روز ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ را به خاطر میسپاریم؛ روزی که نوید افکاری از معترضین اعتراضات مرداد ۹۷ در شیراز اعدام شد.
او کارگر و کشتیگیری بنام و معترض بود، سه عضو از خانوادهی افکاری دستگیر شده و تحت شکنجه، مجبور به اعتراف علیه یک دیگر شدند. فشارهای جسمی و روانی به اندازهای وحشیانه بود که یکی از برادران دو بار اقدام به خودکشی کرد.
صدای نوید از دیوارهای زندان گذشت و کارزاری به راه انداخت که همزمان شکنجه، اعترافگیری اجباری و اعدام را به چالش کشید و حتا واکنش سازمانهای بیناللملی را هم به این محاکمه برانگیخت ولی طناب آنها، گردن ستبر و پرغرور او را نشانه گرفته بود، شتابزده و ترسیده بی آن که بگذارند خانوادهاش را ببیند و بگذارند آخرین بار به صورت مادر بوسه بزند اعدامش کردند.
اینها حکایت سیستمی است که هیچگونه اعتراضی را برنمیتابد و پاسخش به دادخواهی مردم، رسانهها، کشتیگیران، سازمانهای حقوق بشری و… اعدام است و دارد به جای پاسخ به اختلاسهای طبریها و پناهیانها و... مردم را سرکوب میکند تا خود را نجات دهد.
از کنترل شیوع کرونا، تامین نیازهای آموزشیِ مناطق محروم، مهار فقر، بیکاری، گرسنگی و حتی پرداخت دستمزد کارِ انجام شده ناتوان است اما در اعدام و زندان تواناست.
سیستمی که با هر ترفندی حق کارگران، معلمان، بازنشستگان و دیگر زحمتکشان را پایمال کرده و معترضان دی ماهها، مردادها، آبانها را به جوخههای مرگ میسپارد و در پی خونین کردن ماههای دیگر سال است اما تلاش میکند تا با دادگاههای نمایشی، بر بیدادگاههایش سرپوش بگذارد.
جواب رای من کجاست؟ نان من کجاست؟ عامل کشتهشدگان سقوط هواپیما کجاست؟ تنها اعترافات اجباری به ضرب شکنجه و زندان و اعدام است.
سیل غارت، ثروتها را میبرد اما خاک اعدام معترضین را بر جای میگذارد.
ما این روز را از یاد نمیبریم. بیشک اعتراضات گستردهی مردمی میتواند این چرخهی خشونت ساختاری را از کار بیندازد.
#نه_به_اعدام
اتحاد بازنشستگان