشتن پناه جویان ( از جمله پناه جویان اقلیمی) می باشند. بعلاوه وقوع خشکسالی های گسترده در چشم انداز است . که خشکسالی امسال در ماداگاسکار این کشور را در شرایطی قرار داده که سازمان ملل آن را اولین قحطی ناشی از تغییرات اقلیمی جهان میداند.
– همانگونه که هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوا توضیح میدهد اگر درجه حرارت متوسط ۱/۵درجه فراتر از دوره قبل از صنعت بشود ، خطر ایجاد روند برگشت ناپذیر تغییر آب و هوا وجود دارد. بحران زیست محیطی جنبه های متعدد با عواقب خطرناک دارد، اما بی شک مسیله آب و هوا چشمگیرترین تهدید است. پیامدهای این امر چه خواهد بود؟ فقط چند مثال: افزایش آتش سوزی های بزرگ، ناپدید شدن رودخانه ها و بیابان زایی در مناطق خشکی، ذوب و جابجایی یخ های قطبی و بالا آمدن سطح دریا که می تواند به ده ها متر برسد. حتی اگر به دو متر برسد منطقه وسیعی از بنگلادش،هندوستان و تایلند و همچنین شهرهای بزرگ تمدن بشری هنگ کنگ، کلکته، ونیز، آمستردام، شانگهای، لندن، نیویورک، ریو در زیر آب ناپدید می شوند. دما چقدر می تواند بالا برود؟ از چه دمایی به بعد جان انسان در این کره خاکی تهدید می شود؟ هیچکس پاسخی برای این سیوالات ندارد.
ـ اینها خطرات فاجعه ای است که در تاریخ بشر بی سابقه بوده است، و ممکن است انسان را به دوران پلیوسن به میلیونها سال پیش بازگشت دهد. بیشتر زمین شناسان معتقدند که ما وارد دوره جدیدی از زمین شناسی شده ایم ، یعنی آنتروپوسن ، دوره ای که شرایط روی کره زمین با اعمال انسان تغییر کرده است. چه اعمالی؟ تغییرات آب و هوایی با انقلاب صنعتی قرن 18 آغاز شد ، اما پس از ۱۹۴۵، با جهانی شدن نئولیبرال ، جهشی کیفی صورت گرفت، به عبارت دیگر تمدن صنعتی سرمایه داری مدرن مسئول تجمع کربن دی اکسید در جو و گرمای زمین است.
ـ برخورد بیرحمانه و سود جویانه همه دولتها ( با استثناهای بسیار نادر) نشان میدهد که همه در خدمت انباشت سرمایه، شرکت های چند ملیتی، الیگارشی های فسیلی ، کالایی شدن عمومی می باشند. برخی از آنان مانند دونالد ترامپ، بولسونارو، اسکات موریسون (استرالیا) آشکارا منکر خطر زیست بوم هستند. معقول ترین آنها کنفرانس سالانه احزاب یا نمایش دوره ای با شعارها و لفاضی های مبهم و سکون بی عملی کامل برگزار میکنند. موفق ترین آنها کنفرانس پاریس بود که با وعده های رسمی همه دولتهایی که در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای مشارکت دارند ، به پایان رسید، اما جز چند جزیره در پاسفیک، به آن عمل نشد.
ـ حقایق علمی و پیامدهای اجتماعی اجتناب ناپذیر آنها برای دهه ها شناخته شده است با این وجود اکثریت عظیم سیاستمداران، دولتها، رهبران تجاری جهان و حاکمان به دلیل مشارکت و بدون تلاش جدی برای بررسی، اجازه داده و پذیرفته اند که بحران آب و هوا تا این حد به پیش برود، مجرم هستند. آنها سال به سال دروغ میگویند، طفره میروند یا چشم خود را به روی حقایق می بندند. آنها جنایت بزرگی علیه بشریت مرتکب شده اند. زیرا بی رحمانه حرفه و حرص خود را فراتر از اکثریت قریب به اتفاق مردم و حیات وحش کره زمین قرار دادند. آنها این کار را مطابق منطق سرمایه داری انجام میدهند که انباشت سرمایه را بر احتیاجات انسانها برتری دارد. به همین دلیل است که تغییر سیستم لازم است.
ـ مسئولیت سیستم سرمایه داری در فاجعه قریب الوقوع به طور گسترده شناخته شده است. شعاری که در سراسر جهان در تظاهرات زیست محیطی سر داده می شود این است: “سیستم را تغییر دهید نه آب و هوا “. نقطه عزیمت اکو سوسیالیستها این پیش فرض است که فرو پاشی محیط زیست و نابرابری اجتماعی از یک منبع مشترک ناشی می شوند: دنیائی که در آن سود هدف نهایی است. از این منظر رهایی انسان از سرمایه داری و اربابانش با رهایی زمین و زیست کره از سرطان سرمایه داری دریک راستا پیش می رود.
ـ تغییر سیستم به معنای تغییر فکر یا ذهن بخشی از دولت یا بیزنسها و کمپانیها یا مردم نیست. این به معنای تغییر در روابط اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی است بطوری که تولید تحت کنترل جمعی دمکراتیک و برنامه ریزی آگاهانه قرار گیرد. این به معنای انقلابی است که بر اساس قدرت مردم و اقدامات توده ای مردم و طبقه کارگر در محلهای کاری و زندگی انجام میشود . اما نیروهای مولد خود نیز باید دگرگون شوند: ۱- با تغییر منابع انرژی ( منابع تجدید پذیر به جای سوخت های فسیلی)، ۲- با کاهش مصرف جهانی انرژی ، ۳- با کاهش تولید کالا ( کاهش رشد) و با حذف فعالیتهای بیهوده تبلیغات و زیان آور مانند ( سموم دفع آفات و سلاحهای جنگی) ۴- توقف منسوخ شدن/غیر قابل استفاده شدن برنامه ریزی شده. اکو سوسیالیسم شامل تغییر مدلهای مصرف ، اشکال حمل و نقل ، شهرنشینی و “شیوه های زندگی” هم میشود. به طور خلاصه ، فراتر از تغییر اشکال مالکیت است: این یک دگرگونی در تمدن مبتنی بر ارزش های همبستگی ، برابری و احترام به طبیعت است. تمدن اکو سوسیالیستی از تولید گرایی و مصرف گرایی جدا می شود. زمان کار کوتاهتر، در نتیجه زمان بیشتر به فعالیتهای اجتماعی ، سیاسی ، تفریحی ، هنری و غیره اختصاص داده می شود.
ـ برای رسیدن به گذار به سوی اکو سوسیالیسم ، برنامه ریزی دمکراتیک نیاز دارد که با دو معیار هدایت می شود: برآوردن نیازهای واقعی و احترام به تعادل اکولوژیکی کره زمین. هنگامیکه حمله تبلیغاتی و وسواس مصرفی ایجاد شده توسط بازار سرمایه داری از بین رفت مردم خود بطور دمکراتیک تصمیم خواهند گرفت که نیازهای واقعی آنها چیست. اکو سوسیالیسم شرط بندی بر عقلانیت دموکراتیک طبقات مردمی است.
ـ هم اکنون در خط مقدم مبارزه جوانان ، زنان ، مردم بومی و دهقانان حضور دارند هستند. زنان در شورشی که توسط جوانان راه اندازی شده حضور گسترده دارند. مشارکت گسترده زنان در بسیج ها از این واقعیت ناشی می شود که آنها اولین قربانیان آسیب سیستم به محیط زیست هستند. اتحادیه ها کم کم شروع به مشارکت میکنند که مسئله ای مهم است برای اینکه در تحلیل نهایی، بدون شرکت فعال کارگران در شهرها و محلات و روستاها که اکثریت مردمان را تشکیل میدهند غلبه بر سیستم امکان ناپذیر است. در هر جنبش ، با اهداف اکولوژیکی کارگران و تشکل های شان عنصر حیاتی در هر پروژه تغییر رادیکال و فرا گیرند.
ـ امروزه گذار به سوسیالیسم و گذار به جامعه ای دوستار محیط زیست دو روی یک سکه اند. اقتصاد پایدار نیازمند مناسبات پایدار با طبیعت در مقیاس جهانی است. جامعه ای که در آن “تولید کنندگان هم بسته” متابولیسم انسان با طبیعت را به شکلی عقلانی مدیریت میکنند.
ـ آیا قبل از اینکه دیر شود شانس پیروزی در این نبرد وجود دارد؟ برخلاف کسانی که با صدای بلند اعلام می کنند که فاجعه اجتناب ناپذیر است و هر گونه مقاومت بیهوده است، آینده باز است. هیچ تضمینی وجود ندارد که این آینده سوسیالیسم زیست محیطی باشد. اما همانگونه که برتولت برشت گفت: آنانی که می جنگند ممکن است ببازند کسانی که نمی جنگند از پیش باخته اند.
محیط زیست ایران
ـ در تمامی دوران حکومت جمهوری اسلامی ، تخریب فراوانی در طبیعت و محیط زیست کشور صورت گرفته است، کارنامه سیاه رژیم در عرصه محیط زیستی جز ویران گری در طبیعت و نابودی فزاینده ثروت های طبیعی و افزایش بحران چیز دیگری نبوده است.
ـ امروزه کارشناسان و صاحبنظران آمار و اطلاعات بسیار نگران کنندهای از وضعیت آب و هوایی و کلیت زندگی مردمان اعلام میدارند و در زمینهی آب که مایه اصلی حیات است معتقدند ایران به مرز ورشکستگی آب رسیده است و آینده بسیار نگران کنندهای در پیش رو دارد.
ـ پس از انقلاب، جهاد سازندگی به موازات وزارت کشاورزی به وجود آمد و لجام گسیخته به دخالت در امور آب و خاک و زمین و کشاورزی پرداختند و با دستکاری و دخالت همه جانبه و غیر تخصصی در همه امور ابتدا و قبل از هر چیز با رها کردن آبهای سطحی و قنوات و رودخانه ها، سیاست استفاده از سفره های آب زیرزمینی را برای استفاده در بخش کشاورزی و آشامیدنی را پیش گرفتند. لذا چاه های عمیق و نیمه عمیق در کوتاه مدت و با سرعت در سراسر دشت و دمنهای کشور و با هزینههای گزاف حفر شد. به این شکل استفاده از سفره های آب زیر زمینی بی ضابطه و بی حد و مرز سالهای طولانی ادامه یافت تا جایی که امروزه کارشناسان معتقدند بیش از ۸۰ در صد از سفره های آب زیر زمینی کشور از بین رفته، امری که غیر قابل جبران است و خشکی منطقه و رانش زمین و بسیاری مشکلات و معضلات محیط زیستی و آب و هوایی را در پی داشته و خواهد داشت. از سوی دیگر اقدام به سد سازی در سطح وسیع و آن هم زیر نظر سپاه پاسداران ، قرارگاه خاتمالانبیا و بنگاههای عظیم اقتصادی آستان قدس و ستاد اجرایی فرمان امام، در تخریب محیط زیست ایران همان عامل افزوده ای است که عوامل طبیعی مثل گرمایش و تغییرات اقلیمی را تشدید و چند برابر کرده و اقلیم و سرزمین ایران را به سوی خشک شدن و نابودی محیط زیستی پیش میراند.
ـ بعلاوه رژیم جمهوری اسلامی دست در دست مافیای کوه خوار، مافیای شکار، مافیای زمین خوار و خاک خوار و مافیای جنگل خوار که جنگلهای وسیعی در کشور را که در خنک نگه داشتن منطقه نقش بزرگی داشتند، نابود کرده است. مجموعه این عوامل دست در دست هم داده و باعث تغییرات وسیع در اکوسیستم مناطق وسیعی از کشور شده است و نتایج آن خشکسالی های غیر طبیعی و نابودی و خشکیدن دریاچه ها و رودخانه ها و صدها سراب و قنات و چشمهها، مرگ آبزیان و نابودی نسل بسیاری از پرندگان را به دنبال داشته است. منابع طبیعی و هزاران گونه گیاهی و جانوری در دچار خسارات های جبران ناپذیر و اکثرا نابودی دائمی شده است، سرزمین های گسترده ای در ایران به خشکسالی و بیابان زایی کشیده شده اند، منابع آبی بسیاری نابود شده اند، کشت ها و مراتع گسترده ای ویران شده اند و کشاورزان بیشماری به ورشکستگی افتاده اند. در نقاطی سبب شور شدن آب شده است.
ـ در دوران کرونا بحرانهای زیست محیطی بسیار بود که تغییرات اقلیمی و ضد محیط زیست بودن طرحها و پروژههای توسعه جمهوری اسلامی در آن نقش داشت. آلودگی هوا یکی از بزرگترین معضل ها بود. بوی گند در هوای تهران که به دلیل درصد بالای گوگرد یا کوه زباله آرا کوه بود. اما تهران تنها شهر آلوده ایران نبود. شهرهای بزرگ دیگر همچون مشهد و تبریز و اصفهان و اراک و شیراز و زاهدان و اهواز و … هم با آلودگی هوا روبرو شدند. سوزاندن مازوت در نیروگاههای تولید برق و ریز گردهای برخاسته از دل مناطق بیابانی شده و تالابهای رو به نابودی از عوامل آلودگی هوا بودند.
– در تمامی سالهای ۹۸ و ۹۹ از یکسو با خشکسالی و کاهش ۳۴ درصدی باران نسبت به میانگین بلند مدت روبرو بودیم و از سوی دیگر سیلاب ها تکرار شدند. پنج استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان و خراسان رضوی با کم بارشی شدید روبرو هستند. در عین حال سیلاب های شدید در سیستان و بلوچستان و هرمزگان در جنوب کرمان و استان کرمانشاه جاری شد. سیل خسارات زیادی به خراسان رضوی وارد آورد و استان فارس و خوزستان را به زیر آب فرو برد و هفت استان دیگر را نیز درگیر کرد.
– جمهوری اسلامی نه تنها محیط زیست را بطور غیرقابل توصیفی تخریب می کند بلکه فعالینی که دست به اطلاع رسانی و افشاگری علیه فجایع محیط زیستی حکومت میزنند را زندان ، شکنجه و اعدام میکند. هر فعالیتی در جلوگیری از تخریب محیط زیست، از آنجا که دست فعالیت های سپاه و ارگانهای ریز و درشت آن بر محیط زیست، و سوء استفاده های اقتصادی کلان توسط مقامات و ارگان های حکومتی را رو میکند و فاجعه ای که حکومت بر سر محیط زیست میاورد و تاثیرات آنرا بر زیست مردمان افشا میکند به همین دلیل حکومت علیه فعالین محیط زیست پرونده سازی، توطئه گری و جنایت میکند.
– کشته شدن شریف باجور و سه نفر دیگر از فعالین محیط زیست در جنگل های مریوان ، سقوط پر ابهام هواپیمای تهران- یاسوج که منجر به کشته شدن حداقل ۱۶ فعال و متخصص محیط زیست شد. محکومیت هفت نفر از فعالین محیط زیست مربوط به موسسه حیات وحش میراث پارسیان به ۴ تا ۱۰ سال زندان تحت عنوان جاسوسی. دستگیری و قتل کاظم امامی در زندان. قتل دو برادر به نامهای محمد صادق و محمد باقر یوسفی از فعالان محیط زیست در استان بوشهر بر اثر حادثه مشکوک رانندگی، قتل فرشید هکی و … گوشه کوچکی از جنایات رژیم اسلامی علیه فعالین محیط زیست بشمار میرود.
– علیرغم همه این فشارها جنبش وسیعی در نقاط مختلف کشور در دفاع از محیط زیست و علیه سیاست های حکومت جریان دارد و نهادهای مختلفی توسط فعالین تشکیل شده است. از سوی دیگر اعتراضات کشاورزان در اصفهان و خوزستان، اعتراضات وسیع علیه بی آبی، به اشکال مختلف جریان دارد. قیام اخیر زحمتکشان خوزستان علیه بی آبی، و سایر فجایع زیست محیطی که رژیم مستقیما در آن نقش داشته است را شاهد بودیم ، هر چند با سرکوب وحشیانه رژیم روبرو شد اما همانند آتش زیر خاکستر سر بر خواهد آورد.
– اهداف زیست محیطی با مساله عدالت اجتماعی و سایر ستمها در ایران گره می خورد. عدالت محیط زیستی، که بویژه با توجه به معضل گرمایش جهانی از ستونهای اصلی جامعه آینده بشمار میرود، متضمن پروژهای ست که بر انداختن همه ستمها را در دستور کار خود دارد. کل نظام تولیدی باید متحول یابد و این امر تنها با روش های اکو سوسیالیستی امکان پذیر است یعنی برنامه ریزی دمکراتیک اقتصاد که حفظ توازن زیست محیطی را مد نظر قرار میدهد از این رو به دست خود مردم امکان پذیر است. جنبش دفاع از محیط زیست مانند سایر جنبش های مردمی آزادیخواهانه و عدالت طلبانه بخشی از جنبش سرنگونی حکومت است و باید با تمام قوا به آن پیوست و آنرا تقویت کرد.
آبان ۱۴۰۰