زنده یاد صارم الدین صادق وزیری در روز یازدهم آوریل ٢٠١٨، کمی بعد از عید نوروز ١٣٩٧ با زندگی وداع کردو همه آزادیخواهان ایران و کردستان را که با نام او آشنا بودند، در اندوه و ماتم فروبرد. او ٩٧ سال زیست و در زمان حیات پر کار و پر بارش، به مشاغل قضاوت و وکالت روی آورد. درجنبش سیاسی، با اندیشه های انقلابی و آزادیخواهی، شایستگی ها و خرد و تواناییهایی چشمگیر از خود نشان داد.
ابتدا باید از صداقت او گفت، ازپایبندیش به رعایت پرنسیپها، از اراده بیکرانش به انجام و ارائه خدمات معنوی به درماندگان و نیازمندان به دادرسی عادلانه و و کالت شرافتمندانه. تعریف مشهورسیسرون در مورد ایشان بخوبی صادق بود : ” سخنران، یعنی وکیل عدلیه باید قبل از هر چیز انسان خوبی باشد و بخوبی بیان کند”.
وی زبان حال مظلومان وسخنور بیچارگان بود و در کار قضاوت با اتکا به اصل استقلال قضات در عرصه قوه قضائیه، رسیدگی به درخواستها و دادخواهی های افراد مظلوم را برعلیه زورمندان و زورگویان، بافضیلت های حرفه ای و فرهنگی به انجام می رسانید وبا شجاعت، دخالتهای مقامات دولتی را رد میکرد واز رویارویی با موقعیتهای ناروا ابا نداشت. برغم آنکه در نتیجهء انجام رسیدگی ها و دادرسی های بی باکانه و شرافتمندانه، قربانی ناروایی ها و ناملایمات فراوان گردید و سر انجام پس از کودتای ٢٨ مرداد و محکومیت به اعدام، شغل قضاوت را برای همیشه کنار گذاشت و در کار وکالت به خدمات انسانی اش ادامه داد.
در دفتر کارش در خیابان بهار تهران که بسی بی تکلف و ساده اما سرشار از بشردوستی وخردمندی بود، به دفاع از درماندگانی می پرداخت که به حقوق آنها تجاوز شده بود ویا مشمول دادرسی های ناروا و ناعادلانه بودند. از همه نواحی و نقاط ایران به او مراجعه میکردند و باگشاده رویی و بدون اخذ حق الوکاله، پرونده تنگدستان را می پذیرفت.
میزان تجربیات و احاطه آقای صادق وزيری به متون و مسائل حقوقی چنان بود که در اکثر موارد، دخالتهای حقوقی و دفاعیات ایشان منتهی به نقض احکام نادرست دادگاهها در دیوان عالی کشور میگردید. به جهات پاکیزگی اخلاقی و درستکاری، دانائی ومهارتهای حرفه ای در دادگستری و کانون وکلای تهران، ازاعتبار، اعتماد و احترام ویژه برخوردار بود. این حسن شهرت و سوابق و سرمایه های معنوی بدانجا رسید که در دوران انقلاب و در کارزار وکلای دادگستری بر علیه رژیم خودکامه سلطنتی و نقش برجسته ی آنان در پیشرفت جریانات سیاسی و حمایتهای بیدریغ از مبارزات مردمی، در انتخابات دوره نوزدهم هیات مدیره کانون وکلای دادگستری تهران، در روز٢٠ خرداد ١٣٥٧ در جمع وکلای پیشرو به عضویت هیات مدیره کانون انتخاب گردید. او جزو موسسین جمعیت حقوقدانان بود و سپس به اتفاق جناب آقای دکتر هدایت الله متین دفتری و زنده یاد شکرالله پاک نژاد، جبهه دمکراتیک ملی را پایه گزاری کردند. جمعیت کردهای مقیم مرکز را بنیان نهاد و سمت دبیر اول آنرا بر عهده داشت. همچنين نشریه ی “بروسکه” و “روزنامه صدای معاصر” را در تهران اداره کرد.
آنگاه که سخن از احترام به اصول در میان بود، زنده یاد صادق وزیری بدور از محافظه کاری از آن حمایت می کرد و تنها به رعایت مصالح مردم و مملکت می اندیشید. گفتنی است که خمینی در دیدارش با جمعی از وکلای دادگستری، ضرورت رعایت شرعیات اسلامی را در دادگستری ایران بعنوان مبنای قوانین یادآوری کرد و هیات مدیره کانون وکلا در نوشته ای بقلم صارم الدین صادق وزیری باجسارت در مقابل این زورگویی ایستادگی کرد و بر اینکه تنها اراده ملت بایستی مبنای قوانین باشد و اصل حاکمیت قانون بایستی رعایت گردد، پای فشرد. با این رویکرد، او و همکارانش در هیات مدیره کانون وکلای دادگستری تهران، درست چند روز پس از بازگشت خمینی به ایران با ایده ولایت فقیه به مخالفت بر خاستند. بدین ترتیب روز ٧ اسفند سال ١٣٥٧ نیز بعنوان روزی فرخنده در تاریخ کانون وکلای دادگستری ایران در مبارزات عليه استبداد، ثبت شده است.
سوابق خدمات سیاسی اقای صادق وزیری و حضور و شرکت فعال ایشان در جنبشهای اجتماعی ایران، به سالهای ١٣٢٠ و ١٣٣٠ برمی گردد، در ایام جوانی، نقشی عمده در مبارزات آن زمان ایفا نمود و پستها و مسئولیتهای کليدی و حساس تشکيلاتی و اجتماعی بر عهده داشت. در رویدادهای بعد از کودتای ٢٨ مرداد 1332 دستگیر و در زندان، هم سلول مبارز و رادمرد بزرگ، دکتر حسین فاطمی بود. آقای صادق وزیری برای این شخصیت بزرگ احترام فراوان قائل بود و در کتابی که در مهاجرت به رشته تحریر در آورده است، ارزيابی خود را درمورد تفکرات انقلابی و مقاومتهای دلیرانه ایشان، بیان کرده است.
در جمعیت ملی مبارزه با استعمار، یکی از سه شخصیت سیاسی بود که برای تهیه و تنظیم مرامنامه و اساسنامه تعیین گردید. در ماده اول طرح مرامنامه، شعار ملی شدن صنعت نفت درسراسرایران آورده شده بود. او در کتاب “خاطرات من از زنده یاد دکتر حسین فاطمی” چنین نوشته است :
“درجلسات کمیسیون سه نفری، طرح مرامنامه و اساسنامه تنظیم شد و قبل از اینکه به جلسه مجمع موسس برده
شود، وسیله یکی از اعضاء کمیسیون به مسئولین حزبی برای اظهار نظر داده شد. در ماده اول طرح مرامنامه شعار ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران بروشنی آورده شده بود ولی با کمال تاسف پس ازاعاده طرح ملاحظه شد که ماده اول مرامنامه را تغییر داده بودندو بجای ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران عبارت ملی شدن صنعت نفت جنوب آورده شده بود، بدیهی است عدم رضایت و اعتراض شفاهی نویسنده و عضو دیگر کمیسیون تاثیری نداشت و طرح مرامنامه و اساسنامه با اصلاح کذائئ در مجمع عمومی به تصویب رسید.”
در بخش تکمله کتاب یاد شده یادآور می شود :
“دمکراتیزه کردن محیط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران، مرحله مشخص از تاریخ تکامل انقلابی جامعه ایران است که ناگزیر باید آنرا طی کرد.”
سپس یکی از الزامات دمکراتیزاسیون محیط سیاسی و اجتماعی ایران را برمی شمارد و تصریح می نماید :
“باید به ملیتهای ساکن ایران امکان داده شود که در وسیع ترین صورت در سرنوشت خویش موثر گردند و امکان بسط و گسترش و شکوفائی فرهنگ و سنن ملی شان را به بهترین وجه داشته باشند . این نخستین شرط لازم و اجتناب ناپذیر برای دمکراتیزه کردن محیط سیاسی ایران است : شناسایی حق تعیین سرنوشت برای عموم ملیتهای ساکن ایران اعم از کرد و آذربایجانی و بلوچ و ترکمن و عرب”
زنده یاد صارم الدین صادق وزیری بر این باور بود که باید اختیارات مملکت را به مردم سپرد و حاکمیت را به قانون و تنها در این حالت، آزادی و دمکراسی معنا پیدا خواهد کرد. او در تمام عمر با خستگی ناپذیری کم مانند در این راه دشوار، برعلیه هر دو رژیم استبدادی پهلوی و جمهوری اسلامی در ایران مبارزه کرد. به آزادی عشق می ورزید وراه گریز ایران را از یوغ دیکتاتوری، منحصرا درنهادینه کردن دموکراسی از نوع واقعی آن، قلمداد میکرد. در نشریه ای بنام “راه، راه دموکراسی واقعی است” به روشنگری در این مقوله با اهمیت می پردازد.
در سال ٢٠١٤ مراسمی برای قدردانی از شخصیت والای آقای صادق وزیری و خدمات و مبارزات برابری خواهانه و آزادیخواهانه ايشان در شهر فرانکفورت آلمان برگزار گردید که دوستان و همکاران و علاقمندان زیادی از همه کشورهای اروپایی در آن شرکت کردند. او در سن ٩٣ سالگی با قامتی بلند و کشیده، با اراده ای قدرتمند و تسلط کامل به سخنرانی پرداخت ومزید احترامات دوستان و شرکت کنندگان را بسوی خود جلب نمود.
صارم الدین صادق وزیری در یازدهم آوریل ٢٠١٨ ، در شهر “وی وی” سویس در دیار غربت چشم از جهان فرو بست و میتوان گفت که او فوت نکرد، تنها فراموش کرد چشمانش را باز نماید و از خوابی که در آن فرو رفته بود بیدار گردد.
من از زندگی سپاسگزارم که انسانی شرافتمند، شخصیتی فرهیخته، رهبری فرزانه با اندیشه های آزادیخواهانه و بویژه استادی دلسوزو معلمی بی همتا به من هدیه داد. او برای من همچنان افتخار برانگیز و جاودانه خواهد ماند.
این مبارز نستوه برای همیشه در دلها، در یاد واندیشه ها و در تاریخ زنده خواهد ماند.
عزيز ماملی
پاريس – 10 آوريل 2019