همان گونه كه شاهد بوديم شوراى نگهبان بخش اعظم نمايندگان مجيز گوى مجلس شوراى اسلامى را كه سوابق درخشانى در خدمت به رژيم و استحكام پايه هاى آن داشته و اغلب از مقام و منصبى در سپاه پاسداران و بسيج و كميته ها برخوردار بوده اند، بصورت گله اى تجديد صلاحيت نكرد.
از ديگر سو خامنه اى مجوز استفاده از يك ميليارد يورو براى مبارزه با ويروس كرونا و عواقب آن كه حسن روحانى درخواست صدورش را از او كرده بود، تنها بعد از گذشت دوازده روز صادر نمود، ليكن بعداً روحانى از زبان نمكى وزير بهداشت كابينه اش علناً اظهار كرد چنين پولى به حساب شان ريخته نشده است.
روحانى كه در اوايل شيوع ويروس مثل عظمى براى فرار از ابتلا به كرونا در يكى از كاخ ها پنهان شده، و فقط بعد از نهيب خامنه اى به از سرگرفتن وظايف روزانه، پشت ميز كارش قرار گرفته بود، در پاسخ به خسيس بازى و لجبازى و مال اندوزى بى حد و حصر خامنه اى، تصميم گرفت حال كه او چنين مى كند، من نيز بنوبه خود تمامى اين بنا را بر سر همه خراب مى كنم، بدين گونه:
- ويروس كرونا را در همه جا شيوع مى دهم، كه اين كار از طريق پايان دادن به قرنطينه و فاصله گذارى اجتماعى صورت خواهم داد.
- اموال عمومى را با دست آويز قرار دادن اصل 44 قانون اساسى، يعنى خصوصى سازى به نرخ بخس به حراج مى گذارم؛ و اين بار نه در حد مثقال و و سير و كيلو، بلكه خروار خروار اقدام به فروش سهام شركت ها و مؤسسات دولتى (متعلق به عموم ملت)، به بخش خصوصى تحت نام عرضه سهام در بازار بورس، مى نمايم. من نيز مى دانم كه چگونه پول بسازم.(حال ايشان اين همه دليرى و رشادت را از كجا آورده خود حديث ديگرى است) !
با اين كار روحانى دو نشان را با يك تير مى زند. هم كيسه اش را پر و پيمان مى كند و هم سياست نئولبراليستى رژيم خود را در اين اوضاع بشدت بحران زده با استعانت از دكترين شوك و در غفلت مردم بخاطر انشغال كامل به مشكلات روزانه و انتشار ويروس كرونا، به پيش مى برد.
- در مقابل اين حركت رندانه، خامنه اى هم مهره هاى خود را بويژه در قوه قضائيه به حركت در آورده و دادگاه هاى ذيربط را به صدور عاجلانه احكام اعدام و زندان و مصادره اموال در حق دار و دسته و فاميل و دوستان روحانى و جهانگيرى و بقيه وزراى همدست شان، وا مى دارد. با اين تهديد جدى كه دفعه بعد، ديگر نوبت شماست. اين خط و اين نشان !
- در برابر، روحانى هم با استفاده از تريبون مجانى بعد از كرونا، در يكى از سخنرانى هاى روزانه اش، جان ناله مى كند و مى گويد كه قرار ما اين گونه نبود؛ بايد حزبى و مقرراتى و قوانينى باشد و الا سر نخ امور از دست همگان خارج مى شود. ولى گويا گوش شنوايى در آن طرف خط وجود نداشت. بويژه آنكه شوراى نگهبان قانون اساسى همه پشتيبانان مجلس نشين اش را جارو نموده و به بيرون ريخته بود، كه اگر مانده بودند شايد وزوزى مى كردند. پس اصلاح طلب، تدبير طلب و تعمير طلب و روحانى طلب، ديگر مقام و منزلتى ندارند كه به نداى هل من ينصرنى رئيس جمهور بنفشه اى رنگ لبيك گويند.
- آرى به عيان ديده مى شود كه اين بار شكاف و ترك كلانى در جبهه حاكميت روى داده است. اگر به دنبال تحقق يكى از عوامل عينى مى گرديم شايد بايد به اين كشاكش مستمر و وقفه ناپذير و شتابان سران حكومت با دقت و امعان نظر بيشترى نگاه كنيم.
- همچنين با پيروى از اصول دكترين شوك ليبراليسم افسار گسيخته، روحانى فراموش نكرده كه استان هاى كمربندى ايران يعنى محل زيست اقليت هاى قومى را با نشر ويروس كشنده كرونايى كند. سيستان و بلوچستان، خراسان شمالى، خوزستان، كرمانشاهان، كردستان و بزودى آذربايجان، بايد از اين بيمارى اشباع شوند و چنان گرفتارى براى مردم رنجديده بوجود آورند كه خامنه اى هم با مجلس نو نوار و چه بسا دولت نوين خود، نتواند بدون درگير شدن با اين هم چالش و اعتراض توده اى، با فراغ بال از نعمات كل كشور به تنهايى متمتع شود. اگر چه دار و دسته خامنه اى از نقطه نظر اصولى هيچ مخالفتى با نسل كشى در ايران به هر شكل كه بوده باشد، ندارد. از سوى ديگر اقليت هاى ملى هم ديگر فرصت انديشيدن به محروميت و تبعيض و ستم هاى مضاعف ديگر را نخواهند داشت.
بدين ترتيب ما شاهد تحولات هردم شتاب گيرنده هستيم. اما اگر در تغيير مسير و مجراى اين رويدادها و حوادث، نقش مؤثرى ايفا نمى كنيم، حد اقل بايد با چشمانى باز به چگونگى وقوع دگرگونى هاى سياسى و اجتماعى در اين دوره از تاريخ ايران بنگريم، تا دست كم بر اندوخته تجارب مان افزوده شود.
ر. س