این اسیرکشی که به درستی بمثابه یک ” جنایت علیه بشریت ” از طرف مجامع بین المللی دفاع از حقوق بشر و برخی دولتها به رسمیت شناخته شده است، نقطه عطفی در کشتاری بود که سراسر دهه خونین شصت را در نوردید. رژیمی که در آغا ز، با افتخار و گستاخی بیشرمانه فهرست و عکسهای اعدام و قتل عام شدگان را از قارنا در کردستان تا خیابانهای تهران در رسانه های خود اعلام میکرد، این بار که خمینی جلاد انتقام اجبار به پذیرش صلح با صدام حسین را از زندانیان سیاسی گرفته بود تا امروز لب فروبسته و هنوز چون و چند و ابعاد دقیق این کشتار و اسیرکشی بیسابقه در تاریخ معاصر ایران، بطور رسمی آشکار نشده است.
شاهدان عینی در روایتهای دردناک خود گوشههایی از حقایق تلخ آن دوران خونین را روشن کرده اند. اما هنوز گوشه های پنهان آن هم چنان ناروشن مانده اند. علیرغم تلاشهای افتخارآمیز خانواده های جانباختگان خاوران ، سازمانها و انجمنهای اپوزیسیون ایرانی و تلاشهای سازمانهای مدافع حقوق بشر هیچکدام از عاملان این جنایت به پای میزمحاکمه کشیده نشده اند. دو سال پیش، زیر فشار افکار عمومی و حقایق انکار ناپذیر ، یکی ازاین جناتکاران، وزیر سابق دادگستری ” دولت تدبیر و امید” روحانی یعنی مصطفی پورمحمدی، از اعضای هئیت سه نفره مرگ، به ” اجرای فتوای امام خمینی” اعتراف کرد و ضمن دفاع از “حقانیت شرعی” این کشتار اسیران، خود را در عمل تنها ماموری درین ماشین هولناک جنایت قلمداد کرد. همین اعتراف برای محاکمه و محکوم کردن کل حاکمیت کفایت میکند. این بر اهمیت افشای مداوم و خستگی ناپذیر مسئولان این جنایت که تقریبا همگی هنوز در زمره اصلی ترین کادرهای نظام ولایت فقیه هستند، اضافه میکند.
امروز در متن مبارزات اوج گیرنده اعتراضی – اعتصابی اقشار فرودست جامعه ودر راس آنها طبقه کارگر، این ادامه دهندگان جنبش دیماه 96 و آبان 98، می باید بر مبارزه برای افشای جنایات رژیم و یادآوری ماهیت ددمنش و داعشی این نظام خونریز پافشاری کرد. فریاد ” نه می بخشیم و نه فراموش میکنیم ! ” پرچم مبارزات افشاگرانه ما در برابر تمام تلاشهائی هست که به نحوی از انحا میکوشند که ادامه مبارزه درین راستا را خدشه دار کنند. بویژه آنهائی که در لوای “آشتی ملی” و ” لزوم بخشش” سعی در تخطئه این مبارزه و حفاظت از برخی شخصیتهای طیف اصلاح طلبان حکومتی درگیر درین فاجعه میکنند. پروندهی این جنایت در پیشگاه مردم ایران همچنان باز است درین راه می بایستی بی هیچ تزلزل و مماشاتی برای افشای تام و تمام مسئولیتها به پیش رفت. این وظیفه اخلاقی و سیاسی ما در قبال جانباختگانی است که جرمی جز گفتن یک ” نه بزرگ ” به رژیم ولایت فقیه نداشتند.
باید برای آن روزی که پرونده این جنایت هولناک علیه بشریت به تمامی گشوده شده و محاکمه تمام آمران و عاملان آن ممکن گردد تلاش کرد. وما برای هر چه نزدیکتر شدن آن روز تلاش می کنیم .
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی !
زنده باد سوسیالیسم!
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
10 شهریور 1399