هنوز پیآمدهای حمله روسیه به اکراین، موجب نشده است سیستم سرمایه داری جهان به راه حلی منطقی برای گریز از درگیری های گسترده تر دست یابد، که کشتار غیرنظامیان در غزه شروع شد و جان بیش از ۳۲ هزار نفر مردم بیگناه به خاک و خون آغشته گردید.
انظار جهان بشردوست خواهان پایان جنگ و کشتار می باشد، اما سیستم ضد بشری سرمایه داری نه تنها در غزه، اوکراین، یمن، بلکه در بیشتر کشورها سیاست گسترش جنگ را پیگیری می نماید. اکنون شاهد هستیم که نطفه جنگ های منطقه ای رشدی فزاینده دارند. اجحاف به ملیت های مختلف در نقاط یکی از پارامترهای رشد حوادث ناگوار در سطج جهان کنونی می باشد.
اجحاف بر ملیت های ساکن در ایران نیز نه تنها جزیی از این معضل جهانیست بلکه سابقه ای تاریخی در زندگی اجتماعی ساکنین آن دارد. چنین اجحافی اکنون بر مردم بلوچستان بیش از پیش برجسته است.
بلوچ ها چه کسانی هستند؟
بلوچ ها مردمی ایرانی با فرهنگ عشایری و تقسیمات قبیله ای توسعه یافته، تکلم به زبان گروه زبان های ایرانی شمال غربی و از مذهب حنفی اسلام هستند.
بلوچستان منطقه ای بیابانی خشک، کوهستانی و تاریخی در جنوب شرقی ایران و مرکز آسیا است. بلوچ ها در سه کشور پاکستان، ایران و مناطق جنوبی افغانستان – نیمروز، هیرمند و قندهار، زندگی می کنند. اکثر بلوچ ها در استانی واقع در مرزهای پاکستان زندگی می کنند و ۴۴ درصد از خاک این ایالت را در اختیار دارند.
بر اساس آمارهای منتشر شده در سال ۲۰۱۷، تعداد بلوچ های پاکستان به 12 میلیون و 336 هزار نفر می رسد که بیشتر در استان های پنجاب و سند ساکن می باشند و حدودا ۲.۸ میلیون بلوچ در ایران و گفته می شود بیش از ۵۰۰ هزار بلوج در افغانستان زندگی می کنند. آمار واقعی بلوچ ها در ایران و در افغانستان مشخص نیست، چرا که اخبار منتشر شده حاکیست بیش از ۵۰۰ هزار بلوچ ساکن در استان بلوچستان ایران فاقد شناسنامه می باشند و بخش زیادی از بلوچ ها و افغانستانی ها در شهرهای مرکزی ایران مثل تهران بدون داشتن هویت ثبت شده، به تکدی گری و کارهای سخت اشتغال دارند.
بلوچ ها در تاریخ چندین هزار ساله منطقه حضور داشته و نقش های تاریخ آنها در مبارزه با حکومت های خلفای عباسی و قبل از آن برجسته می باشد، اما در دوره های مختلف تاریخ، به عنوان خانات و امیران محلی، بخشی از دولت ها و امپراتوری های قدرتمند موجود بوده اند.
وضعیت بلوچ ها در پاکستان، ایران و افغانستان
بلوچ ها در هر سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان به عنوان شهروندان درجه دو محسوب می شوند و خصوصا در ایران و افغانستان به عنوان شهروندی که مذهب سنی دارند، گاها از داشتن امکانات شناسنامه، درمان، تحصیل و در نتیجه شغل های اداری و دولتی محروم هستند.
آنچه که اکنون در بلوچستان ایران اتفاق افتاده است را نمی توان خارج از ستمی که به بلوچ ها شده و می شود ارز یابی نمود. هیچ رژیمی در ایران به منافع جمعیت فقیر بلوچ که موجب بی سوادی و تکدی گری آنها شده است، توجه نداشته است.
ناظران اجتماعی می توانند به خوبی وضعیت زندگی مردم بلوچ را در ایران متوجه شوند. رژیم حاکم در تهران به طور سیستماتیک خشونت و به حاشیه راندن بلوچ ها را اعمال کرده و آنها را از حقوق اولیه از جمله حق انجام مناسک مذهبی«سنی» محروم نموده است.
بلوچ ها و گذار به تاکتیک های مسلحانه
ذکر این نکته ضروری است که دهه ۱۹۶۰ دوره ای است که جناح های سیاسی و مسلح ناهمگون در منطقه در یک همایش بزرگ متحد شدند. بدین ترتیب محمد داوود نخست وزیر و وزیر دفاع افغانستان از تمایل رهبران بلوچ برای جدایی از پاکستان استفاده کرد. او با طرح مفهوم «بلوچ ها افغان هستند» سعی کرد بلوچستان پاکستان را به افغانستان الحاق کند. در سال ۱۹۶۳، بلوچ ها با دریافت کمک از افغانستان، جنگ چریکی را علیه مقامات پاکستانی آغاز کردند. پس از آن بود که جبهه آزادیبخش بلوچ (بی ال اف) در پاکستان ظاهر شد که تا به امروز نقش یک ساختار چتری را ایفا می کند که از نظر ایدئولوژیکی و مادی گروه های دیگر را تغذیه می نماید. همه گروههای مسلح بعدی، مبتنی بر ایدئولوژیهای سکولار یا مذهبی، از زیرشتر یا بر بستر ایدئولوژیک آن بیرون آمده اند.
به عنوان مثال، بی ال اف شروع به انجام عملیات انتحاری علیه عناصر و اهداف دولت پاکستان کرد. سایرین، مانند گروه افراطی لشکر بلوچستان، فعالیت های خود را فراتر از استان بلوچستان گسترش دادند و تاسیسات برق، خطوط لوله نفت و گاز، راه آهن و اتوبوس های مسافربری را هدف قرار دادند و همچنین کنسولگری کشورهای خارجی. وقایع قیام و عملیات نیروهای مسلح بلوچ از سال ۱۹۴۸ علیه مقامات پاکستانی و از سال ۲۰۰۶ علیه حکومت اسلامی ایران رسما شروع شد و ایران تا کنون صدها نفر در هر یک از نیروهای نظامی و پلیس و غیرنظامیان تخمین قربانی شده اند.
جیش العدل چیست؟
جیش العدل از نظر جمهوری اسلامی، آمریکا، نیوزلند و ژاپن گروهی تروریستی ارزیابی شده است، حال آنکه این سازمان از نظر سایر کشورهای جهان یک سازمان تروریستی محسوب نمی گردد. پاکستان که مقر اصل این گروه می باشد از عنوان تروریستی برای این گروه خودداری کرده است.
در سال ۲۰۰۸ میرزا اسلم بیگ، فرمانده سابق ارتش پاکستان گفت که ایالات متحده از جندالله، سازمان مادر جیش العدل، حمایت نظامی و مالی می کند تا ایران را بی ثبات کند.
این سازمان تا سال ۲۰۱۲ سازمان جندالله نامیده می شد و مدعی بود از حقوق مردم جامعه سنی در استان سیستان و بلوچستان حفاظت می کند. پس از آن نام جیش العدل را بر خود نهاد. رهبر جندالله عبدالمالک ریگی بود که در سال ۲۰۰۳ دستگیر و وسپس اعدام گردد.
رژیم اسلامی مدعی است جیش العدل گروهی تروریستی است که در پاکستان از حمایت رژیم اسرائیل و آمریکا برخورد می باشد و رهبر آن صلاح الدین فاروقی است.
جیش العدل معمولاً سربازان ایرانی را هدف قرار می دهد. اما در ماه مه ۲۰۰۹، این سازمان یک حمله انتحاری به مسجدی در زاهدان، انجام داد. در این حمله حداقل ۳۰ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی شدند. پس از آن نیز یک حمله انتحاری در بازار آزاد پیشین ایران انجام داد که ۴۰ نفر کشته شدند.
این سازمان در همین راستا در سال ۲۰۲۰ نیز به مسجدی در چاه بهار حمله کرد که حدود ۴۰ غیرنظامی کشته و ۱۰۰ نفر به شدت مجروح شدند. همچنین در سال ۲۰۱۹ اتوبوس حامل ارتش ایران را بمباران کرده بود که در آن ۲۷ نفر کشته و ۱۸ نفر مجروح شدند.
خارج از این حمله های غیر انسانی جیش العدل با نیرو های نظامی ایران درگیری های زیادی داشته که هر روز گسترده تر می شوند. در ژانویه امسال رژیم اسلامی با موشک پرانی به سمت پاکستان مدعی شد مقر های این گروه را مورد اصابت قرار داده است. پس از این حمله روابط سیاسی میان دو رژیم تهران و اسلام آباد رو به وخامت گذاشت. در عملیات چند روز گذشته که با حملات هماهنگ شبه نظامیان جیش العدل در سه شهر استان سیستان و بلوچستان آغاز شد، با کشته شدن مجموعا بیش از بیست نفر از دو طرف به پایان رسیده است. گزارشی از کشته شدن غیرنظامیان منتشر نشده است.
هنوز مشخص نیست این جریان سیاسی چند نفر نیروی نظامی در اختیار دارد، اما گزارشات متعددی منتشر شده که تعداد نیروهای این گروه را از ۵۰۰ تا دو هزار نیروی مسلح اعلان کرده اند.
پس از شروع عملیات مسلحانه بلوچ ها علیه حکومت مرکزی در سال ۲۰۰۵ . استوارت ناتهولت جامعه شناس مشهور در کتاب «زمینهای آتش – اطلسی از درگیریهای قومی»، ناآرامی در بلوچستان را «مبارزه ای ناسیونالیستی برای تعیین سرنوشت» توصیف کرد.
بعضی اخبار حاکیست که این گروه با گروه تروریستی داعش و القاعده ارتباطی نزدیک دارند، اما صدق چنین اخباری را نمی توان تائید کرد.
حسین بلوچ، سخنگوی جیش العدل در نوامبر ۲۰۲۳ در مصاحب های با مرکز میدستون از اظهارنظر درباره حمله اکتبر ۲۰۲۳ به مقبره شاه چراغ در شیراز، که داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت، خودداری کرده است .
این گروه از سه جناح مسلح تشکیل شده است: گروه شبه نظامی عبدالمالک ملازاده، گروه رزمی شیخ ضیایی و گروه رزمی مولوی نعمت الله توخیدی (کشته شده، احتمالاً در سال ۲۰۱۸). گروهی به فرماندهی زبیر اسماعیل زهی مسئولیت انجام کارهای اطلاعاتی را بر عهده دارند.
رهبران: صلاح الدین فاروقی متولد شهرستان راسک استان سیستان و بلوچستان. امیر نارویی برادر فاروقی، درگذشته ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۸، به نقل از منابع دیگر درگذشت در ۱۰ اوت ۲۰۲۱، هاشم نوکری که گفته می شود درگذشته است. عبدالحمید میر بلوچهی که توسز مقامات رژیم اسلامی در ۵ دسامبر ۲۰۲۰ به دار آویخته شد. حسن دهواری و الیاس. قلندرزهی که هر دو در سوم ژانویه ۲۰۲۱ به دار آویخته شدند. جواد دهقان نیز در سی ژانویه ۲۰۲۱ به دار آویخته شده(رهبر سابق جیش العدل بود.)
عکس: SOCIAL MEDIA
در ایران، وضعیت بلوچها تا دهه ۱۹۷۰ آرامتر از پاکستان بود، زیرا از نظر زبانی و فرهنگی به ایرانیها بسیار نزدیکتر از مردم پاکستان هستند. پس از به قدرت رسیدن روحانیت شیعه، روابط تغییر کرد، زیرا بلوچ ها سنی هستند، موقعیت آنها در زندگی سیاسی-اجتماعی کشور بلافاصله کاهش یافت.
به همین ترتیب، در سال ۲۰۰۳ سازمان شبه نظامی سلفی سنی «جندالله» در سیستان و بلوچستان ایران شکل گرفت و در سال ۲۰۱۲، «جیش العدل» («ارتش عدالت») نامیده شد.