نه_به_اعدام، برای ما مردم ایران فقط یک شعار نبوده و نیست، بیانیهای شفاف و رسا در تقابل با یکی از سرکوبگرانهترین حکومتهای قرن ۲۱ است که با بیش از چهل سال دستاندازی بر جان، معیشت و آزادی مردم زندگی را روزبروز بر آنان تنگتر و خشم آنان را افزون تر کرده است. بیانیهای است برای مقاومت در مقابل حکومتی که از فردای کسب قدرت سیاسی جوخههای #اعدام را بر پا کرد تا مخالفان، معترضان و منتقدان را از دم تیغ بگذراند.
نوید افکاری فرزند # اعتراضات ۹۶ و ۹۷ بود، نماینده نسلی از جوانان، کارگران و محرومان که آیندهاش را ربوده بودند. جز استثمار، فساد، فقر و سرکوب در پیرامون خود نمیدید. برای حفظ آیندهاش معترض شد و پاسخ اعتراضش این بود که در بیدادگاهی فرمایشی محکوم و جانش گرفته شود. خون پاک او در شهریور ۹۹ به شط جاری و خروشان همرزمانش که در طی این ۴۰ سال اعدام شده بودند، پیوست.
حاکمیت در واکنش به جبهه متحد و حمایتگرانه افکارعمومی ایران و جهان برای نجات جان نوید، عجولانه طناب دار را بر گردن او انداخت تا به گمان خود با اعمال شقاوت بیش از حد و به نمایش گذاشتن شمشیر آختهاش، فشار ناشی از اعتراضات گسترده جامعهای را که روز به روز شریانهای زندگیش تنگتر میشود، پس بزند.
تقابل خشونتبار حاکمیت با معترضان، تقابل ساختار سرمایه با نیروی کاریست که حق هیچگونه اعتراضی ندارد. ارگانهای سرکوبِ گوش به فرمان سرمایه و نهادهای قدرت آن، و مالهکشانی که با همسویی سرکوبگران همچنان امید اصلاح را در بلندگوهای وطنی و فرا وطنی فریاد میکشند، در تاریخی نه چندان دور به محاکمه در پیشگاه خانوادهها و مردم داغدار فرا خوانده خواهند شد. قتل نویدها برای جامعه ایران، بغض و خشمی پایان ناپذیر و هدفمند را دامن خواهد زد که شعلههای آن بلند و بلندتر خواهد شد تا روزی که پاسخ در خور یابد.
نوید افکاری فرزند # اعتراضات ۹۶ و ۹۷ بود، نماینده نسلی از جوانان، کارگران و محرومان که آیندهاش را ربوده بودند. جز استثمار، فساد، فقر و سرکوب در پیرامون خود نمیدید. برای حفظ آیندهاش معترض شد و پاسخ اعتراضش این بود که در بیدادگاهی فرمایشی محکوم و جانش گرفته شود. خون پاک او در شهریور ۹۹ به شط جاری و خروشان همرزمانش که در طی این ۴۰ سال اعدام شده بودند، پیوست.
حاکمیت در واکنش به جبهه متحد و حمایتگرانه افکارعمومی ایران و جهان برای نجات جان نوید، عجولانه طناب دار را بر گردن او انداخت تا به گمان خود با اعمال شقاوت بیش از حد و به نمایش گذاشتن شمشیر آختهاش، فشار ناشی از اعتراضات گسترده جامعهای را که روز به روز شریانهای زندگیش تنگتر میشود، پس بزند.
تقابل خشونتبار حاکمیت با معترضان، تقابل ساختار سرمایه با نیروی کاریست که حق هیچگونه اعتراضی ندارد. ارگانهای سرکوبِ گوش به فرمان سرمایه و نهادهای قدرت آن، و مالهکشانی که با همسویی سرکوبگران همچنان امید اصلاح را در بلندگوهای وطنی و فرا وطنی فریاد میکشند، در تاریخی نه چندان دور به محاکمه در پیشگاه خانوادهها و مردم داغدار فرا خوانده خواهند شد. قتل نویدها برای جامعه ایران، بغض و خشمی پایان ناپذیر و هدفمند را دامن خواهد زد که شعلههای آن بلند و بلندتر خواهد شد تا روزی که پاسخ در خور یابد.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
٢٣ شهریور ١٣٩٩