در سالی که گذشت، جنبش دادخواهی مردم ایران ، دهه ها رنج و مقاومت و ایستادگی را در مقابل زور و استبداد و تبعیض و نابرایری، در ستیزی نابرابر علیه حکومت اسلامی، به پیش برد؛ جنبش دادخواهی ، خیزش انقلابی زن ـ زندگی ـ آزادی را بر شانه هایش نشاند تا جهان با رویاهای رهایی وبرابری و ایستادگی جنبش ما آشنا شود ،چهره ی دیگری از ایران و مردمان ایران ،چهره و تصویر زن وزندگی را ببیند. جهان چهره ی دیگری از ما دید، چهره ای که با همه ی تصویرهای تا کنونی رسمی متفاوت بود.
در سالی گه گذشت ، داس مرگ حکومت اسلامی، همچنان جان های فراوان دیگری از ما گرفت. جان هایی که همچنان فریاد های جنبشی را سر میدادند که شعار « نان و آزادی» را فریاد میزد و حکومت مرگ در تلاش برای نابودی زندگی ، برای شکست این جنبش و عقب راندن مردم ، دهها و صدها انسان را در چهار گوشه کشور شکنجه و زندانی و بدار کشید. بی سبب نبوده و نیست که متاسفانه مدام و مدام بر صف قربانیان و نیز به کارزارهای دادخواهی افزوده شد. در شرایطی که بسیاری از بازداشت شدگان دی ماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ وخیزش انقلابی زن -زندگی -آزادی و فعالان کارگری وفرهنگی واجتماعی در زندانند، رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی از دادن هر گونه اطلاعاتی در این زمینه طفره میرود. مادران و خانواده های دادخواه ، علیرغم تهدیدها، فشارها و محدودیت ها، همچنان در کنار مادران خاوران، مادران پارک لاله و مادران قربانیان جنایات سیاسی در سراسر کشور ایستاده اند و حکومت اسلامی و سردمداران جنایتکار این کشتار بزرگ را مورد خطاب و نفرین قرار میدهند و خواهان حقیقت، عدالت و محاکمه آمران وعاملان کشتارعزیزانشان هستند.
اینک فریاد خاوران با خانواده های کشته شده گان دی ماه ۹۶، آبان ماه ۹۸ ، قربانیان هواپیمای اکراینی و جنبش مهسایی بهم پیوند میخورد. این بهم پیوستن خانواده های قربانیان جنایات بیش از چهار دهه حکومت اسلامی، با جنبشهای مطالباتی و اجتماعی، ایران را ، به پایتخت اعتراضات و جنبش های تغییر وضع موجود در جهان تبدیل کرده است. پیوندهایی که با وجود اعتراضات و اعتصابات کارگری، تظاهرات مداوم و مستمر بازنشستگان و فرهنگیان ، تظاهرات و اعتراضات مردم زاهدان و اعتصابات توده ای در شهرهای کردستان و سمیرم و…، اعتصاب و ایستادگی دلیرانه ی زندانیان سیاسی وحمایت خانواده ای آنان از این اعتصاب، حمایت های شریف نهادها و کانونها و تشکلهای مستقل و مردمی وصدور بیانیه ها، میتواند راه را برای درهم شکستن دستگاه سرکوب فراهم کند.
تلاشهای بی وقفه و شجاعانه خانواده های زندانیان سیاسی و قربانیان جنایات بیش از چهار دهه، خصوصا کشتار دهه خونین ۶۰، عاملی شد که سیاست سرکوب، سکوت و سانسور، انکار، دروغ و فریب تا حد زیادی به عقب رانده شود وراه برای آشکار شدن حقیقت، مقاومت علنی و گسترده و همبستگی های شجاعانه باز شود. خاورانهای پنهان و آشکار مبنا و آغازی برای کارزار دادخواهی مردم ایران علیه خبرگان آدمخوار شد. پرچمداران این پایداری، مقاومت و ایستادگی خانواده ها به ویژه مادران خاوران: مادر آبکناری ها، مادر لطفی ها، مادر ریاحی ها، مادر بهکیش ها، مادر پرتویی ها، مادر رضایی جهرمی ها، مادر معینی ها و مادر قائدی ها … بودند که داد خواه خون فرزندان وعزیزانشان بوده و هستند! این تلاشها بود که دهه خونین ۶۰ را با نگاهی دیگر به نسل جوان پس از انقلاب و جهانیان نمایاند. این تلاشها بود و هست که جنایات روحانیت حاکم، از جمله قتل عام دهها هزار مخالف را به جهانیان آشکار کرد. دهه ای که از پشت بام مدرسه رفاه آغاز شد، با دادگاهای شرع خلخالی و گیلانی و لاجوردی و موسوی، نوروز سنندج، کشتار فعالان خلق ترکمن، سرکوب فعالان خلق عرب و بلوچ، لشگرکشی ۲۸ مرداد به کردستان و اعدامهای گسترده پس از سی خرداد ۱۳۶۰ و… ادامه یافت و به تابستان ۶۷ و قتل عام خونین زندانیان سیاسی ختم شد. سپس دهه های دیگری از خون، جنون و جنایت در قتلهای سیاسی روشنفکران و نویسندگان و فعالان سیاسی موسوم به فتل های زنجیره ای، سرکوب وحشیانه کوی دانشگاه، سرکوب جنبش ۸۸، قیام دی ماه ۹۶، آبان ماه ۹۸، خیزش انقلاب ۱۴۰۱ آفریده شد! در راستای این جنایات و ویران سازی های بزرگ، حتی نابودی رویاهای پرواز را در فضای ایران با زدن موشک به هواپیمای مسافربری اکراینی و کشتار مسافران آن به نمایش گذارد.
نقش فتواهای مذهبی در اعدامها و قتلهای سیاسی، در جهاد علیه مردم کردستان، در نعمت جنگ هشت ساله، در اشغال سفارت امریکا، در انقلاب فرهنگی و تصفیه های خونین دانشگاهیان، در قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، فتوای ممنوعیت واردات واکسن کرونا و مرگ دهها هزار نفر از شهروندان کشور را نباید نادیده گرفت. این راهپیمایی خونین آشکار کرد و میکند که استقرار استبداد مذهبی و شکست انقلاب ۵۷هرگز خواست عمومی مردم ما نبوده است. این رژیم هرگز نم یتوانسته بدون داغ و دار و شلاق و شکنجه و فریب به حیاتش ادامه دهد. این صف عظیم قربانیان جنایات سیاسی و مذهبی، از بهایی و کمونیست، کرد و عرب ، بلوج و لر و فارس، از مسئولان نظام گذشته تا فعالان سیاسی و مدنی، از گروههای مختلف سیاسی، از هنرمند و نویسنده و خبرنگار، از زن و مرد و پیر و جوان سند و گواه روشن این حقیقت است که رژیم سرمایه داری اسلامی کوچکترین گامی در راه تحقق خواست ها و منافع مردمان ایران برنداشته است. این رژیم قرون وسطایی تبهکار، جنایتکار،غارتگر و ویرانگر جز نابودی همه دستاوردهای انسانی مردم ایران سیاست دیگری ندارد. باید این نظام فاشیستی را درهم شکست و نابود کرد.
در چنین شرایطی که خشم و اعتراض مردم علیه حکومت اسلامی و شخص خامنه ای در حال فزونی است ، خواست محاکمه او بجرم جنایت علیه بشریت، بخاطر فتوای کرونایی اش، دستور حمله به هواپیمای اکراینی و کشتار آبان ۹۸، کشتار و سرکوب جنبش انقلابی ۱۴۰۱ واعدامهای گسترده اخیر، که ایران را به صدر دولتهای قاتل وجنایتکار ارتقا داده، باید به خواستی همگانی و سراسری تبدیل شود. نباید این جنایات فراموش شوند، نباید تکرار شوند، نباید گذاشت آمران و عاملان این فجایع از دست عدالت بگریزند. باید شرایط محاکمه عادلانه و علنی آنان را فراهم کرد. آنان را به جرم جنایت علیه بشریت و سازمان دادن یک نظام فاشیستی اسلامی، سازمان دادن تصفیه های خونین عقیدتی ، مذهبی، سیاسی، ملی و جنسیتی به محاکمه کشاند. تشکیل دادگاههای مردمی برای ثبت همه ی جنایات حکومتی، نظیر ایران تریبونال، و دادگاه حمید نوری و محکومیت او و رژیم اسلامی، اقدامات بسیار مهم وتاثیرگذاری در این راستا هستند. طبعا گسترش وپیگیری فعالان جنبش دادخواهی در سطح داخلی و بین المللی میتواند در آینده کشور ما زمینه های عدالت و داخواهی را بوجود آورد. به این لحاظ نباید گذاشت تاریخ خونین و جنایتبار رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بار دیگر در کشور ما تکرار شود. برای عدم تکرار و ادامه سیکل کشتار و خشونتی که از رژیم های مستبد پادشاهی و پهلوی به حکومت اسلامی به ارث رسیده است ، باید شعار » نه به اعدام، اعدام هرگز وبرای هیچ کس»، محاکمه آمران وعاملان همه ی جنایت های سیاسی و ثبت آن د ردستور کار جنبش دادخواهی قرار گیرد. جنایت ، جنایت است و زمان و مکان نمیشناسد، باید آنرا محکوم کرد، مذموم شناخت و نباید به هیچ عنوانی برای هیچ انسانی و علیه هیچکس به کار رود!
کنگره ۲۸ سازمان راه کارگر، به همه خانواده های جنبش دادخواهی درود میفرستد و با شما عهد میبندد که همچنان در کنار وهمراه تان برای آرمانهای شریف و انسانی یارانمان ، جانباختگان راه آزادی و برابری بایستیم و مبارزه کنیم. چرا که برای ساختن کشوری آزاد ودمکراتیک پرده بر داشتن از بیش از چهار دهه جنایت، سرکوب، تباهی و ترس و وحشت و اضطراب در جامعه ضرورتی حیاتی است. ما براین باوریم که جنبش دادخواهی باید همه قربانیان جنایات سیاسی در ایران با همه ی گرایشات سیاسی، مذهبی، ملی، جنسیتی و فرهنگی را در برگیرد. جنبش دادخواهی مردم ایران که سابقه ای طولانی و دراز به وسعت تاریخ مبارزه علیه استبداد و دیکتاتوری شاه و شیخ دارد، در اشکال متفاوت، در گوناگونی روشها و نگرشهای مختلف ادامه دارد. اگر قربانیان نظام اسلامی، همه اقشار و گرایشات گوناگون سیاسی و عقیدتی، فکری ، مذهبی و ملی هستند، اگر از بهایی و کمونیست و مسلمان، از عرب و آذری و کرد و بلوچ و فارس و لر و گیلک، از زن و مرد، از دانشجو و کارگر و معلم، از جنبشهای ملی و زیست محیطی و فعالان اجتماعی و کارگری و معلمی، از همه طیف های سیاسی، اسیران و قربانیان این نظام جنایت و تباهی بوده اند، پس باید مقاومت علیه این نظام را در ابعاد مختلف آن دید، آنرا برسمیت شناخت و در گستره وسیع و فراخ بدان پرداخت. جبهه وسیعی از دادخواهان و حامیان عدالت و آزادی و برابری، از مخالفان اعدام و شکنجه و زندان سیاسی سازمان داد. تلاش کرد که این سیکل ناقص جنایت و تباهی و مرگ شکسته شود. این فرصتی تاریخی برای مردم ایران است که به این سیکل خشونت و جنایت پایان دهند و تاریخی تازه و آینده ای بهتر و انسانی تر برای فرزندان این کشور بسازند. قطعا مادران خاوران، نیروهای چپ وترقیخواه در این کارزار نقش ویژه و بی همتایی دارند که میتواند آنان را به مرکز و هسته اصلی این جنبش انسانی تبدیل کند. این وظیفه و ضرورت را باید دریافت.
زنده و جاودان باد یاد و خاطره همه جانباختگان راه آزادی و برابری
سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری ایران
زنده باد آزادی ، زنده باد سوسیالیسم
اسفند ۱۴۰۲